روزنامه ایران دوشنبه ۱۸ اسفند در مطلبی آورده است: درآمدها این امکان را به دولت میدهد که نرخ ارز را تعیین کند و حالا این سؤال مهم مطرح میشود که چه نرخ ارزی در شرایط فعلی برای اقتصاد ما مفید است و آیا کاهش آن میتواند به اقتصاد کمک کند و اینکه در سالهای آینده راهبرد ارزی کشور چه خواهد بود! مسأله بعدی این است که ما در اقتصادمان یکسری مشکلات ساختاری جدی داریم؛ گرفتاریهایی که در نظام بانکی داریم یا اینکه برخی از بانکها وضعیت مناسبی ندارند و احتمالاً اگر تورم متوقف شود ممکن است وضعیت اینها بدتر شود.
همچنین ناترازیهایی در صندوق بازنشستگی و تأمین اجتماعی وجود دارد که در حوزه درآمدها و هزینههای دولت و نظام مالیاتی کشور مشکلات جدی داریم. همچنین سیاستهای تجاریمان هم یک مسأله مهم است. نکته اصلی بحث این است که دولت در ارتباط با این مشکلات و مسائل ساختاری چه برنامه و نگاهی دارد؟ آیا مشکلات را مانند اقتصاددانها میبیند؟ البته کشور بعد از برجام هم با چنین مشکلاتی مواجه بود، یعنی بخشی از درآمدهای نفتی آزاد شد، اما مسئولان برای حل مشکلات ساختاری هیچ برنامهای نداشتند.
من فکر میکنم با آزاد شدن درآمدهای نفتی اولویت با پرداخت به مشکلات ساختاری اقتصاد است، یعنی بتوانیم نظام و مشکلات بانکیمان را حل کنیم و مسائل و مشکلاتی را که در حوزه بازنشستگی و تأمین اجتماعی وجود دارد حل کنیم. همچنین این مشکلات ساختاری چهار دهه است که گریبانگیر اقتصاد ما است. ما در حوزه تأمین مالی مسأله داریم و خانوارهای ما با مشکل روبهرو هستند و جوانی که میخواهد تشکیل زندگی بدهد نمیتواند از وام و تسهیلات بانکی برای تأمین نیازهای خود با هزینه کم برخوردار باشد.
سیاستهای حمایتیمان مشکل دارد و یارانههایی که پرداخت میشود اصولی نیست و کسانی که باید مشمول نیستند؛ در واقع ما ضعفهای پایهای داریم و اینگونه منابعمان را هدر میدهیم؛ باید در سیاستهای توسعه صنعتیمان بازنگری صورت بگیرد؛ با آزاد شدن درآمدهای نفتی کارهای خیلی زیادی است که باید انجام شود و مسئولان مستقر برنامه مشخصی برای حل این مشکلات داشته باشند. این مسائلی که گفتم اولویت کشور است و بعد از اینکه راهبرد ارزی مشخص شد باید در گام بعدی برنامههای بلند مدت برای اقتصاد داشته باشیم و چالشهای چهار دهه گذشته حل شوند.