در آستانه عید نوروز، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) در وبینار «نوروز و فرهنگ نوروزی در کشورهای منطقه» با پنج پژوهشگر از کشورهای قزاقستان، ایران، قرقیزستان و افغانستان به گفتوگو نشست تا هر یک از خاستگاهها و آیینهای مشترک عید نوروز روایت خود را داشته باشند. گرچه این روایتها نقاط اشتراک زیادی را هم به تصویر میکشند، اما روایتهایی از ممنوعیت برگزاری عید نوروز توسط حزب کمونیست شوروری سابق در آسیای میانه و طالبان در افغانستان، روایاتی شبیه به هم هستند، اما در هر دو منطقه علیرغم این سختگیریها، نوروز بعد از مدتها مجددا احیا شد و این قدرت فرهنگ پرسابقه مردم منطقه را نشان میدهد.
در این نشست مجازی که به همت اداره پژوهش، بینالملل و چندرسانهای ایرنا برگزار شد، دکتر «زهره زرشناس»، استاد زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از ایران، خانم دکتر «آیناش قاسم»، مترجم و استاد زبان و ادبیات فارسی از قزاقستان، آقای «آرگن بختی بک»، دانش آموخته مرکز مطالعات قرقیزی- ایرانی در دانشگاه ملی قرقیزستان، دکتر «محمدصادق دهقان»، رئیس خانه ادبیات افغانستان و آقای «محمود حیدری»، دانش آموخته افغانستانی روابط بین الملل و مقیم ایران شرکت داشتند.
در هزاره سوم پیش از میلاد هم نوروز رواج داشته است
ایرنا: خاستگاه و پیشینه تاریخی نوروز چیست و چه اسنادی درباره آن وجود دارد؟
دکتر زرشناس: از پیشینه و خاستگاه تاریخی نوروز آثار مکتوبی در دست نیست. در دوران ایران قبل از آریاییها، مثلا در دوران ایلامیها، رومیهای ایران، نوروز را جشن گرفته و آیینهای نوروزی را به جا میآوردند. حتی در بینالنهرین، در هزاره سوم پیش از میلاد هم نوروز رواج داشته است. عقیده جمعی از پژوهشگران این است که نوروز میتواند از ایران به این مناطق رفته باشد و یا به طور همزمان در هر دو منطقه این جشن که با برکتخواهی و کشاورزی و نوشدن سال ارتباط مستقیمی داشته، وجود داشته است.
آریاییها جشن نوروز را در آغاز فصل تابستان میگرفتند. لازم به توضیح است که در تقویم اوستایی، سال به دو بخش تقسیم میشود. یکی تابستان ۷ ماهه که از اول فرودین شروع و تا پایان ماه مهر ادامه داشته است. دیگری شامل یک زمستان ۵ ماهه است که به آن «زَیَنَه» گفته میشود که از اول آبان تا پایان سال ادامه داشته است. این زمان درست هنگام به آغل بردن گوسفندان بوده است. به عبارتی در ایران دو جشن وجود داشته، یکی در زمان آغاز سال نو و دیگری در هنگام به آغل بردن گوسفندان. جالب اینجاست که نوروز در بین برخی اقوام دیگر این منطقه یعنی اقوام «سامی» هم وجود داشته است. حتی مورخان اعراب جاهلیت هم نوشتهاند که در مدینه مردم دو عید داشتهاند. یکی عید نوروز و دیگری عید مهرگان.
نوروز، مصادف با برتخت نشستن جمشید
ایرنا: به عنوان یک اسطوره پژوه بفرمایید که خاستگاه تاریخی نوروز به چه زمانی بر میگردد و ایرانیان از چه زمانی این رویداد را جشن میگرفتند؟
دکتر زهره زرشناس: به طور کلی خاستگاه نوروز از دو منظر اسطورهای و تاریخی قابل بررسی است. در خاستگاه اسطورهای ایران دوره پیشدادی را زمان پیدایی نوروز و جمشید پیشدادی به عنوان چهارمین پادشاه این دوره، بنیانگذار آیین نوروز شناخته میشود. در فرگرد دوم یا بخش دوم کتاب «وندیداد» ، داستان جمشید به زبان اوستایی نوشته شده است. این دوران به عنوان دوران طلایی شناخته میشود که در آن خوردنیها تمام نمیشوند، گیاهان پژمرده نمیشوند، مردم و چارپایان نمی میرند و سرما، گرما، پیری و بیماری وجود نداشته است. جمشید فرمانروای ۷ کشور زمین بوده اما دروغی گفته و متاسفانه «فره شاهی» به شکل یک مرغ از او دور میشود.
علاوه بر این اسطوره در اوستا، در نوشتههای دوران اسلامی و نوشتههای مورخان این دوره مانند ابن بلخی هم فراز و فرود جمشید را میبینیم. در مورد نوروز و ارتباط آن با جمشید و آیینهای نوروزی میتوان به فردوسی اشاره داشت که پدید آمدن نوروز را اینگونه نقل میکند: وقتی جمشید از کار کشور فارغ میشود، بر تخت کیانی نشسته و بزرگان لشکری و کشوری گردش جمع شده و آنها بر وی گوهر میپاشند. جمشید این روز را که اول فروردین، برابر با آغاز بهار و سال نو بوده، «نوروز» نامیده و جشن گرفته است.
به جمشید بر، گوهر افشاندهاند مر آن روز را روز نو خواندهاند
سر سال نو، هرمز فرودین برآسوده از رنج تن، دل زکین
چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
این افسانه به تخت نشستن جمشید در نوروز را دیگران هم بدان اشاره داشتهاند که وقتی خورشید به اعتدال ربیعی می رسد، جمشید بر تخت مینشیند، تاج بر سر گرفته و جشن میگیرد. در دوره اسلامی هم مورخان معتقدند که وی در این ایام خیرات هم میکرده است. اما برخی دیگر از جمله «ابوریحان بیرونی» پیدایش نوروز را به علت احیای دین قدیم و تجدید دین، به فرمان جمشید میداند، ولی خود وی باور دارد که نوروز رسمی کهنتر بوده و در نوشتههای خود اشاره دارد که نوروز در پیش از جمشید هم جشن گرفته میشده است.
به طور خلاصه و بر اساس روایات اسطورهای و افسانهای، جشن نوروز رسم و آیین کهنی است که در بین ایرانیان پیش از تاریخ هم وجود داشته است. نوروز با طلوع خورشید در نخستین روز بهار جشن گرفته میشده است. نورور جشن نوشدگی سال و تجدید حیات طبیعت است. آیینی برای برکتخواهی و درونمایه اصلی نوروز باززایی و تجدید حیات و بازآفرینی زمان است.
ایرنا: نوروز در قزاقستان چه آداب و رسومی دارد و مردم قزاقستان چگونه آن را گرامی می دارند؟
نوروز، آیین وحدت و برابری
مردم قزاقستان عید نوروز را از اول تا ۴ فروردین جشن گرفته و این عید را به عنوان عید وحدت، برادری، مهر، عشق، رفاه، اعتدال بهاری و برابری روز و شب و احیای حیات قلمداد میکنند. گرچه در قزاقستان تقویم میلادی را گاهشمار رسمی دانسته و اول ژانویه را آغاز سال نو میدانند، اما آنها اعتدال بهاری را آغاز سال خود میشمارند. "احمد بایتورسونوف»، دانشمند قزاق که در اوایل قرن بیستم میلادی میزیست، نوروز را آغاز سال قزاقها عنوان کرده بود.
در قزاقستان نوروز با مراسم دید و بازدید شروع میشود و این امر مصادف با ۲۵ اسفند است. مردم این روز را با سلام کردن به افراد مسن آغاز میکنند و عید نوروز را به یکدیگر تبریک میگویند. همسایهها و خویشاوندان هم برای یکدیگر عمر طولانی آرزو میکنند. اگر در میانشان کدورت و دلخوری وجود داشته باشد، همدیگر را بخشیده و دشمنیها را فراموش میکنند. برای یکدیگر تندرستی و سلامت آرزو میکنند. آنها به این مناسبت که از زمستان سرد و طولانی تا فصل بهار جان سالم به در بردهاند، سفرهای پر از خوراکیهای لذیذ پهن میکنند. مردم بخشی از کله گاوی را که برای زمستان ذبح کرده بودند، میپزند و با آن از بزرگان قبیله پذیرایی کرده و به آنها ادای احترام میکنند. این روز در تلفظ قزاقی به نام «عید عمل» یا به فارسی «حَمَل» هم گفته میشود.
روز دید و باز دید را میتوان یکی از تدارکات در آستانه عید نوروز دانست. تاریخ سنت دید و بازدید ارتباط تنگاتنگی با شیوه زندگی قزاقها دارد. قزاقها نوروز را روز بزرگ ملت نامیده و برای آن ارزش ویژهای قایل هستند. آنها برای این که روز بزرگ ملت را شاداب، باشکوه، با نشاط و با حال و هوای شاد برگزار کنند، تدارکات گستردهای در نظر گرفته و به جنب و جوش میافتند. «یورتهای سفیدرنگ» بر پا میکنند و روی سفرههایی که در یورتها پهن میکنند، انواع نان سنتی به نام «باوورساق» و فراوردههای لبنی محلی مانند "قره قروت"، "ژِنت، تالقان، سوزبه و پنیر؛ نوشیدنیهای لبنی محلی مانند "قیمیز"، "شوبات"، شالاپ"، و انواع شیرینیهای دیگر و خوراکیهای خوشمزه قرار میدهند. در حیاط ها روی بخاریهای دستساز به نام «قازاندیق» دیگهای بزرگ برپا کرده و زیر آنها آتش روشن میکنند و زنان به پختن آش نوروز یا «نوروز کوژه»، غذای اصلی عید نوروز قزاقها که شامل گندم، جو، ارزن، برنج و چند غله دیگر به همراه آب و نمک را شامل میشود، میپردازند. تعداد غلات در این آش باید ۷ تا باشد و علاوه بر این زنان گوشت کفل نیمه خشک شده و دود داده «سوغیم» را که در اوایل پاییز با ذبح گاو و شتر و گوسفند و یا اسب برای زمستان سرد قزاقستان ذخیره کرده بودند، به آش نوروز اضافه میکنند.
نوروز کژه غذای خوشبختی و خوششانسی
«نوروز کژه» غذای ملی قزاقهاست و نماد برکات، رفاه، شکوفایی، خوشبختی و خوششانسی در سال نو است. به منظور گذراندن سال آینده در رفاه، مردم آش نوروز را حسابی میخورند و به شوخی میگویند به جای آن که غذای خوب باقی بماند، بهتر است شکم بد بترکد. در پایان صرف غذا بزرگان برای حاضرین دعای خیر میکنند و برایشان بهترینها را آرزو میکنند.
در قزاقستان کنونی علاوه بر پخت نوروز کژه، در میادین مرکزی شهرها و روستاها «یورتها» برپا میشوند. (یورت یا یورد اسمی است که عشایر آسیای میانه به چادرهایی که به عنوان خانه مورد استفاده قرار میگیرند میگویند) در این یورتها، جوانان ساز سنتی به نام «دامبره» میزنند، آواز خوانده و میرقصند. مشاعره و مراسم مختلف فرهنگی برگزار میکنند. دخترها، لباسهای سنتی رنگارنگ و شاد بر تن کرده و کلاه سنتی با پر جغد برسر میگذارند. مردان جوان هم با لباس سنتی در مسابقات سنتی طنابکشی و کشتی شرکت میکنند. در مناطق روستایی هم مسابقات اسبسواری برگزار میشود و شهرها و روستاها از صداها و آوازهای شاد پر میشود.
www.irna.ir/news/84265789/
ادامه دارد... .