تهران- ایرنا- دولت بایدن موضوع برجام را آنگونه که انتظار می رفت پیش نبرده است به نظر می رسد عواملی چون تلاش‌های نیروهای دست‌راستی در کنگره آمریکا،وسوسه بایدن به استفاده از سلاح تحریم علیه ملت ایران و ناتوانی بایدن از اتخاذ تصمیمات مهم، مانع هرگونه تعامل و تفاهم با ایران و باز شدن گره برجام بوده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، بعد از گذشت دو ماه از حضور جو بایدن در کاخ سفید، سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در مورد ایران تغییر ملموسی نکرده است. دو ماه پیش از پایان سال ۱۳۹۹ یعنی روز ۱ بهمن دولت جوبایدن زمام امور را در ایالات متحده آمریکا در دست گرفت، پیش از آن در تبلیغات انتخاباتی او بارها از ایران سخن گفت و بارها تاکید کرد که قصد دارد در صورت پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ به برجام بازگردد او حتی خروج ترامپ از توافق هسته ای را یک خطا و اشتباه خواند. اما آغاز دولت بایدن و نحوه رویکرد او با توافق هسته ای ایران آنگونه که تصور می شد، نبوده است.

چند روز پس از به قدرت رسیدن بایدن، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد وقت چندانی برای احیاء برجام نداریم و تاکید کرد که فرصت برای این کار، تنها چند هفته است و نه چندین ماه.

اما اکنون به نظر می رسد جو سیاسی داخل آمریکا و نگاه منفی‌ای که نسبت به ایران وجود دارد جو بایدن را به عقب رانده است. صرف نظر از جمهوری‌خواهان، شخصیت‌های برجسته‌ای از اردوگاه دموکرات‌ها هم چندان با احیای برجام موافق نیستند. چاک شومر، رهبر دموکرات‌های سنا، که رهبری اکثریت سنا را در اختیار دارد، از جمله کسانی است که در سال ۲۰۱۵ هم به توافق هسته‌ای با ایران رای مخالف دادند. در عین حال تاثیر فعال شدن لابی اسرائیل و فشار کشورهای منطقه برای مسدود کردن راه بازگشت آمریکا به برجام، نباید نادیده گرفته شود.

البته نباید فراموش کرد که جو بایدن سیاستمدارانی را در دستگاه سیاست خارجی خود انتخاب کرده که عموما شناخت کاملی از ایران دارند و برخلاف مایک پمپئو و دیگر مقام‌های دستگاه امنیتی و سیاست خارجی دولت ترامپ، دیپلمات‌های کنونی آمریکا سابقه مذاکره و گفت و گوهای مستقیم با مقام‌های ایرانی را در کارنامه خود دارند.

اما بی دلیل نبود که جو بایدن در نخستین نطق خود درباره سیاست خارجی آمریکا به بحران هسته ای با ایران اشاره‌ای نکرد و از تصمیم خود در مورد بازگرداندن آمریکا به توافق هسته‌ای (برجام) سخن نگفت. اگر چه بایدن روز ۳ بهمن دستور بازبینی فوری در تحریم‌های یکجانبه یا چندجانبه تجاری و اقتصادی، برای احتراز از تاثیر بی‌جهت آن برای مبارزه با کرونا صادر کرد. موضوعی که مقامات کشورمان بارها به آن اشاره کرده بودند، اما عملا دولت بایدن اقدامی در این زمینه انجام نداده است.

سیاست خارجی کلاسیک دموکرات‌ها به ویژه در دولت کنونی که می‌توان آن‌را نسخه‌ای مشابه دوران هیلاری کلینتون و جان کری دانست، بر نهادگرایی لیبرال تاکید دارد. در مورد ایران هم شخص جو بایدن و هم دیگر اعضای دولتش لحن کاملا متفاوتی نسبت با آنچه مقام‌های دولت ترامپ در قبال ایران به زبان می‌آوردند، برگزیده‌اند اما در تحلیلی واقع‌بینانه باید پذیرفت که این تغییرات تنها در ادبیات کلامی محدود مانده‌اند و در عمل دولت بایدن اقدام مهمی برای بازگشت به برجام و رفع تحریم ها انجام نداده است.

در حالی که دولت ترامپ و در واقع ایالات متحده آمریکا ناقض برجام بوده است و اکنون نیز دولت کنونی این کشور وظیفه دارد اشتباهات دولت پیشین آمریکا را جبران کند و اگر بنا باشد شرطی برای بازگشت به قبل از خروج آمریکا تعیین شود، این جمهوری اسلامی است که خود را محق می داند که پیش شرط تعیین کند. اما دولت بایدن دو پیش‌شرط برای برداشتن تحریم‌های ثانویه مربوط به برجام تعیین کرده است. بازگشت ایران به تعهدات برجامی به صورت کامل در گام نخست و سپس پذیرش انجام مذاکرات برای توافق مکمل حول موضوعات منطقه‌ای و سیاست‌های نظامی و موشکی. که توسط تونی بلینکن وزیر خارجه و جیک سالیوان مشاور شورای امنیت ملی آمریکا نیز بارها تکرار شده‌اند.

آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه جدید آمریکا اولین بار ۸ بهمن‌ماه در نخستین کنفرانس خبری خود گفت که ایالات متحده می‌خواهد به توافق اتمی با جمهوری اسلامی بازگردد، اما ایران باید قدم اول را بردارد. این دیپلمات آمریکایی افزود: بعد از آنکه ایران به این توافق بازگشت و تعهداتش را انجام داد، ایالات متحده برای حصول یک توافق طولانی‌تر و محکم‌تر تلاش خواهد کرد.

البته مقامات جمهوری اسلامی نیز بارها تکرار کرده اند که هیچ گونه پیش شرطی را نمی پذیرند. مقامات جمهوری اسلامی با به قدرت رسیدن جو بایدن همواره اعلام کرده‌اند که مذاکرات بیشتری در خصوص احیای توافق هسته‌ای صورت نخواهد گرفت و دولت ایالات‌متحده موظف است و باید برای احیای توافق هسته‌ای به همان شکل اولیه بازگردد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، بارها بر این نکته تأکید کرده است که توافق هسته‌ای به شکل اولیه‌ آن و بدون افزودن و یا کاستن چیزی می‌بایست مورد توجه اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده باشد.

رهبر معظم انقلاب روز ۱۹ بهمن در سخنانی اعلام کردند: طرفی که حق دارد شرط معین کند، ایران است. چون جمهوری اسلامی به همه تعهدات عمل کرد. ما حق داریم برای ادامه برجام شرط بگذاریم و این شرط را گذاشتیم و گفتیم و هیچ‌کس هم از آن عدول نخواهد کرد. اگر می‌خواهند ایران به تعهدات برجامی برگردد، آمریکا بایستی تحریم‌ها را کلا در عمل لغو کند و ما بعد راستی‌آزمایی کنیم و ببینیم که درست تحریم‌ها لغو شده، آن‌وقت به تعهدات برجامی برمی‌گردیم. این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست برنخواهیم گشت.

حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی، رییس جمهوری کشورمان هم روز ۶ اسفند در این مورد گفت: دولت جدید آمریکا عملیات تروریستی اقتصادی را فورا متوقف کند، وقتی این کار را کرد، راه، باز می‌شود، در ساختمان باز می‌شود و صندلی هم است. آن وقت می‌شود مذاکره کرد. در برجام صحبت می‌کنیم ولی بر برجام صحبت نمی‌کنیم. اضافه کردن دو ماده ممکن نیست ولی شرط همه اینها، پایان تروریسم و فشار است.

در مجموع باید گفت دولت بایدن موضوع برجام را آنگونه که انتظار می رفت پیش نبرده است. برخی از تحلیلگران معتقدند نگاه یکپارچه‌ای در قبال موضوع ایران در کاخ سفید وجود ندارد. هرچند چهره‌هایی چون راب مالی صراحتا از شکست راهبرد «فشار حداکثری» دولت ترامپ از ایران سخن می‌گویند اما در عین حال چهره‌هایی چون جیک سالیوان هم در این روند تاثیرگذارند که همواره به هیلاری کلینتون نزدیک بوده و تفکرات سیاست خارجی او بیش از آنکه به جان کری و تمایل او برای تعامل با ایران شباهت داشته باشد، به باورهای وزیر خارجه نخست دولت اوباما و مقابله جدی با ایران در موضوعات مختلف نزدیک است.

البته تلاش‌های نیروهای دست‌راستی در کنگره آمریکا علیه هرگونه تعامل و تفاهم با ایران را هم نباید از مجموعه مولفه‌های تاثیرگذار در روند سیاست‌گذاری واشنگتن در قبال تهران کنار گذاشت.