به گزارش خبرنگار ایرنا، هنگامی که روز ۱ بهمن ۱۳۹۹ جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا ساکن کاخ سفید شد، هنوز بسیاری از مردم حتی در خود آمریکا باور نمی کردند که دونالد ترامپ سرانجام رفته است.
او پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در روز ۱۳ آبان و روشن شدن شکستش در این انتخابات مدام بر طبل تقلب کوبید و تنها چند روز پیش از آغاز ریاست جمهوری بایدن دست از اعتراض و بسیج هوادارانش برای تظاهرات دست کشید. اما او حاضر به پذیرش لفظی شکست، تبریک به جو بایدن و شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهوری جدید نشد.
شیوه برخورد ترامپ با شکستش در انتخابات شباهت زیادی به نحوه سیاست ورزی او در کاخ سفید داشت. روشی مبتنی بر سیاست های قلدرمآبانه، فریب و زیر پا گذاشتن قوانین و اصولی که سال ها بر جهان حکمفرما بوده است. او توانسته بود با روش های مختص خود حمایت بخش زیادی از متعصبین آمریکایی را جلب کند. شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برای هواداران متعصب او شوک بزرگی بود. هر چند باید در نظر داشت که با وجود پیروزی بایدن در انتخابات، بیش از ۷۴ میلیون نفر از رایدهندگان آمریکایی به ترامپ رای دادند و به راه و رسم او اعلام وفاداری کردند.
شعارهای ملیگرایانه دونالد ترامپ از زمان رقابتهای ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ مانند «اول آمریکا» و «آمریکا را دوباره میسازیم» در کنار ظاهر سیاست خارجی که دولت وی دنبال میکرد، با مخالفت بسیاری از کشورها روبرو شد تا جایی که حتی متحدان اروپایی آمریکا نیز حاضر به همراهی با سیاست های ترامپ نبودند.
خروج از توافقات بینالمللی مانند توافق آب و هوایی و برجام، لفاظی های مکرر و مستمر علیه رقبا و مخالفان آمریکا و عقبنشینیهای ناگهانی در رویارویی ها باعث شده بود بسیاری از تحلیلگران نتوانند الگویی برای سیاست های او متصور شوند. در واقع دونالد ترامپ الگویی را دنبال می کرد که تنها می توان آن را ترامپیسم نامید.
بعد از خروج ترامپ از توافق هستهای ایران، پیمان ترنس-پاسیفیک و توافق تغییرات آبوهوایی پاریس و همچنین حمله به سازمان ملل و نهادهای چندجانبه دیگر، برای بسیاری روشن شد که ترامپ یک تهدید مستقیم برای سیستم نظارت جهانی است. ترامپ بعدازآنکه بهعنوان نامزد جمهوریخواه پیروز انتخابات شد طی یک سخنرانی اعلام کرد که به آمریکاگرایی اعتقاد دارد و به جهانگرایی اعتقادی ندارد.
دکترین ترامپ، «انزواگرایی» بود که در آن، آمریکا در مرکز تمام تصمیمات قرار دارد و بقیه کشورهای دنیا باید از آن تبعیت کنند. در این مسیر، قدرت نظامی و تحریم و در کل ابزارهای سخت همزمان بهعنوان ابزارهای پیشبرد سیاست خارجی مورد استفاده قرار می گرفت. سیاست های او در برابر ایران که شامل تحریم و فشار حداکثری از یک سو، دعوت به مذاکره از سوی دیگر و حتی تهدید به حمله نظامی بیانگر راهبرد ترامپ در سیاست خارجی است.
ترامپ، تحریم را نه تنها چماقی برای دستیابی به مذاکره مطلوب بلکه نمادی از اعمال قدرت ایالاتمتحده قلمداد می کرد. مبنای سیاست خارجی تیم ترامپ بحرانآفرینی با کشورهایی بود که سیاست آنها به مذاق کاخ سفید خوش نمیآید و با قلدری از توافقنامههای منطقهای و بینالمللی با آنها خارج میشود.
اما ترامپیسم بیشتر یک برنامه سیاسی مبهم و روایت تازه ای از یک سنت آمریکایی است.میراثی که به نظر می رسد از ترامپ برای آمریکا باقی خواهد ماند. ترامپیسم بر سه اصل ناسیونالیسم، مسیحیت انجیلی و تاکید بر هویت قومی و نژادی استوار است. ترامپیسم به سبک سیاسی خاصی اشاره دارد که با نام ترامپ پیوند خورده و در رویکرد پوپولیستی خود برای مشکلات پیچیده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پاسخهای سادهای القا میکند تا بازندگان روند جهانیشدن و ناراضیان از افزایش نابرابریهای اجتماعی در آمریکا را بسیج کند.
«آمریکا را دوباره به عظمت میرسانیم» شعار اصلی ترامپیسم بود. در واقع ترامپ مشکلات مزمن جامعه آمریکا مانند سرخوردگی از سیاستهای نخبگان قدرت، اختلافات فاحش طبقاتی، نژادگرایی، دشمنی نسبت به مهاجران و مخالفت با برخی ارزشهای لیبرال را با زبان و شیوه خاص خود و اغلب در قالب تئوری توطئه به مخاطبان خود عرضه میکرد. او در این راه از دروغ گویی، وارونه نشان دادن واقعیت ها، زیر سوال بردن علم و دانش، بینزاکتی سیاسی، بی احترامی به مخالفان و نیز اتهام به رسانههای آزاد هیچ ابایی نداشت.
برخی از کارشناسان ترامپیسم را روشی در سیاست تعریف میکنند که غالبا از طریق شبکههای اجتماعی جنجالآفرینی میکند، سرگرم میکند، با احساسات بازی میکند، تحریک میکند و برچسبزنی را به جای استدلال مینشاند تا پیام خود را به مخاطب منتقل کند. آنان ترامپیسم را روشی عامیانه، غیرصادقانه و ناسنجیده میدانند که با بیاعتنایی به هنجارها، به طور مستمر بیشرمی را وارد فرهنگ سیاسی میکند. کارشناسان معتقدند که سیاست و رویکردهای ترامپ حاوی رگههای نیرومند اقتدارگرایانه است و فضای سیاسی را مسموم میکند و بالقوه برای دموکراسی خطرناک است.
بسیاری از ویژگی های های جنبش هواداران دونالد ترامپ در آمریکا (معروف به «ماگا» MAGA که مخفف شعار «عظمت آمریکا را به آن برگردانیم» است) اکنون با خروج دونالد ترامپ چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا از کاخ سفید کمتر مورد توجه قرار می گیرند. از جمله این ویژگی ها می توان به تنش با رسانه ها، استفاده از عبارت اخبار جعلی، باور به تئوری های توطئه و نقش گروه های راست افراطی اشاره کرد.
شیوه گفتار دونالد ترامپ هر چند با مهاجرستیزی، زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی، خروج از توافق نامه ها و تلاش برای برهم زدن هنجارهای سیاسی پذیرفته شده همراه بود، اما گروه های بسیاری در جامعه آمریکا آن را می پسندیدند. سخنان به دور از نزاکت سیاسی دونالد ترامپ از نظر بسیاری از رای دهندگان نوعی تغییر و اعتراض بود. بنابر این می توان انتظار داشت که حتی اگر دونالد ترامپ برای همیشه از صحنه سیاست آمریکا حذف شود، فرد دیگری به عنوان نماینده ترامپیسم و سخنگوی این بخش از جامعه آمریکا ظهور کند. حتی شاید در انتخابات ۲۰۲۴ یکی از فرزندان او وارد مبارزات انتخاباتی شود. بنابر این باید گفت ترامپیسم خطری است که هنوز جهان را تهدید می کند.