روزنامه ایران یکشنبه ۱۷ اسفند با درج یادداشتی به قلم ابوالحسن نواب رییس دانشگاه ادیان و مذاهب، آورده است: در واپسین روزهای قرن چهاردهم شمسی، باید خدا را شاکر باشیم که مسلمانان و مسیحیان از جنگهای صلیبی، به نقطهای رسیدهاند که شاهد سفر پاپ از کلیسای کاتولیک به کشور عراق به عنوان یک کشور مسلمان باشیم. این سفر در حالی انجام شده است که روزگاری مسیحیان، مسلمانی را یک بدعتگذاری میدیدند و با آن به مقابله برخاسته بودند.
سفر پاپ فرانسیس به عراق، در درجه نخست با هدف التیام روح آسیبدیده مسیحیان عراق بود. مسیحیان عراق در پی تهاجم داعش به این کشور، رنجهای بسیاری دیدند و از جانب این گروه تروریستی تحقیر شدند. آمدن پاپ به عراق تجدید روحیهای برای مسیحیان این کشور بود.
او با سفر به کلیساهای تاریخی عراق، بر این نکته تأکید کرد که مسیحیت در این کشور در تهاجم داعش و ۱۷ سال جنگی که همه مردم عراق از آن رنج بردهاند، شاید آسیب دیده باشد، اما زنده است و توان بازسازی خود را دارد. پاپ فرانسیس در کنار این هدف، هدف دیگری را هم دنبال میکرد. این هدف دیدار با آیتالله سیستانی، به عنوان مرجع عالی شیعیان عراق بود.
پاپ فرانسیس ۴ سال قبل نیز به یک کشور مسلمان، یعنی مصر سفر کرد و در این سفر، برای ترمیم روابط بین اهل سنت و مسیحیان که به خاطر اظهارنظر پاپ بندیکت رو به تیرگی گذارده بود، با شیخ الازهر دیدار کرد. اما دیدار او با آیتالله سیستانی از جنسی دیگر بود. او در این دیدار تأکید کرد که تبادل افکار مذاهب، اهمیتی وافر دارد. او در واقع با این دیدار خواهان تقریب افکار مسیحیان کاتولیک و شیعیان شد.
نگاه مثبت او به تشیع نیز به تلاشهایی برمیگردد که جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۲ سال گذاشته برای برقراری ارتباط با واتیکان و گرم نگه داشتن این ارتباط داشته است. روابط فعال ایران با واتیکان، مکاتباتی که واتیکان با امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری داشته، سفرهایی که مقامات مختلف واتیکان به ایران داشتند و توافقهایی که بین دو طرف حاصل شده است، همگی در کنار هم منجر به دیدگاه و رویکرد مثبت واتیکان به مذهب تشیع شده است.
ماحصل این رویکرد مثبت سفری است که این هفته به عراق انجام شده و دیداری است که بین ایشان و آیتالله سیستانی صورت گرفته است. این دیدار با توجه به مقامی که آیتالله سیستانی در جهان دارند و به عنوان یک مدافع حقوقبشر شناخته میشوند، برای شخص پاپ که او نیز به عنوان چهرهای مدافع حقوقبشر شناخته میشود، اهمیت داشت و البته برای تشیع نیز که حقانیت خود را در صلح و تلاش برای رسیدن به آن به اثبات میرساند، برد و پیروزی بزرگی است.
با این حال باید اذعان کرد، نباید از این سفر انتظار داشت معجزهای رخ داده و صلح به عراق بازگردد. زیرا کسانی که به گفتار پاپ درباره صلح اهمیت میدهند، کسانی نیستند که عراق را به آشوب کشیدهاند. کسانی این کشور را دستخوش ناآرامی کردهاند که حاضر به ترک آن نیستند و تا زمانی که آنان در عراق حضور دارند، نمیتوان انتظار بازگشت آرامش به این کشور را داشت.