قزاقستان و قرقیزستان از جمله کشورهایی هستند که در رژیم شوروی، از سوی آنها مخالفت هایی با برگزاری مراسم نوروز وجود داشته، اما آیین ها و مراسم های اجتماعی نشان دادند در نهایت، قدرت و انگیزه اجتماعی میتواند در گذر زمان اهداف سیاسی را تحت تاثیر قرار دهد. نوروز در افغانستان و در دوره ۵ ساله حکومت طالبان مسیر دشوارتری را پشت سر گذاشت و تاریخ نیز نشان داد که انگیزه های سیاسی چارهای جز تسلیم در برابر علایق و خواست اجتماعی ندارند. گرچه برگزاری مراسم نوروز به دلیل تداوم هرساله آن در ایران تفکر و تامل در رابطه با اشتراکات آن با سایر اقوام را قدری از اذهان عمومی دور کرده، اما مطالعه پژوهشگران ایرانی و کشورهای آسیای میانه از اشتراکات زیادی حکایت دارد.
در بخش دوم وبینار ایرنا، خانم دکتر «آیناش قاسم»، مترجم و استاد زبان و ادبیات فارسی از قزاقستان، آقای «آرگن بختی بیک»، دانشآموخته مرکز مطالعات قرقیزی- ایرانی در دانشگاه ملی قرقیزستان، دکتر «محمدصادق دهقان» رییس خانه ادبیات افغانستان و آقای «محمود حیدری»، دانش آموخته افغانستانی روابط بین الملل و مقیم ایران، از پیشینه و رسمهای نوروز در کشورهای خود گفتند:
عید نوروز ، ۶۲ سال مهجور ماند
ایرنا: در دوره شوروی چه برخوردی با نوروز میشد؟
دکتر آیناش قاسم: در زمان شوروی سابق عید نوروز را نشانه ای از اسلام دانسته و به همین دلیل در سال ۱۹۲۶ جشن گرفتن عید نوروز در قزاقستان ممنوع شد. از آن به بعد و در طول ۶۲ سال برگزاری این مراسم به فراموشی سپرده شد. بعد از ۶۲ سال که از ممنوع شدن جشن نوروز میگذشت، «مختار شاهانوف»، شاعر مشهور و فعال مدنی قزاقستان برای برپایی مجدد عید نوروز اقدام کرد و برای «گنادی کولبین» دبیرکل اول وقت کمیته مرکزی حزب کمونیست قزاقستان، در مورد برگرداندن عید نوروز به وی نامه نوشت و چنین مطالباتی را مطرح نمود. وی در این نامه نوشت که مردم قزاق دارای اعیاد و مراسمات خاص خود هستند که یکی از آنها عید نوروز است. این مفهوم با اقتباس از زبان فارسی به تدریج به نمادی از بهار و احیای حیات تبدیل شد. نوروز همه ساله از اول فرودین به طور دسته جمعی جشن گرفته میشد. من معتقدم که این جشن خوب باید به عنوان یک سنت مردمی برپا شود و به یک جشن ملی، رنگارنگ و شاد مانند زمستان روسی یا جشنواره ای در منطقه ولگا تبدیل شود.
در نتیجه این نامه، در سال ۱۹۸۸ میلادی، عید نوروز پس از ۶۲ سال بین مردم قزاق مجدد احیا شد. این جشن از سال ۲۰۰۱ میلادی به یک جشن ملی تبدیل شد و از سال ۲۰۰۹ به مدت ۴ روز یعنی از اول فروردین تا ۴ فروردین جشن گرفته میشود.
عید ایرانی و قرقیزی اشتراکات زیادی دارند
ایرنا: نوروز در قزاقستان چگونه جشن گرفته میشود؟
آرگن بختی بک: همانطور که مهمان محترم از قزاقستان فرمودند، مردم قرقیزستان هم این عید را جشن میگیرند. چرا که مردم قرقیزستان با مردم قزاقستان اشتراکات فرهنگی زیادی دارند. همان عیدی که در ایران برگزار میشود با رسوم محلی در قرقیزستان درآمیخته و فستیوال های زیادی مثل اسب بازی و برپایی یورت، در مراکز شهرها به صورت یک جشن ملی برگزار میشود.
گرچه در زمان شوروی برگزاری این جشن به صورت رسمی ممنوع نشد، اما دولت مخالف برگزاری این جشن بود. با این حال مردم گرد هم میآمدند و مسابقه اسب برزار می کردند، اما این که بخواهند این جشن را عید نوروز بنامند، این گونه نبود و تنها برای احیای طبیعت و بهار گرد هم میآمدند. پس از استقلال قرقیزستان این جشن مجددا احیا شده و دولت هم برای ترویج این رسم تلاش میکند. اما نوروز همچنان با دشواریهایی روبروست.
پسربچهها «نوروزبیک» میشوند و دخترها «نوروزگل»!
اسلام محلی که سنتی است، مشکلی با نوروز نداشته است، اما پس از استقلال که فرقههای مختلف به قرقیزستان وارد شدند، آنها با انجام این مراسم مخالفند. آنها این رسم را برگرفته از آیین زرتشتی و خلاف آداب اسلامی میدانند، اما مردم توجهی به آنها نداشته و در همه جای قرقیزستان مانند جنوب، شمال و مراکز مختلف مردم به صورت فعال در این جشن شرکت میکنند. هرچند با این جشن در قرن بیستم مخالفت میشد و در قرن ۲۱ هم با آن مخالفت میشود، اما مردم برای حفظ این سنت قدیمی تلاش زیادی میکنند.
در این جشن مردم لباسهاس سنتی خود را میپوشند و برخی معتقدند که این جشن سنتی مسلمانان است. پسربچههایی که در این روز متولد میشوند غالبا نام «نوروزبیگ» را بر خود میگیرند و بر دخترها نیز نام «نوروزگل» را انتخاب میکنند.
بیرق نوروز یا درفش کاویانی برای مبارزه با ظلم
ایرنا: نوروز افغانستان چگونه است؟
دکتر محمدصادق دهقان: جشن آیینی نوروز در افغانستان از روز اول حمل شروع می شود که با سخنرانی مقام های ارشد دولت در دو منطقه، یکی در زیارتگاه کابل موسوم به زیارتگاه «سخی شاه مردان» که به حضرت علی علیه السلام نسبت داده میشود و دیگری در «مزار شریف» که در آنجا هم زیارتگاهی به نام حضرت علی بن ابیطالب قرار دارد، همراه است. در این دو منطقه مقامهای ارشد دولتی حضور پیدا کرده و علمی را که «جَندَه» (به معنای بیرق یا علم) نامیده میشود، بر افراشته میکنند. این بیرق به درفش کاویانی که در گذشته در مبارزه با ظلم و ستم برپا شده بود منسوب میشود و افراشته ماندن آن تا ۴۰ روز ادامه یافته و در طول این مدت همه مردم بدون در نظر گرفتن قومیت و مذهب، به صورت کاملا برابر به این دو منطقه رفته و برای گرفتن حاجت خود پارچههایی به این علمها میبندند. در روز چهلم این بیرق پایین کشیده شده و پارچههای آن به صورت تبرک در میان مردم این آیین پخش میشود.
سال تحصیلی در افغانستان با نوروز آغاز میشود
روز نوروز در افغانستان تعطیل است و به عنوان روز دهقان شناخته میشود. در این روز دهقان که همان پدر خانواده باشد، برای بقیه هدیهای به عنوان برکت و روزی میآورد. روز دوم به عنوان روز معارف یعنی آموزش و پرورش شناخته میشود، چون سال تحصیلی در افغانستان با عید نوروز آغاز میشود که ۹ ماه ادامه دارد و در طول زمستان به دلیل سردی بسیاری از نقاط کشور، آموزش و پرورش تعطیل است.
از جمله مراسمهای مردم پیش از نوروز، تمیز کردن خانه و زیارت اهل قبور در آخرین هفته سال است که به همراه شیرینی پزی و یا حلواسازی در یک شب مانده به نوروز انجام شده و شیرینی ها میان همسایگان و آشنایان پخش میشود. همچنین، مراسم چهارشنبهسوری که در سهشنبه آخر سال برپا میشود از دیگر مراسم نوروز شمرده میشود. در شب نوروز هم هنوز بسیاری از مردم در برابر آتش که از فتیلههای کوچک آمیخته با روغن تهیه شده نشسته و به نیایش با پروردگار مشغول شده و برای بهروزی در سال جدید آرزو میکنند.
در روز عید مردم افغانستان لباسهای نو بر تن کرده و آجیل و خشکبار و میوههای خشکی را که از یک هفته قبل آماده کردهاند را گردآورده و بعد از اعلام نوروز در آن دو منطقه، بنابر امکانات به دید و بازدید میپردازند. این جشن در افغانستان یک جشن عمومی است. در این روزها پخت سمنو رواج داشته و مسابقات پهلوانی نظیر بزکشی در مناطق شمالی هنوز رواج داشته و موسیقی اعم از کنسرتهای سنتی و مدرن شاد هم در این ایام پخش میشود.
تفاوت جدی در مراسم نوروز ایران و افغانستان نیست
ایرنا: آقای حیدری، چون شما افغانستانی هستید و مقیم ایران، میتوانیم از شما بپرسیم جشن گرفتن نوروز در ایران و افغانستان، چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟
حیدری: در مورد اشتراکات فرهنگی بین ایران و افغانستان باید گفت که افغانستان به لحاظ موقعیت جغرافیایی خود، چکیدهای از آیین های سنتی و باستانی را در خود دارد. اگر بخواهیم شباهتهای آسیای مرکزی و فلات ایران را یکجا ببینیم، این موارد به وضوح در افغانستان قابل رویت است. من تفاوت چشمگیری بین برگزاری این مراسم میان ایرانیان و افغان ها نمیبینم. درواقع تفاوت ها بسیار جزیی بوده و باید در جزییات به دنبال تفاوتها بود. در افغانستان و ایران آیین های نوروزی، پیوند ناگسستنی با آیین های اسلامی پیدا کردهاند. همان گونه که مردم در افغانستان به مزارشریف میروند، مردم هم در مشهد در عید به بارگاه امام رضا علیهالسلام میروند.