از زمان شیوع کرونا تاکنون دستورالعملهای بسیاری از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا اتخاذ شده که گاه مورد بی اعتنایی از سوی مردم واقع شده است. بسیاری از کارشناسان علت این بی توجهی را در تنوع فرهنگها و اهمیت آداب و رسوم و مناسک در برخی شهرها میدانند. هر چند با توجه به شرایط جدید عادتوارهها و سبکهای زندگی باید تغییر کند، اما باید توجه داشت که این تغییرات به آسانی و سریع اتفاق نمیافتد. زیرا فرهنگ و تغییر آن امری است که در طی زمان صورت میگیرد و باید تمهیدات و شرایط لازم برای این تغییر و دگرگونی اندیشه شود.
با توجه به اهمیت این بحث و واکاوی بیشتر آن، پژوهشگر ایرنا با حسین میرزایی، مردم شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو نشست.
مشروح این گفت و گو را در ذیل میخوانید:
دوگانه مردم و دولت در مواجهه با کرونا
حسین میرزایی در خصوص نقش مردم در مواجهه با کرونا گفت: در مواجهه با همه گیری و بیماری کرونا حداقل دو قسمت از جامعه به طور مستقیم نقش دارند دولت و مردم. یعنی یکسری پروتکلها باید از سوی دولت تعیین شود و از طرفی مردم هم به عنوان کسانی که در مواجهه با این بیماری قرار دارند، باید بتوانند آن پروتکلها را رعایت کنند.
وی گفت: در ابتدای ورود و شیوع بیماری نقش مردم پر رنگتر بود و مردم خیلی جدیتر با این بیماری برخورد کردند، اما متاسفانه به دلیل پیچیدگی و طول کشیدن آن برای بیش از یک سال، گویی خستگی مردم را وادار کرده تا حدودی نسبت به پروتکلها آسانتر برخورد کنند. البته من قبول ندارم که مردم نسبت به پروتکلها بی تفاوت هستند، به نظر من بیشتر مردم رعایت میکنند و به ندرت پیش میآید که رعایت نکنند.
این استاد دانشگاه افزود: بنابراین آنچه اهمیت بسیار دارد نقش خود مردم در مواجهه با بیماری کرونا است. یعنی هر قدر از سوی دولت و ستاد مبارزه با کرونا دستورالعمل صادر شود، باز خود مردم هستند که باید در مواجهه با بیماری از خودشان محافظت کنند. برای مثال ستاد مبارزه با کرونا سفر با ماشین شخصی را به خیلی از شهرها ممنوع میکند، ولی سفر با هواپیما یا قطار و اتوبوس ممنوع نیست و این نوعی ضعف برای پروتکلها به شمار میرود. واقعا جابه جایی افراد در جامعه خطرناک است و باید تمام مسیرها بسته شود و نه اینکه صرف مسافرت با ماشین شخصی ممنوع شود. پس مهم این است که خود مردم باید میزان مراعات از دستورالعملها را بیشتر کنند.
استانهای مختلف و نحوه مواجهه آنها با بیماری کرونا
میرزایی پیرامون این سوال که چرا در برخی استانها پروتکلها رعایت نمیشود، گفت: به نظر من این امر بیشتر یک مساله فرهنگی است که باید به آن توجه بیشتری شود. وقتی ما به صورت ملی برای همه استانها دستورالعملهایی را وضع میکنیم، نتیجهاش عدم رعایت پروتکلها میشود. این در حالی است که باید به استانها اختیاراتی داده شود تا نسبت به فرهنگهای خاصی که در آن شهرها جریان دارد، تصمیمات متفاوت و متناسبتری اتخاذ شود.
میرزایی گفت: مثلا در خوزستان که در یک وضعیت قرمز به سر میبرد، آداب و رسوم خاصی وجود دارد که امکان صرف نظر کردن از آن برای افراد تقریبا غیر ممکن است. جشن عروسی یا جشن تولد را میتوان متوقف کرد اما مراسمی مثل فاتحه خوانی در خوزستان را نمیتوان در یک قبیله بزرگ متوقف کرد یا به تاخیر انداخت.
وی گفت: از این رو من فکر میکنم ما نمیتوانیم جلوی تمام آداب و رسوم را بگیریم و بگوییم همه آنها باید تغییر کنند. چون آداب و رسوم و فرهنگها همه یک شبه به وجود نیامدهاند که در طی چند ماه یا یک سال تغییر کنند یا از بین بروند. بنابراین در این شرایط در یکسری استانهای خاص باید تمهیداتی اندیشیده شود تا این افراد و قبیلهها هم مراسم خود را برگزار کنند و هم دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
این استاد دانشگاه گفت: در طی یک سال گذشته بسیاری از کارها و امور به حالت قبل خود بازگشت و حالا اگر برای مثال مردم خوزستان را بگوییم که چرا پروتکلها را رعایت نمیکنند، درست به نظر نمیآید. از این رو من فکر میکنم که بخش اعظم این اتفاقات به مسوولین و تصمیمات آنها بازمیگردد. مسوولین باید به این بیندیشند که چگونه میتوانند با رعایت پروتکلهای بهداشتی برنامهها، مناسک و جشنها را در استانهای مختلف برگزار کنند.
تغییر عادتوارهها به آسانی صورت نمیگیرد
میرزایی درباره تغییر عادتوارهها گفت: به هر حال ما در یک شرایط عادی زندگی نمیکنیم که بخواهیم عادتوارههای خود را براساس آنچه که میل داریم، انجام دهیم. حتی در شرایط عادی هم تمام آنچه خواسته قلبی ما است، در جامعه محقق نمیشود. ما در بسیاری از موارد خواستههایمان را تحت تاثیر روابط اجتماعی و نفع جمعی تنظیم میکنیم. بنابراین اینکه گله کنیم که چرا آزادی مطلق نداریم باید بگوییم که این وضعیت در همه جای دنیا صادق است. یعنی در همه کشورها قوانینی ثبت میشود و از افراد انتظار میرود بر اساس آنها عمل کنند. از این رو در شرایط پیش آمده نیز ناچار هستیم سبک زندگی خود را مطابق با شرایط جدید تنظیم کنیم و بر اساس آنچه عرف و مد نظر جامعه است، عمل کنیم.
وی ادامه داد: ما ناچار هستیم برای بسیاری از امور روزمره خوددستورالعملهایی داشته باشیم تا آسیبها و ضررهایی که ممکن است از این بیماری ببینیم کمتر و کمتر شود. بنابراین قبل از الزام حکومتی، ما باید برای خودمان تغییراتی را در نظر بگیریم و در تمام شئونات زندگی و مناسک خود آنها را اعمال کنیم. همانطور که در طول این یکسال هم تغییراتی به خصوص در شیوه زندگی جمعی ما ایجاد شد. در این مدت شاهد هستیم که فضای مجازی نقش بسیار مهمی ایفا کرده، دانشگاهها فعالیت خود را از طریق فضای مجازی انجام میدهند و این یک تغییر بزرگ در سبک زندگی دانشگاهی است. مراسم ترحیم، سخنرانیها و همایشها نیز اکنون به فضای مجازی منتقل شده و همچنین مراسم ازدواج با تغییرات چشمگیری برگزار میشود. بنابراین آنچه اهمیت دارد این است که سبک زندگی ما باید خودش را با شرایطی که در جامعه حاکم است، منطبق کند.
میرزایی گفت: در برخی موارد تغییر عادتوارهها اجتناب ناپذیر است.ما به عنوان یک موجود زنده که زندگی اش در معرض خطر قرار گرفته ،ناچار هستیم با شرایط جدید منطبق شویم. جبر فرهنگی و محیطی وقتی با هم تلفیق شوند، مردم را وادار میکنند تا عادتوارههای قبلی را رها کرده و عادتوارههای جدید را جایگزین آنها کنند. بنابراین یک رابطه متقابل و دیالکتیکی بین جامعه و عادتوارهها وجود دارد که هر دو بر یکدیگر تاثیر میگذارند. حتی اگر افراد دوست نداشته باشند سبک زندگی خود را تغییر دهند، باز جامعه نسبت به آنها معترض خواهد شد. یعنی جامعه اجازه نخواهد داد تا افراد به هر شکلی که دوست دارند با یکدیگر برخورد داشته باشند. در نتیجه فرد نیز مجبور خواهد بود سبک زندگی خود را تغییر دهد.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: اگر انسانها مثل سایر موجودات نتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند، قاعدتا سرانجامی جز نابودی و مرگ برای خود آنها و نیز اطرافیانشان نخواهد بود.