به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، ادعاهای بشردوستانه یا سخنانی در ستایش دیپلماسی شماری از کشورهای غربی در حالی تیتر نخست رسانههای آنهاست که در مقام عمل و دستکم در رابطه با جمهوری اسلامی، تناقض آشکاری میان این ادعاها و رفتارها و اعمال این دسته از کشورها وجود دارد. واکسنی که بسیاری از مردم جهان، دردمندانه برای دریافت آن لحظه شماری میکنند، در دادوستدهای پشت پرده خرید و فروش شده و در انبارها و یخچالها احتکار میشود تا کشورهای کم برخوردار نتوانند مردم خود را دربرابر این ویروس کشنده محافظت کنند.
این اما تنها رفتار متناقض نیست و کشورهای غربی و به ویژه آمریکا در پی تکرار خطاهای گذشته و گذاشتن شرط و شروط برای بازگشت به توافقی هستند که مهمترین دستاورد دیپلماسی دستکم در دو دهه اخیر بوده است. اگر دغدغه واقعا حقوق بشر است که احتکار واکسن بیمعنا خواهد بود یا اگر نگرانی برای دیپلماسی است که بازگشت بیقید وشرط به برجام نخستین راه رفع آن است؛ اما با وجود روشنی روش و مسیر به نظر میرسد اراده و عمل در تناقض با حرف و سخن قرار گرفته و این برای ایرانیان بیش از همیشه آشکار است.
بشردوستی به سبک غرب
همزمان با یکسالگی شیوع پاندمی کرونا در جهان؛ تلاشهای گروههای درمانی در کشورهای مختلف منجر به تولید واکسنهای متنوعی برای مقابله با این ویروس عجیب شد. در این میان و با وجود نیاز بسیاری از کشورهای جهان به واکسن و ضرورت واکسیناسیون مردم و نجات جان آنها، این روزها خبرها از احتکار واکسن در برخی کشورها حکایت دارد. موضوعی که با ادعاهای بشر دوستانه آنها در تقابل آشکار قرار دارد. «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه در واکنش به این رفتار متناقض تصریح کرده است: «کاش میفهمیدیم که نمیتوان واکسن را احتکار کرد. غرب چرا سه برابر نیاز مصرفی خود، واکسن احتکار کرده است. عدالت در توزیع واکسن و ایجاد فرصت برابر برای کشورهای غنی و فقیر اهمیت دارد.»
احتکار واکسن اما تنها از سوی مقامات جمهوری اسلامی مطرح نمیشود و «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل متحد روز جمعه ۲۲ اسفند در سالگرد اعلام وضعیت اضطراری «پاندمی» کووید ۱۹ از سوی سازمان بهداشت جهانی هم درباره تبعات چنین تناقضاتی هشدار داده و آن راموجب تضعیف دسترسی بهموقع مردم سراسر دنیا به واکسن کووید ۱۹ دانسته بود.
احتکار واکسن و عدم دسترسی مناسب مردم سراسر جهان به آن، گرچه برای برخی از کشورها و سازمانها عجیب به نظر میرسد اما برای ایرانیان موضوع تازهای نبوده و در راستای تحریمهایی ارزیابی میشود که حتی در زمان پاندمی کرونا هم علیه مردم متوقف نشد و دسترسی ایران به ظرفیتهای مالی و نیز دارویی جهان در مبارزه با کرونا به مانع تحریم برخورد کرد. وامهای کمکی سازمانهای جهانی مانند سازمان بهداشت جهانی یا سازمان ملل متحد به واسطه همین تحریمها به ایران تعلق نگرفت و آمریکا و متحدانش حتی اجازه خرید و ترخیص دارو با هزینه خود ایران را هم ندادند. شاید به همین دلیل است که ظریف خطاب به آنها پرسیده است: «آنهایی که مانع انتقال پول ما برای خرید واکسن شدند، آیا میتوانند بگویند از کرونا درس انسانیت و تواضع و رواداری گرفتند؟»
روابط بین الملل گرچه سالهاست بر بنیان قدرت و ثروت قرار دارد اما با وجود چنین واقعیتی، ادعاهای برخی از معتقدان به این بنیان تامل برانگیز است و نشان میدهد که بسیاری از کشورهای قدرتمند و ثروتمند جهان در مقام سخن و بیانیه طرفدار سرسخت حقوق بشر هستند اما زمان عمل و اجرای این حقوق، تنها به منافع خود میاندیشند. ایران به دلیل چنین نگرشی است که تلاش میکند در مسیر خوداتکایی قرار گرفته و داشتههای خود را افزایش دهد. در این مسیر هم با تنگناهای بیشماری روبروست، حجت الاسلام «حسن روحانی» در توضیح این تلاشها و دشواریهای مسیر تصریح کرده است: «اینکه توانستهایم در شرایط سخت و نفسگیر جنگ اقتصادی دشمن، هم در زمینه تحقیق و تولید واکسن داخلی و هم تهیه و تامین واکسن خارجی مورد نیاز کشور عملکرد موفقی داشته باشیم، از افتخارات ملت ایران است.»
دیپلماسی خوب، دیپلماسی بد
موضوع رفتارهای دوگانه کشورهای غربی به ویژه آمریکا، در رابطه با ایران، تنها محدود به واکسن کرونا و دارو و غذا نبود؛ ادعاهایی که مدعیان خود را پرچمدار دیپلماسی می دانند اما همچنان برای بازگشت به تعهداتی که همان دیپلماسی ایجاد کرده، تعلل میکنند. دولت جدید آمریکا در حالی خود را متفاوتتر از دولت پیشین معرفی میکند که تاکنون ادعاهایش تنها در مرحله حرف باقی مانده و برای عمل به شعارهای دیپلماسی محور خود گامی پیش نگذاشته است. ایران اما در مسیر دیپلماسی تاکنون بسیار ثابت قدمتر از مدعیان عمل کرده است و نمونه بارز آن را میتوان در توافق هستهای با جهان دید.
جمهوری اسلامی ایران از زمان امضای این توافق تاکنون نهایت تلاش خود را برای حفظ این باب از دیپلماسی به کار بسته است. به همین دلیل است که وزیر امورخارجه با اشاره به بدعهدیهای تروئیکای اروپایی و آمریکا در اجرای برجام اعلام با اطمینان تاکید میکند که فقط ایران به این توافق جامع پایبند بوده است. با وجود هجمههای سیاسی و رسانه ای علیه جمهوری اسلامی به بهانه و اتهام گریز از دیپلماسی، این ایران بوده است که با تکیه بر دیپلماسی حقوق خود را در نظام بین الملل به گونه ای محافظت کرده است که حتی جنگ طلبان پیشین کاخ سفید هم به شکست دربرابر آن معترف هستند.
اظهارات «مایک پمپئو» وزیر امورخارجه پیشین آمریکا را در همین زمینه میتوان ارزیابی کرد؛ پمپئو با اذعان به ناکامی کاخ سفید در انزوای ایران تصریح کرده است: «نتوانستیم ایران را وادار به پذیرش توافق جدیدی کنیم. ما به جایی که امید داشتیم نرسیدیم و نتوانستیم ایران را وادار به عقبنشینی و راضی به توافقی جدید کنیم.» این اعتراف در حالی است که «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا از هیچ اقدامی برای به زانو درآوردن ایران دریغ نکرد؛ از تحریمهای بیسابقه اقتصادی تا ترور سرداران نظامی ایران، از تحریکهای نظامی با فرستادن پهپادهای رزمی تا گسترش نفوذ و حضور خود در مرزهای جغرافیای جمهوری اسلامی. این اقدامات نه با اصول دیپلماسی و نه حتی اصل حقوق بشر منطبق و نزدیک بود اما چنان در هجمه رسانهای جلوه داده شده و میشود که بسیاری را به این نتیجه میرساند که دیپلماسی همین است و جز این نیست.
زیاده خواهیهایی که به نام دیپلماسی و حقوق بشر از سوی آمریکا و غرب به ویژه طی سه سال گذشته بر مردم ایران تحمیل شد، به اذعان آنها نتوانست جمهوری اسلامی را به زانو درآورد؛ دولت در تقلای رفع تحریمها ماههاست از هر ابزاری بهره میجوید و در این میدان هم تنها به نظر میرسد. بسیاری از مدعیانی که دغدغه منافع ملی و مردم دارند در این نبرد سخت و نابرابر کنار دولت نبودند و حتی در برهههایی مقصر را نه زیادهخواهی های کاخ سفید که تصمیمات دولت در پاستور دانستند. با این همه اما ایستادگی ایران در برابر این میزان زیادهخواهی می تواند درس عبرتی برای دولت جدید در آمریکا باشد تا آزمودهای چون مردم ایران را دوباره نیازموده و این خطای استراتژیک را تکرار نکنند.