سیاه چادر در بین عشایر بختیاری به "بهون" شهرت دارد و در نزد عشایر از جایگاه ویژهای برخوردار است،با توجه به چالشهای پیش روی بهون و بهون بافی و جایگزین شدن چادرهای مسافرتی و برزنتی که از قیمت و حجم کمتری برخوردار است.
در این خصوص خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) مرکز چهارمحال و بختیاری با محمدرضا طاهرپور دهکردی، کارشناس میراث فرهنگی در این باره به گفت وگو پرداخته است.
ایرنا: مراحل بافت سیاه چادر چگونه است؟.
محمدرضا طاهرپور دهکردی: مواد اولیه مورد نیاز برای بافت سیاه چادر یا بهون، موی بز است که با توجه به ویژگی باز و بسته شدن منافذ آن در گرما و سرما انتخاب شده است و مورد استفاده قرا میگیرد.
در نخستین مرحله، موی کمر بز چیده و در آب قرار داده میشود و توسط بافندگان عشایری با دوکهای سنتی (پرههایی به نام پیزی) به صورت رشته و نخ درآورده میشوند، پس از آن بافندگان به چلهکشی روی زمین اقدام میکنند و سپس تار که از جنس موی بز است تنیده میشود.
به طور معمول ۶۰ تار به عنوان ریشه در عرضدار قرار میگیرد، ابعاد دار با سلیقه و کاربرد آن برای عشایر مرتبط است، به طور معمول عرض آن ۳۵ سانتیمتر(برای بختیاریها) و تا ۸۰ سانتیمتر(برای ترک قشقاییها) است و طول آن از هشت متر تا ۱۲ متر است.
پس از دارکشی و تنیده شدن تار، پود که از جنس موی بز است به صورت یکی درمیان همچون گلیمبافی از میان تارها عبور داده میشود و با چوبی به نام دفتین(شانه) بر روی آن کوبیده و در نهایت لَت بافته میشود.
در پایان برای تهیه سیاه چادر، لتهای بافته شده با استفاده از موی بز به یکدیگر متصل و مونتاژ میشوند.
ایرنا: برای هر سیاه چادر از چند لت استفاده میشود؟
طاهرپور دهکردی: عشایر بختیاری برای بافت سیاهچادرهای بزرگ از ۲۰ لت استفاده میکنند و تعداد لتهای قابل استفاده در سیاه چادر به بزرگی آن و نظر عشایر وابسته است و به طور معمول از ۱۶ تا ۲۵ لت استفاده میشود.
ایرنا: برای بهونبافی از چه ابزاری استفاده میشود؟
طاهرپور دهکردی: تنها ماده مورد نیاز بهونبافی موی بز است و به ابزار بهخصوصی برای بافت آن نیاز نیست. این ابزار به سهولت در دسترس است و در هر زمان و مکانی که قصد بافتن آن را داشته باشند، میتوانند آنها را تهیه کنند.
به طور کلی ابزار مورد نیاز بهونبافی عبارت است از میخ یا چوب(بلوط) به عنوان پایهها ، ۲ عدد چوب به عرض ۵۰ سانتیمتر برای سر و ته دار، ۲ عدد میخ که به فاصله دلخواه برای بافت لت به کار میرود، چوب کوجی و پشت کوجی و شانه(دفتین).
ایرنا: سیاه چادر چه ویژگیهایی دارد و چند سال عمر میکند؟
طاهرپور دهکردی: الیاف موی بز به گونهای است که منافذ آن باز و بسته میشود و اجازه ورود رطوبت، باران و برف را به داخل بهون نمیدهد،این منافذ در فصل گرم باز میشود و تهویه هوا به صورت طبیعی انجام میشود و در سرما بسته و محیط داخل بهون گرم و خشک نگه داشته میشود.
سیاه چادر، در صورتی که از آن مراقبت شود، میتواند بیش از ۱۰۰ سال عمر کند و در صورت استفاده مستمر و بدون مراقبت و محافظت از آن، تا ۱۰ سال قابل استفاده است.
ایرنا: چالشهای پیش روی بهون و بهونبافی چیست؟
طاهرپور دهکردی: یکی از چالشهای پیش روی سیاهچادر یا بهون، آفتزا بودن موی بز است و چون به طور مستمر در معرض رطوبت و نور آفتاب قرار دارد، شرایط مناسب برای بیدزدگی و سوختگی فراهم میشود که برای جلوگیری از بیدزندگی و یا آفتاب سوختگی آن، لازم است عشایر از گیاهان خاص در طبیعت استفاده کنند و روی آن بریزند تا بید یا آفت تخمریزی نکند و در نهایت از موی بز محافظت شود و تجزیه نشود.
سختبودن ریسندگی و فرآوری موی بز و بافت سیاه چادر از دیگر مشکلات آن است که با توجه به خشن بودن الیاف موی بز، ریسیدن آن به مهارت خاصی نیاز دارد. مشکلهای موجود جهت تهیه مواد اولیه و گران قیمت بودن موی بز و نیاز به حداقل سه نفر جهت دارکشی نیز از دیگر مشکلها به شمار میرود.
افزون بر موارد ذکر شده، سیاه چادر خودمصرف است و فقط عشایر از آن استفاده میکنند و به عبارتی مصرف عمومی ندارد، از این رو بازاری نیز برای آن فراهم نیست تا بافندگان به آن به عنوان شغل و منبع درآمد نگاه کنند.
همچنین از طرفی سیاه چادر بعد از بافتهشدن، وزن و حجم زیادی پیدا میکند و جا به جایی آن برای عشایر مشکلساز خواهد بود و از طرف دیگر با ورود چادرهای مسافرتی و به ویژه برزنتی با قیمت، حجم و وزن کمتر، شرایط کنار گذاشته شدن سیاه چادر فراهم شده است و سیاه چادر را دچار رکود کرده است تا فقط عشایر سنتی از آن استفاده کنند.
ایرنا: چه راهکارهایی برای احیا سیاه چادر بافی پیشنهاد میشود؟
طاهرپور دهکردی: احیا سیاه چادر بافی به عنوان یکی از نمادهای فرهنگ عشایری به حمایت واقعی مسوولان مربوطه نیاز دارد، به عنوان مثال میتوان مکانهایی برای ریسندگی، دارکشی و بافتن سیاه چادر برای بافندگان و عشایر فراهم آورد تا بدون دغدغه از بارندگی بتوانند تا پایان بافت لت به فعالیت خود ادامه دهند.
همچنین میتوان دستگاههایی را برای ریسندگی تهیه کرد تا از دشواری ریسندگی کاست و چه بسا در صورت ریسندگی دستگاهی، نخ میتواند ظریفتر و درنهایت سیاه چادر سبکتر باشد و جابهجایی آن تسهیل یابد.
همچنین با استفاده از خلاقیت طراحان و کارشناسهای هنرهای سنتی، میتوان طراحیها و کاربردهای جدید برای سیاهچادر تعریف و از حالت مصرف عشایری خارج کرد تا از این طریق به تغییر کاربری و حفظ بهون کمک شود.