به گزارش روز شنبه ایرنا از پایگاه اطلاعرسانی ارتش، برابر تصویب «شورای عالی نشانها» در ارتش، بهپاس فرماندهی و مدیریت جهادی در صحنهها و برهههای سرنوشت ساز دوران پیروزی انقلاب تا عملیاتهای مختلف دفاع مقدس و ایثار و بذل جان در اعتلای ایران سربلند اسلامی، نشان فداکاری به شهید والامقام ارتش اسلام؛ سرلشکر «یعقوب احمدبیگی» که سرسختانه در خط مقدم دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستادهاند تعلق گرفت و توسط فرمانده کل ارتش به خانواده این شهید معزز اهدا شد.
نشان فداکاری که اعطایی مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) به ارتش جمهوری اسلامی ایران است، نماد ایثار و از خودگذشتگی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه افسری امام علی(ع) ارتش است که در راه پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران مردانه ایستاده و دفاع کردهاند.
شهید یعقوب احمد بیگی، فرزند محمد ابراهیم، در پنجم تیر ماه سال ۱۳۲۹ در روستای «قلعه جعفربیگ» از توابع شهرستان تویسرکان در استان همدان به دنیا آمد.
ورود به دانشکده افسری، گشایش فصلی نوین در زندگی او بود. زمینه اعتقادی محکم، دیدگاههای مذهبی و خلوص نیت در خدمت به مردم و آشنایی با دوستانی انقلابی پیرو نهضت امام خمینی(ره) از او یک عنصر مذهبی نظامی در ارتش ساخت. همانند او در ارتش ایران بسیار بود.
پس از پایان تحصیلات دانشکده و ورود به خدمت رسمی، پیگیر مبارزات سیاسی خود بود. او رابط مستقیم کارکنان انقلابی نیروی زمینی و هوایی ارتش بود و در عین حال با دفتر حضرت امام در نجف اشرف در ارتباط بود.
شهید احمد بیگی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، همت خود را معطوف خدمت به مملکت اسلامی و حفظ ارتش مکتبی کرد. در روزهای اول پیروزی انقلاب «نماینده ارتش در بیت حضرت امام (ره) بود» و ۸ ماه در جوار ایشان مشغول به خدمت بود. پس از آن به دانشکده افسری رفت، همزمان با تدریس دروس تخصصی توپخانه به دانشجویان، به همراه شهید نامجوی در پایه گذاری ارتش نوین ایران اسلامی همت گمارد.
با آغاز جنگ تحمیلی، خواستار حضور در جبهه شد، اما شهید نامجوی حضور وی را در دانشکده لازم میدانست و او همچنان به تدریس اشتغال داشت تا اینکه در سال ۶۱ امیران شهید ارتش «شهید نامجوی، شهید فلاحی و شهید فکوری» به شهادت رسیدند و پس از آن، او حضور خود را در صحنه نبرد ضروریتر میدید.
پس از انتقال به زابل در سال ۱۳۶۱، توانست موافقت مقامات ارشد را برای رفتن به جبهه جلب نماید و در همان سال عازم جبهههای جنوب شد. پس از هفت ماه حضور شبانهروزی در جبهه در سال ۶۲ به زاهدان رفت و چندی بعد به ایرانشهر منتقل شد. او در سال ۱۳۶۴ از طرف ارتش عازم سفر -مأموریتی شغلی- به خارج از کشور شد.
وی در مهرماه سال ۱۳۶۴ پس از بازگشت از سفر عازم سومار شد و در خط مقدم به هدایت آتش توپخانه قوای اسلام پرداخت.
سرانجام در روز سوم آبان در حالی که با تعدادی از همکاران در حال هدایت توپخانه خودی و مختل کردن تدارکات دشمن بود، انبار مهمات مورد اصابت توپخانه دشمن قرار گرفته و به همراه تعدادی از همرزمانش مورد اصابت «ترکش گلولههای آر پی جی منفجره» قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.