به گزارش ایرنا، این تهدید دیاب که روز شنبه مطرح شد در لبنان بحران زده غوغا به پا کرد و در این مدت به دلمشغولی سیاست مداران و احزاب این کشور تبدیل شد، اگر اعتراض های اجتماعی چند روز گذشته بیروت و چند شهر دیگر را هم در کنار تبعات این هشدار دیاب قرار دهیم، بهتر می توان پی برد که لبنان گرفتار چه وضعیت خطرناکی است و با چه آینده مبهمی مواجه شده است.
دیاب پیشتر هم هشدار داده بود که «لبنان در خطر است و اگر دولت جدید به زودی شکل نگیرد، او چارهای جز کنار رفتن نخواهد داشت».
نخست وزیر پیشبرد امور که خود نیز تابستان امسال قربانی اوضاع بحرانی لبنان شده بود و انفجارهای مرداد ماه بندرگاه بیروت وی را مجبور به کناره گیری کرد، بیشتر از هر سیاست مدار این کشور می داند که چه «سرنوشت شومی» در انتظار عروس خاورمیانه است.
گذر از شرایط بحرانی لبنان اکنون در گرو تشکیل دولتی است که بتواند دستکم در کوتاه مدت کشتی به گل نشسته لبنان را به ساحل آرامش رهنمون کند برای همین دیاب نیز به این موضوع آگاه است که تنها راه برون رفت از بحران موجود در لبنان تشکیل دولت جدید است، وی می گوید که «هیچ راهکاری جز تشکیل دولت جدید و هیچ راه حلی برای بحران اجتماعی جز حل شدن بحران مالی وجود ندارد».
تهدید دیاب نخست وزیر دولت پیشبرد امور در این شرایط جنجال بسیاری در عرصه سیاسی این کشور به پا کرده است به ویژه که وی تهدید کرد از انجام مسئولیت خود در پیشبُرد امور جاری برای اعمال فشار بر گروههای سیاسی به منظور تشکیل دولت جدید سرباز خواهد زد آن هم در وضعیتی که در سایه اختلاف های احزاب و بلاتکلیفی اصلاحات و سیاستهای اقتصادی، لبنان با یکی از دشوارترین بحرانهای مالی تاریخ خود دست به گریبان است و نرخ هر دلار آمریکا در بازار سیاه به بیش از ۱۰ هزار لیره رسیده است.
وی روز شنبه در سخنانی گفت که «اگر گوشهگیری و کنارهگیری ام به تشکیل دولت جدید کمک کند، آمادگی انجام این کار را خواهم داشت، هرچند این امر با دیدگاههای من در تضاد است و منجر به زمینگیر شدن دولت و آسیب دیدن مردم لبنان میشود».
دولت دیاب در ۴ اوت به دنبال انفجار ویرانگر و سهمگین بندر بیروت که به ویرانی بخش بزرگی از بیروت انجامید، استعفا کرد و پس از مامور کردن «سعد الحریری» از سوی رئیس جمهور «میشل عون» برای تشکیل دولت جدید، تا آن زمان، مسئولیت پیشبرد امور جاری لبنان را برعهده دارد.
مخالفان دیاب چه می گویند؟
در حالی که معترضان لبنانی در اعتراض به سقوط شدید پول ملی و وخامت اوضاع معیشتی و اقتصادی روزانه در شهرهای مختلف لبنان به تظاهرات مشغول هستند و از فروپاشی اوضاع مالی کشور در بیم و نگرانی شدید به سر میبرند، این پرسش مطرح است که آیا سخنان دیاب در کنارهگیری از ایفای مسئولیت پیشبرد امور تا چه اندازه با اصول قانون اساسی لبنان منطبق است؟ و این تهدید چه پیامدها و تبعاتی را در عرصه سیاسی این کشور به دنبال خواهد داشت؟
در همین پیوند، «طارق شندب» از حقوقدانان لبنانی معتقد است که ماده ۶۴ قانون اساسی لبنان درباره اختیارهای نخستوزیر پیشبرد امور تصریح دارد که وی تا زمان تشکیل دولت آینده و کسب رای اعتماد مجلس و یا استعفای نخست وزیر تنها قادر به ایفای نقش محدود خود در قالب پیشبرد امور است.
شندب در گفتوگو با الحره اظهار کرد که قانونگذار لبنانی، مشروح و مفصل به مفهوم پیشبرد امور نپرداخته است، اما بدون شک، از منظر قانون اساسی نمیتوان درباره کنارهگیری یا انجام ندادن مسئولیتها توسط نخستوزیر پیشبرد امور صحبت کرد، بنابراین سخنان دیاب در این خصوص تنها برای اعمال فشار سیاسی بوده است، نه چیز دیگر.
از سوی دیگر، «بشارة خیرالله»، تحلیلگر امور سیاسی لبنان نیز گفت که من این اظهارنظر دیاب را در قالب دست شستن و سلب مسئولیت از خود در وخیمتر شدن بحران کنونی میدانم.
خیرالله مدعی شده که دیاب می کوشد تا از مسئولیتهای خود شانه خالی کند و ناکامی اش را در ورای دیدگاه الحریری و تیم وی در نادرست بودن گسترش حیطه مسئولیت دولت پیشبُرد امور پنهان کند.
وی تاکید کرد که «میشل عون»، رئیس جمهوری لبنان بر دیاب فشار میآورد تا در راستای جبران ناکامیها در تشکیل دولت جدید، حیطه مسئولیت دولت متبوع اش را گسترش دهد.
«اسعد بشاره»، روزنامهنگار و تحلیلگر امور سیاسی لبنان هم در همین پیوند می گوید که سخنان دیاب با دو هدف مطرح شده است؛ نخست سلب مسئولیت از خود به سبب وضعیت فاجعهبار کنونی در لبنان و آشوب و طغیان مدنی شهروندان و دوم، فشار بر گروههای سیاسی برای شتاب در تشکیل دولت جدید، هرچند این اقدام وی کارساز نخواهد بود.
بشاره گفت که تهدید دیاب به انجام ندادن و شانه خالی کردن از مسئولیتهای خود در مقام نخستوزیر پیشبرد امور امری بیسابقه است و ما در آستانه مرحله انتقالی قرار داریم که مهمترین شاخص آن، فروپاشی کامل لبنان است.
این مخالفان دیاب که حالا درباره تهدید او برای کناره گیری واکنش های تند و غیر قابل درک نشان داده اند، در دو سال گذشته هیچگاه به دلایل اصلی بن بست و گره های زده شده به روند سیاسی لبنان اشاره نمی کنند؛ از جمله اینکه چه کسانی مانع حرکت دولت دیاب شدند که در آغاز بکارش سیاست های مالی و پولی خوبی را به اجرا گذاشت و در حال حرکت پرشتاب برای حل بحران های لبنان بخصوص بدهی های خارجی این کشور بود؟
جریان مخالف دیاب همچنین به جای پرداختن به علت اصلی بن بست در لبنان بخصوص بازی جریان ۱۴ مارس با دخالت های منطقه ای که ماه هاست کار تشکیل دولت را عقب انداخته است، تلاش دارند همه کاسه کوزه ها را سر دیابی خرد کنند که تهدیدش به کناره گیری هم، راه حلی برای برون رفت از بحران جاری و جلوگیری از خطر فروپاشی کشور است.