به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، در ازبکستان جشن 'نوروز' و جشن 'استقلال' به عنوان دو مورد از مهمترین و بزرگترین جشنها به شمار می روند. اول سپتامبر روز استقلال ملی مهمترین جشن رسمی و نوروز گستردهترین جشن مردمی، سنتی و ملی این کشور است.
آیین نوروز که از دیرباز در جغرافیای سرزمینی تمدن پارسی به عنوان جشن رسمی برگزار میشد، امروزه نیز همانگونه که در کشور خاستگاه آن پاس داشته می شود، در بیشتر کشورها به عنوان نماد نوعدوستی و مهرورزی ارج نهاده می شود که جمهوری ازبکستان در آسیای مرکزی از جمله آنهاست.
این جشن فراگیر که این روزها در بیشتر کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان برگزار میشود، به تدریج بر دامنه جغرافیایی خود به عنوان حوزه نوروز میافزاید.
برخی محققان بر این باورند که هر چند نوروز بعد از کسب استقلال ازبکستان به صورت وسیع جشن گرفته میشود، اما تاکنون بسیاری از آیینها و سنتهای قدیمی نوروزی که حتی بعد از آمدن اسلام زنده مانده بود در اثر نوروزستیزی شدید نظام سابق کاملاً از ذهن مردم پاک شده و برخی تاکنون احیا نشده است.
سنت های مردمی نوروز در ازبکستان
نوروز از جشنهای ملی و یکی از سنتهای اصیل ازبکستان است؛ جشنی پر از آیینهای منحصربه فرد باستانی و آداب و رسوم زیبا و کهن که مردم اعم از پیر و جوان از نوروز به عنوان مهمترین و عزیزترین تعطیلات سال یاد می کنند، زیرا آن را میراث فرهنگی و هویت چند هزار ساله خود میدانند که نباید به هیچ وجه فراموش شود.
این جشن ملی و مردمی در ازبکستان با آیین خانه تکانی آغاز میشود. زنان و دختران وسایل خود را از خانهها بیرون آورده و آن را در آفتاب پهن میکنند تا نسیم آفتاب بهاری و نوروزی به خانه و کاشانه بوزد و هوا تازه شود.
برنامههای رایج جشن نوروز در ازبکستان مطابق با هنر و فرهنگ اقوام مختلف این کشور است و به بنیادهای اقوام مختلف یعنی مراکز فرهنگی اقلیتهای قومی ارتباط پیدا میکند.
در ازبکستان بیش از ۱۳۰ قومیت به سر می برند و هر کدام مراکز فرهنگی خود را دارند. در نوروز اعضا و فعالان این مراکز فرهنگی با پوشیدن لباسهای سنتی در نوروزگاهها حاضر میشوند و نوروز را جشن میگیرند.
نوروزگاه
مردم ازبکستان در این روز به باغها و پارکها میروند که در ایام نوروزی به نوروزگاهها تبدیل میشود؛ یعنی اقوام مختلف این کشور معمولا در مکان هایی که 'نوروزگاه' نامیده می شوند، تجمع کرده و گوشههایی از هنر موسیقی، رقص و هنر دستی، لباسهای سنتی خویش را در معرض تماشا قرار می دهند.
در روز اول سال، سفرههای رنگین و پر از خوراکی ها و شیرینیهای خوشمزه پهن می شود که نشانه فراوانی و خوش یمنی است.
در این روز هر خانه پذیرای مهمان است، مردم هم به میهمانی میروند و هم در انتظار میهمان می نشینند. خانه ماندن و به دید و بازدید نرفتن در نوروز کار سختی است.
همچنین معمولاً غذا، شیرینیها و دستپختهای سنتی خود را روی میزهای بزرگ میچینند و هر کس میتواند از آنها بچشد و همراه با موسیقی های سنتی رقص های محلی هم اجرا می شود.
اقوامی که در گذشته بادیه نشین یا چادرنشین بودند خیمههایی در نوروزگاه درست میکنند که هر کس میتواند داخل آن شود و از تماشای طراحی و تزیینات درون آنها لذت ببرد.
مراکز فرهنگی قومیت های ملی در روز جشن، آخرین کتابهای تالیف شده در حوزه های ادبی، علمی و درسی برای دانش آموزان را که همگی به زبان مادریشان در ازبکستان منتشر شده است، به نمایش میگذارند.
همچنین از قدیم الایام در این دیار رسم بوده است که مردم این کشور بشقاب و یا کوزه و کاسه شکسته خود را دور افکنده، دیگها را از آب باران فروردین پر کنند تا تمام سال رزق خانواده آنها فراوان باشد.
ازبک ها نوروز را با عبور لک لکها تشخیص میدهند و بعضیها فال پرنده میبینند و برای سال پیش رو، پیشگویی میکنند.
از دیگر آداب مردم ازبک این است که طی نوروز، دختران قفل هایی را به اشخاص معتبر و صاحبان فرزند میدهند که بگشایند تا بختشان باز شود.
یکی دیگر از مراسم خوب جشن نوروز در این کشور جنبه سرگرمی و خوشگذرانی آن است. در تعطیلات نوروز میزبانان نانهای سنتی از جمله 'نیشالدا' که دسری شیرین مرکب از سفیده تخم مرغ، شکر و ریشه گیاهان معطر و آرد گندم است و 'سامسا پفکی' که نوعی پلو معطر است و بسیاری خوراکهای دلچسب دیگر را به همراه سبزی آماده میکنند.
در این ایام، جشنوارههای محلی که در روستاها برگزار میشوند بسیار جالب و دیدنیاند؛ از رقابتهای ورزشی سنتی چون کشتی و مسابقات اسب سواری گرفته تا نمایشگاههای محلی که در آن همه چیز از سوغاتی تا غذاهای خوشمزه ملی عرضه میشود.
در ازبکستان هفته پایانی اسفند مردم حاشیه جویبارها، میادین و خیابانها، پارکها، مدارس و دانشگاهها، مقبره و گورستانها را به طور کلی اطراف محل زندگی را به صورت دسته جمعی تمیز میکنند و حتماً نهال میکارند.
بر اساس آمار رسمی، روزهای شانزدهم و هفدهم مارس امسال، حدود هفده و نیم میلیون نفر در چنین مراسمی شرکت کردند و در سراسر کشور بیش از بیست و پنج میلیون نهال و شانزده و نیم میلیون بوته گل نشاندند. ارگانهای دولتی در محلهای مختلف مراسمی را سازماندهی میکنند.
سمنو پزان
سبزه و سمنو درست کردن و هدیه دادن آن به دیگران از جمله کارهایی است که مردم ازبکستان همچون سایر ملت های حوزه تمدن پارسی هنگام نوروز انجام میدهند.
میان مردم این کشور آمادگی برای جشن نوروز عملاً از اوایل اسفند با سبز کردن سبزه و تهیه سمنو شروع میشود.
به سمنو در ازبکستان، 'سوملک' و گاهی 'سومنک' میگویند و هر چند در ازبکستان چیدن سفره هفت سین رایج نیست ولی در خوان نوروزی حتماً سمنو میگذارند.
آنها از شیره گندم نورسته به طور دسته جمعی و با سرود و ترانه سمنکهای (سمنو) تنوری میپزند، چرا که پختن سمنو بسیار میان مردم این کشور رواج دارد و مردم در کنار دیگ سمنوی جوشان اقدام به خواندن شعر نیز میکنند.
در تمام محله ها، عمدتا زنان دیگ بزرگی آماده میکنند. سپس به صورت دایره دورتادور محل پخت سمنو نشسته، شروع به خواندن آوازها و سرودهای محلی می کنند و هر یک در انتظار آن است که نوبت هم زدن سمنو به او برسد.
آنها همان ابتدای صبح، زمانی که هنوز سمنو گرم است آن را به همسایهها، بستگان و دوستان پیشکش میکنند. رسم است که به هنگام چشیدن سمنو هر کس هر آرزویی در دل دارد به زبان آورد؛ به باور مردم آرزویش برآورده خواهد شد.
مراسم سمنوپزی تا حدی در فرهنگ کشور ازبکستان رایج است که حتی دانشجویان و دانش آموزان روزانه در صحن دانشگاه و دبیرستان و خوابگاههای دانشجویان گردهم می آیند و همراه استادانشان سمنو درست میکنند.
همچنین شامگاهان در حیاط یکی از همکلاسهایشان گرد هم می آیند و شبی دراز سر دیگ سمنو شب زنده داری میکنند و آواز و سرود میخوانند.
در مناطق تاجیک نشین معمولاً شب ها هنگام درست کردن سمنو در سر آتشدان ترانه ای قدیمی میخوانند که مطلعش چنین است: سمنک در جوش است، ما کفچه زنیم دیگران در خوابند، ما دفچه زنیم.
صبح که شد هر کدام سهمی از دیگ سمنو با خود میگیرند و به منزلشان میروند.
در دیگ سمنو حتماً چند دانه سنگریزه یا گردوهای از قبل شسته شده میریزند به نیت اینکه در مقابل ضربههای روزگار مثل سنگ یا حداقل گردو محکم و استوار و پایدار باشند.
به هنگام توزیع سمنو، پیدا کردن سنگ یا گردو شگون نیک محسوب میشود و این هنگام معمولاً این بیت را به زبان ازبکی میخوانند: «سملکدن داش تاپدیم، بر پرچه کویاش تاپدیم» یعنی از سمنو سنگ پیدا کردم، پارچه ای از آفتاب پیدا کردم.
مراسم سملک یعنی سمنو در ازبکستان عملاً مترادف مفهوم برگزار کردن بزم دوستانه اقشار گوناگون جامعه، زنان، دانشجویان، دانش آموزان و هم محلیهاست. در این مراسم مردان شرکت نمیکنند و فقط در درست کردن اجاق و آتشدان و نشاندن دیگهای بزرگ و سنگین روی آتشدانها به زنان و دختران کمک می کنند.
برنامه های نوروزی
علاوه بر جشن های مردمی، مقامات دولتی این کشور نیز در این روز جشنهایی با حضور سفیران خارجی برپا میکنند. اگر چه به دلایل سیاسی برخی آیینهای نوروز به فراموشی رفتهاند، اما این روز از زمان کسب استقلال این کشور تاکنون توسط دولت تعطیل رسمی اعلام شده است.
مردم این کشور به ویژه در تاشکند، پایتخت یکی دو روز قبل از نوروز در باغ ملی به نام «نوایی» که بخشی از آن «نوروزگاه» بزرگ است، به همراه مقامات دولتی کشور جشن بسیار باشکوهی با شرکت دیپلماتهای خارجی و هزاران تن از مردم برگزار میکنند.
در این مراسم رئیس جمهوری تبریک نوروزی میگوید و ستارگان هنر موسیقی، بویژه گروههای موسیقی سنتی، مردمی و فولکلور برنامه اجرا میکنند.
برپایی نمایشگاه نقاشی و هنر دستی در گالریهای مهم تاشکند، نمایشگاه نقاشان تحت عنوان نوروز و نمایشگاه بازار هنر که از نگاه محتوا به نوروز یا آیینهای آن ارتباط داشته باشد هم از برنامههای نوروز فرهنگستان هنر ازبکستان است.