تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۷

تهران- ایرنا- آندری ژلنتیس در کتاب «فضا و نظریه اجتماعی» با توضیح در خصوص آراء فیلسوفان به ارایه برخی از چشم‌اندازهای نظری و برجسته کردن اهمیتشان برای پروراندن یک نظریه اجتماعی فراگیر و پذیرفته‌تر می‌پردازد.

کتاب «فضا و نظریه اجتماعی» نوشته آندری ژلنتیس و ترجمه آیدین ترکمه است که در ۳۷۶ صفحه شامل یک درآمد، ۶ فصل و کتاب شناسی توسط انتشارات علمی و فرهنگی در چاپ دوم در ۱۳۹۹ خورشیدی روانه بازار شده است.

معرفی کتاب

آندری ژلنتیس در «درآمد» ضمن برشمرده فصول کتاب می نویسد که هدف این کتاب ارایه برخی از چشم انداز های نظری و برجسته کردن اهمیتشان برای پروراندن یک نظریه اجتماعی فراگیر و پذیرفته تر است. به بیان دقیق‌تر نویسنده در اینجا به دنبال ارایه یک دید کلی جامع از تمامی کوشش های صورت گرفته در پیکره دانشی که زمینه نظریه‌های اجتماعی فضا را تشکیل می‌دهند، نیست بلکه مقصود او ضرورتاً گزینشی است و به پیشرفت اندیشه ورزی درباره فضا تا حدی بر حسب ترتیب زمانی می‌پردازد. (۱)

فصل اول کتاب با عنوان «کارل مارکس: فضامندی صنعتی ماتریالیسم تاریخی» با مطالبی همچون «مارکس و فضا، فضا به سان نیروی تولید، فضامندسازی برداشت های مارکس از جامعه، مراحل مختلف تقسیم کار: گذار از فئودالیسم به سرمایه داری، فضامندی تقسیم کار تفصیلی، تقسیم کار در جامعه، تقسیم کار در صنعت، همکاری و صنعت بزرگ مقیاس، تقسیم کار و مانوفاکتور، ماشین آلات و صنعت بزرگ مقیاس، فضای بازتولید کار، فضا و گردش، سرمایه داری به سان نظام جهانی و نتیجه گیری اختصاص پیدا کرده است. آندری ژلنتیس در فصل نخست تحلیلی انتقادی از وجه فضای ضمنی ماتریالیسم تاریخی مارکس و نقد سرمایه داری ارایه می دهد. این فصل به فضا به عنوان وسیله و نیز نیروی تولید در سرمایه‌داری می‌پردازد که این خصوصیت دوگانه فضا در آن هم به‌سان فرآورده و هم به‌ عنوان وسیله تولید ضرورتاً انتزاع فضا را به عنوان کالایی به طور فزاینده بت‌واره بررسی می‌کند. از این رو مالکیت و کنترل فضا همچون عاملی در سازماندهی و تداوم بخشیدن به سرمایه‌داری به طور فزاینده شهری در نظر گرفته می‌شود که بر مبنای آن بیگانگی پرولتاریا و تا حدی بحث برکنده شدنشان را نشان از طبیعت و نیز فرآورده‌های کارشان فهمیده می‌شود.

«گئورگ زیمل: فضای جامعه شناسی صوری» عنوان فصل دوم از کتاب حاضر است. آندری ژلنتیس در این فضل به مباحثی همچون «فضا در کانتکست پروژه زیمل، جامعه شناسی فضای زیمل-ابعاد فضا، یکتایی/انحصار، مرزهای فضا، ثبات شکل های اجتماعی در فضا، مجاورت و فاصله فضایی، تحرک در فضا، تحلیل زیمل از فرایندهای اجتماعی-فضایی، سیستمی به سان فضای مدرنیته، شخصیت ها در فضا، پول، مقر فضا و فضاهای گریز، پدیدارشناسی فضا و گئورگ زیمل: نخستین جامعه شناس فضا» اشاره دارد. نویسنده در این فصل عنوان می‌کند که سهم زیمل در نظریه اجتماعی فضا را می‌توان از آنرو مهم دانست که برداشت او ابعاد مولفه ها و مسایلی را پیش می کَشد که در جاهای دیگر و از سوی نظریه‌پردازان بعدی و شاید شناخته شده‌تر فضا شناسایی و پرورده شدند. (۲) وی در ادامه عنوان می‌کند که پروژه کلی زیمل را می‌توان همچون پروژه ای توصیف کرد که به دنبال آن است تا کاویدن نیروها، شکل ها و توسعه جامعه زیستی، همکاری، پیوند و همزیستی افراد را به سان ابژه جامعه‌شناسی بنا کند. (۳)

فصل سوم کتاب با عنوان «هانری لوفرر: تولید فضا» نامگذاری شده است؛ فصلی که در آن به مباحثی همچون «نظریه فضای لوفور: کانتری و سیتی، دیالکتیک فضای لوفور، سه مولفه ضرورت تولید فضا از دید لوفور؛ پرکتیس های فضایی، بازنمایی های فضا، فضاهای بازنمایی، پرکتیس های فضایی و سازماندهی اجتماعی، سیاست و قدرت فضا، امر روزمره در تولید فضای لوفور، اهمیت تولید فضای لوفور» پرداخته می شود. آندری ژلنتیس پروژه لوفور که در تولید فضا به اوج خود می‌رسد، محصول فرآیندی طولانی می داند که تحلیل های او درباره ابعاد مختلف مدرنیته در آن به بازاولویت بخشی وی به فضا به عنوان عاملی بنیادی در فهم سرمایه‌داری می انجامید. نویسنده معتقد است که تحلیل لوفور از فضا پیچیده و چالش برانگیز است و نیز می‌توان گفت در تحلیل نظری و بنیادی فضا در نظریه اجتماعی کنونی مهم و چشمگیر است. در حقیقت نقش لوفور به عنوان چهره ای کلیدی در پرورش علایق و دغدغه های معاصر درباره فضا بیانگر وزنی است که در این کتاب به کار او داده شده است. (۴)

آندری ژلنتیس عنوان فصل چهارم از کتاب خود را «دیوید هاروی: اقتصاد سیاسی فضا» می نامند. این فصل مطالبی همچون «فضای سرمایه داری صنعتی، انباشت و چرخه های سرمایه، محیط ساخته شده سیتی و اوریان، فرمان راندن بر فضا و بازار زمین، مبارزه و ستیز طبقاتی در فضا و بر سر آن، هژمونی، دولت و فضاهای تولید و بازتولید و نتیجه گیری» را مورد نظر قرار می دهد. نویسنده در این فصل به سهم هاروی در تحلیل فضا می پردازد و می نویسد که پروژه هاروی مانند پروژه لوفور دل مشغول پروراندن نظریه ای درباره تولید فضاست که نقش فضا را در انباشت و گردش سرمایه افزون بر نقشش در بازتولید نیروی کار تصدیق کند. (۵) وی در ادامه می آورد که نقش هاروی در تحلیل فضا کوششی است که نشان دهنده فهم و تبیین این مساله است که چشم انداز شهری مدرن چگونه چشم‌اندازی بوده است و زیر لوای سرمایه‌داری چگونه همچنان شکل می‌گیرد. (۶)

«میشل فوکو: فضا، دانش و قدرت» عنوان فصل پنجم از کتاب حاضر است؛ فصلی که در آن به مباحثی از جمله «قدرت، دانش و فضا، دیسکورس های انضباطی فضا، نخستین متخصصان فضا-دیسکورس پزشکی، زیست قدرت و فضا و نتیجه گیری» می پردازد. آندری ژلنتیس می نویسد، آنچه در این فصل واکاویده خواهد شد، گفتمان هایی انضباطی هستند که پرکتیس های پراکنده قدرت جاری و ذاتی در بازنمایی های شکل های فضا را که بخش اصلی نظریه اجتماعی فوکو است، وضوح می بخشند. این گفتمان ها به فهم خاستگاه های تاریخی و توسعه جامعه مدرن عمران شهری مربوط هستند. صفحه ۲۵۷ نویسنده در این فصل معتقد است که فوکو در تحلیل خود از فضای عصر مدرن بر این تاکید دارد که فضاهای خاص چگونه به واسطه دیسکورس های انضباطی و تکنولوژی های قدرت دانش تولید طراحی، ساخته، کنترل و تنظیم می شوند. (۷)

آندری ژلنتیس فصل ششم خود را با عنوان «میراث ها و چشم اندازها: فضامندسازی مدرنیته معاصر» نامگذاری می کنند. وی در این فصل به مباحثی مانند «گرایش ها و افق های نو درباره فضا، فضای شهری، چشم انداز و نظریه فضایی، فضا و جنسیت، نژاد و فضا، بزهکاری/جرم و فضا، جهانی شدن و فضا، جامعه در فضای جهانی، جهان آوری-جریان ها و مهاجرت، کستلز-زمان ابدی و فضای جریان ها، گیدنز-فاصله گذاری زمان-فضا، فضای پسامدرنیزه شده و نتیجه گیری» می پردازد. نویسنده در این فصل خلاصه ای از آرای فیلسوفانی که شرح آنها در فصل های گذشته آمده، ذکر می کند و می نویسد که آنچه می‌توان درباره تمام این نظریه پردازان گفت، این است که آنها فضا را جدی گرفته و کوشیده اند تا تحلیل‌هایی را بپرورانند و تبیین هایی را درباره نقش فضا در واقعیت اجتماعی و تاثیرش بر آن، در اختیار بگذارند؛ افرادی که ملاحظات مفصلی را ارایه کرده‌اند. در واقع مبنایی هستند که می‌توان گفت، اولویت بخشی به فضا و نظریه اجتماعی از آن برخاسته است. این افراد تاثیر چشمگیری در پرورش تحلیل های نوین فضا به لحاظ نظری و بنیادی -واقعی داشتند.

نویسنده در این فصل می کوشد تا به برخی از پیشرفت ها و گرایش های نوین در حوزه فضا و نظریه اجتماعی بپردازد که می‌توان گفت میراث این نظریه های اجتماعی فضا در آنها اثر گذار بوده است. پس در این فصل به این مساله پرداخته می‌شود که فضا و نظریه‌های اجتماعی آن چگونه در کانتکست های مختلف برای تحلیل روابط و ساختارهای اجتماعی معاصر الگوهای جابجایی و جریان‌ها نابرابری ها و تجربه به کار بسته می شوند و نیز اینکه رویکردهای نوین چگونه پرورانده می‌شوند و همچنین به برخی از پیشرفت های نوین در نظریه اجتماعی پرداخته می شود.

آندری ژلنتیس در «کتابشناسی» منابع مورد مطالعه خود را می آورد.  

منبع

۱- ژلنتیس، آندری(۱۳۹۹). «فضا و نظریه اجتماعی، ترجمه: آیدین ترکمه، چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۱۰.

۲- همان، ۸۹.

۳- همان، ص ۹۱.

۴- همان، ۱۳۶.

۵- همان، ۲۱۰.

۶- همان، ۲۵۵.

۷- همان، ۲۹۵.