تهران- ایرنا- مطالعات نشان داده است: حاشیه‌نشینی به عنوان یکی از پیامدهای مدرنیته در دهه های گذشته همواره مطرح بوده ،پدیده ای که به همراه خود بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را هم به همراه دارد؛ اما می‌توان با اتکا بر یافته‌های دانش اجتماعی جدید این تهدید را به یک فرصت تبدیل کرد.

سکونت در مکان‌های غیررسمی از پدیده‌های دنیای مدرن محسوب می‌شود. شاید تا حدود یک قرن گذشته سکونت در حاشیه شهرهای بزرگ به عنوان یک مساله محسوب نمی‌شد و به نوعی سکونت در این مناطق تفاوت چندانی با مناطق روستایی نداشت. اما با گسترش شهرها و افزایش جمعیت، که به تبع آن امکانات رفاهی و نیازهای زیستی این افراد را به سوی شهرها سرازیر می‌کرد، آرام آرام پدیده‌ای به نام حاشیه‌نشینی بیشتر برجسته شد.

حاشیه‌نشینی در ایران چگونه است؟

بعد از جنگ جهانی دوم و در اواسط دهه ۲۰ که کشور یک فضای ثبات نسبی را تجربه می‌کرد، شهرهای ایران نیز رو به گسترش نهاد. ملی شدن صنعت نفت، احداث پالایشگاه‌ها و کارخانجات بزرگ در شهرهای کشور جذابیتی‌هایی مانند اشتغال و درآمد به همراه برخورداری از امکانات رفاهی را برای روستاهای نواحی خود ایجاد کرد، که بعد از مدتی مهاجرت و ایجاد حاشیه‌نشینی را هم اجتناب‌ناپذیر می‌نمود. این پدیده که ابتدا در اطراف شهرهای بزرگی مانند  تهران و شیراز ایجاد شد، اکنون در اطراف اکثر شهرهای بزرگ به چشم می‌خورد که به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی تبدیل شده و به دلیل عدم نظارت صحیح بر این مکان‌ها، مستعد هرگونه آسیب اجتماعی است. این مساله بعد از دهه ۱۳۴۰  و اصلاحات موسوم به ارزی سرعت بیشتری به خود گرفت چرا که با دسترسی خرده مالکان به زمین‌های کشاورزی و عدم بهره‌داری از آن‌ها و نهایتاً فروش این زمین‌ها به مالکان بزرگ و مهاجرت به شهرها، وضعیت حاشیه‌نشینی هم افزایش یافت.

 گرچه امروزه آمار دقیقی از تعداد افراد حاشیه‌نشین در ایران وجود ندارد، اما  «محمدرضا محبوب‌فر»، جامعه‌شناس و عضو انجمن آمایش سرزمین ایران به یک رسانه داخلی گفت: تا سال ۹۶ تقریباً ۴۰ درصد از جمعیت ایران حاشیه‌نشین یا بد مسکن بودند که این میزان در سال ۱۳۹۹ با توجه به افزایش اجاره‌بها و مسکن و سایر هزینه‌های جانبی در شهرها به بیش از ۴۵ درصد رسیده است. 

زندگی در حاشیه شهرها به خصوص کلانشهر تهران همواره با تهدیدهایی برای ساکنان این مناطق و البته سایر شهروندان همراه است چرا که سکونت برخی افراد متخلف و نابهنجار در چنین مناطقی، یکی از علل گسترش رفتارهای غیرقانونی است. جمعیت حاشیه‌نشین و حومه شهر تهران به اندازه چند شهر و استان کشور است و همین نکته، باعث می‌شود که امنیت این قبیل مناطق نیز تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

بروز آسیب‌های اجتماعی با افزایش حاشیه‌نشینی   

زمانی که صحبت از پدیده‌ای به نام حاشیه‌نشینی می‌شود، ناخواسته بسیاری از آسیب‌های اجتماعی مانند جرم، فساد، فحشا، اعتیاد، خشونت هم تداعی می‌شود. متاسفانه آمارها حکایت از آن دارد که به شکل واقعی این قبیل مسائل و آسیب‌های اجتماعی در این مناطق بروز و نسبت به سایر مناطق شهر بیشتر است. حاشیه نشینی اکنون در سراسر جهان خود را به اشکال مختلف همچون آلونک نشینی، زاغه نشینی، کپرنشینی، اسکان غیر رسمی، سکونت‌گاه‌های نابهنجار و حلبی‌آبادها نشان می‌دهد و پدیده‌ای واقعی است که حد وسط جامعه روستایی و جامعه شهری است. اما در امتداد حاشیه‌نشینی، پدیده دیگری تحت عنوان حاشیه‌نشینی حاشیه‌نشین‌ها شکل گرفته است. در این پدیده نوظهور حاشیه نشینان به واسطه مشکلات متعدد که مهم‌ترین آن مسئله اقتصادی و تامین هزینه‌های مسکن است، توانایی ادامه سکونت در قسمت حاشیه‌ای شهر را ندارند و باز هم از مناطق حاشیه‌ای شهر عقب نشینی  می‌کنند.

متاسفانه حاشیه شهرها از حداقل امکانات رفاهی هم برخوردار نیستند و از این‌رو پتانسیل هرگونه آسیب اجتماعی در این نواحی هم بالاست. اقتصاددانان می گویند حاشیه‌نشینان در تناسب با اقتصاد شهری، در محدوده اقتصاد شهری ساکنند اما در اقتصاد شهری جذب نشده‌اند. وجود حاشیه نشینان در مناطق حاشیه‌ای شهرها به لحاظ تقاضا برای استفاده از منابع آموزشی و پرورشی می‌تواند موجب افزایش فشار بر منابع موجود در این زمینه شود و یا این‌که سطح بی‌سوادی را افزایش دهد. بنابر نتایج پژوهش «خوش‌فر و همکاران» در پایگاه اطلاعات و مدارک علمی جهاد دانشگاهی، در مناطق حاشیه‌نشین به دلایل ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، هنوز سطح باروری زنان در مقایسه با سایر زنان شهری از میزان بالاتری برخوردار است.

مضاف بر این موارد به دلیل عدم نظارت صحیح بر ساخت و سازهای مسکونی، افزایش جمعیت حاشیه‌نشینان منجر به افزایش ترافیک شهری شده و از سوی دیگر بیکاری حاشیه‌نشینان منجر به توسعه مشاغل کاذب و افزایش‌ تنش‌های اجتماعی می شود. در چنین شرایطی با افزایش تنش‌های اجتماعی، امنیت روانی نیز با مخاطره روبرو می‌شود. از آنجا که حاشینه نشینان از اقوام مختلف با خرده فرهنگ‌های مختص خود هستند، قدر مسلم برنامه‌ریزی برای شهری که فرهنگ آن یکنواخت نیست هم با دشواری‌های زیادی روبروست. غالب حاشیه‌نشینان در مقایسه با افراد ساکن شهر افسرده‌تر هستند چرا که سطح زندگی خود را به طور دایم با کسانی مقایسه می‌کنند در مناطق توسعه‌یافته شهر زندگی می‌کنند. این افراد زمانی که تلاش خود برای رسیدن به سطح مورد نظرشان را بی‌نتیجه می‌بینند، دچار اختلال در رفتار، استرس و نهایتاً اعتیاد می‌شوند که به تبع خود آسیب‌های دیگری را هم به همراه دارند.

حاشینه‌نشینی چاره‌ای هم دارد؟    

کارشناسان اجتماعی می گویند: پیش از هر چیز باید گفت که حاشیه‌نشینی تنها یک معضل فیزیکی نبوده و یک معضل اجتماعی است که برای حل آن باید از روش‌های اجتماعی و فیزیکی به طور همزمان بهره برد. متاسفانه در نگاه به معضلات اجتماعی، همیشه توجه به کالبد و فیزیک ارجحیت داشته است. شهرهای بزرگ غالباً با جاذبه‌هایی نظیر پارک‌ها، امکانات رفاهی و تفریحی، امکانات ایاب و ذهاب، ساختمان‌های شکیل، مغازه‌های رنگارنگ، نوع پوشش و تغذیه متفاوت و جذاب و ... برای مهاجرین و حاشیه‌نشین‌ها شناخته می‌شود. بنابراین یکی از راه‌های حل مساله حاشیه‌نشینی، در برخوردار کردن این مناطق با امکانات رفاهی مد روز بوده است؛ در حالی‌که پیوست‌های فرهنگی و اجتماعی چندان جایگاهی نداشته‌اند.

این کارشنان توصیه کردند:برای ارتقای مناطق حاشیه‌نشین، گام نخست استفاده از ظرفیت درونی این مناطق با افزایش «مشارکت اجتماعی» است. برای این اقدام هم نخستین کار، شناخت اشتراکات فرهنگی است. باید در نظر داشت که در مناطق حاشیه‌ای که با زیست خرده فرهنگ‌های متفاوت در کنار هم روبرو هستیم، اشتراکات مذهبی یکی از مهم‌ترین موارد بالقوه در این زمینه است. بنابراین بهره‌برداری از این نکته به ویژه در مراسم مذهبی و سوگواری برای جلب مشارکت اجتماعی می‌تواند حایز اهمیت باشد.

نکته بعدی تقویت مکان‌ها و مراکز ورزشی است. در حواشی شهرها اصولا ظرفیت بالایی در حوزه استعدادهای ورزشی وجود دارد بنابراین می‌توان با تقویت این مکان‌های ورزشی هم روحیه مشارکت و کار جمعی را ارتقا داد و هم راه را برای کشف این استعدادها هموار کرد. به گفته «شهرام آزادمنش» جامعه‌شناس و دبیر باسابقه در یکی از شهرهای حاشیه‌ای تهران: «فضاهای فرهنگی و آموزشی در این نواحی بسیار محدود بوده و حتی متاسفانه در سال‌های اخیر، بسیاری از فضاهای آموزشی و فرهنگی به مکان‌های تجاری تبدیل شده و از این حیث سرانه فضای فرهنگی و حتی ورزشی به شدت کاهش داشته است. نکته‌ای که متاسفانه در شهرسازی این نواحی مورد تاکید قرار می‌گیرد بحث کسب و کار و ایجاد ترافیک روان برای خودروهاست و رسیدگی به نیازهای فرهنگی و انسانی از کمترین اهمیتی برخوردار نیستند». 

تقویت نشاط و امید اجتماعی با حضور سمن‌ها(سازمان‌های مردم نهاد) هم از دیگر اقداماتی است که می‌توان در این زمینه مد نظر داشت. خوشبختانه سمن‌ها در سال‌های اخیر فعالیت و تلاش‌های مهمی در این زمینه داشته‌اند. به عنوان مثال فعالیت سمن‌ها در حاشیه شهر زاهدان که منجر به کارآفرینی برای زنان با استفاده از هنر «سوزن‌دوزی» آن‌ها شد، نمونه‌ای از این دست موارد است. این هنر هم‌اکنون با همت سمن‌ها به شهرت جهانی رسیده و مشکلات حاشیه نشینی در زاهدان را برای زنان به میزان زیادی مرتفع ساخته است.

باید پذیرفت که حاشیه‌نشینی یکی از معضلات جامعه امروزی در سراسر جهان است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت، بدین ترتیب باید در گام نخست و با اقدامات سنجیده مشارکت اجتماعی را افزایش داده و تهدید حاشیه‌نشینی را به فرصتی مناسب برای توسعه تبدیل کرد.