تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۶:۳۶

تهران- ایرنا- آیت‌الله بروجردی از چهره‌های برجسته تاریخ معاصر ایران بود که نقش بارزی در احیای حوزه‌های علمیه داشت. این مجاهد گرانقدر همواره از ایده پیوستگی سیاست و دیانت دفاع می‌کرد.

نهاد مرجعیت شیعه یک نهاد دیرینه و پایدار است که پذیرفتن اجتهاد و استقلال از حکومت ها از جمله ویژگی های اصلی آن به شمار می رود. حکومتی نبودن مرجعیت سبب شده که در طول تاریخ هزارساله خود در مقاطعی و در موارد ضروری به عنوان تکیه گاه مردم عمل و حرکت های مردمی را رهبری کند. در میان مراجع شیعه آیت الله بروجردی در حد اعلاء و اوج اقتدار یک مرجع کل قرار داشت. روش فقهی ابتکاری وی بر شناخت فضا و محیط بود که آیات قرآن در آن نازل شده یا اخبار و احادیث در آن مکان صدور یافته یا محیط هایی که فقه در آنجا به تدریج رشد کرده و پرورش یافته بود. آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی از جمله علما و چهره‌هایی به شمار می رفت که در تاریخ معاصر ایران درباره سیره و منش وی به‌ویژه در ارتباط با چگونگی برخوردش با پهلوی دوم رویکردهای متعددی اتخاذ شده است؛ در واقع رفتار و سیره آیت‌الله بروجردی به عنوان یک متن، مورد تأویل‌ها و خوانش‌های گوناگون قرار گرفته و همین مساله زوایای مختلفی را در خصوص گفتمان وی باز کرده است.

زندگی نامه

آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی از جمله علمایی به شمار می رفت که خاندان وی نیز جزو علمای مشهور بوده‌اند. او در ۱۲۵۴ خورشیدی در بروجرد چشم به جهان گشود. به رسم دیرینه، تولد در چنین خانواده‌هایی با حساسیت بالایی بر مطالعات مذهبی و دینی ابتدایی همراه است، او تا ۱۸سالگی در بروجرد به آموختن پرداخت. هجرت فصل آشنایی است که در زندگی بسیاری از علما به چشم می‌خورد و زندگی علمی آیت‌الله بروجردی نیز از این فصل مجزا نیست. او برای ادامه تحصیلات راهی حوزه علمیه صدر اصفهان می‌شود و دروس سطح و خارج فقه، اصول، فلسفه، کلام، هیات، ریاضی، رجال و حدیث را آنجا فرا می‌گیرد.(۱) اقامت آیت‌الله بروجردی در اصفهان حدود ۱۰ سال طول می‌کشد و وی در این مدت در حوزه اصفهان تدریس دروسی مانند شرح لمعه، قوانین و فصول را نیز برعهده می‌گیرد و در ۲۸ سالگی به درجه اجتهاد می‌رسد و همین مساله زمینه‌ساز هجرت وی ابتدا به بروجرد و سپس به نجف اشرف می‌شود.(۲) آیت‌الله بروجردی حدود۹ سال نیز در نجف حضور داشت و سپس بار دیگر به بروجرد مهاجرت کرد و البته هنگام بازگشت به وطن به دریافت اجازه‌ عالی اجتهاد مطلق از رییس مراجع و فقهای عصر، یعنی استادش آیت‌الله آخوند خراسانی، نایل می شود.(۳)

 هجرت سرنوشت‌ساز به قم

آیت‌الله بروجردی پس از بازگشت به ایران، مدت زیادی را در زادگاه پدری خود، یعنی بروجرد، گذراند؛ سال ۱۳۲۳ نقطه‌ای سرنوشت‌ساز در زندگی و مرجعیت آیت‌الله است؛ زیرا در این سال به دعوت جمع زیادی از علمای قم، آیت‌الله بروجردی به قم دعوت می‌شود. در این دعوت و تلاش برای حضور آیت‌الله بروجردی در قم، امام خمینی(ره) نیز نقشی اساسی ایفا می‌کنند و همین مساله سبب می‌شود تا زمان حیات آیت‌الله بروجردی، انس و الفتی دوجانبه میان وی و امام راحل برقرار باشد. زمانی که وی به قم وارد می‌شود، مرجعیت شیعه در نجف اشرف برعهده آیت‌الله اصفهانی قرار دارد اما پس از رحلت آیت‌الله اصفهانی و همچنین آیت‌الله قمی، عنوان مرجعیت مطلق شیعه به آیت‌الله بروجردی تعلق می‌گیرد. (۴)

نگاه آیت‌الله به حوزه علمیه

یکی از رگه‌های مهمی که در زندگی آیت‌الله بروجردی پررنگ است، نوع نگاه وی به مساله طلاب و حوزه‌های علمیه است؛ بنظر می‌رسد که رویکرد علمی و فرهنگی در گفتمان آیت‌الله بروجردی نسبت به رویکرد سیاسی دارای محوریت باشد و شاید بتوان سیاست را جز در موارد لزوم، رویکردی عارضی و حاشیه‌ای در اندیشه وی دانست.

آیت‌الله بروجردی بر ضرورت تحصیل علمی دقیق طلاب همواره تأکید می‌کرد و معتقد بود که محیط حوزه علمیه باید محیط علمی ناب باشد و طلاب و حوزویان باید از این فضا بهره بگیرند و حضور در عرصه سیاست را صرفا به بزرگان حوزه واگذار کنند. وی باور داشت که طلاب جوان باید وقت خود را به تألیف و ترجمه کتاب‌های سودمند اختصاص دهند و در این مسیر آنها را تشویق می‌کرد و همچنین قشر روحانی را به فراگیری زبان‌های دیگر به منظور تبلیغ در کشورهای غیراسلامی نیز ترغیب می‌کرد. افزون بر این آیت‌الله بروجردی لزوم تأکید بر تعلیمات اسلامی را منحصر به طلاب نمی‌دانست و معتقد بود که تعلیمات دینی باید از سنین پایه به کودکان و دانش‌آموزان آموخته شود و به همین دلیل در اواخر ۱۳۲۵خورشیدی، آیت‌‏الله العظمی بروجردی در پیامی گفتند: همان‌طور که در روزنامه‌ها نوشته‌اند، چون زمینه اجرای لایحه اجباری کردن تعلیمات ابتدایی فراهم شده است، تعالیم دینی را هم در کنار تعلیمات ابتدایی بگنجانند.

یکی از رگه‌های مهمی که در زندگی آیت‌الله بروجردی پررنگ است، نوع نگاه وی به مساله طلاب و حوزه‌های علمیه است.

مخالفت با مواضع رژیم

یکی از نکاتی که در زندگی سیاسی و علمی آیت‌الله بروجردی همواره مورد بحث قرار گرفته این بوده که از وی چهره‌ای ضدسیاست ساخته شده است. اگر این تصویرسازی به معنای این باشد که در نگاه آیت‌الله بروجردی، توجه به مباحث علمی حوزه علمیه نسبت به مداخله در امور سیاسی دارای اولویت است، به معنای صحیح اندکی نزدیک‌تر است، اما اگر بنا بر این باشد که از آیت‌الله بروجردی چهره‌ای ضدسیاسی ساخته شود، چندان با واقعیت و مواضعی که وی در دوره حیات خود اتخاذ کرده است، سازگار نیست. آیت‌الله بروجردی در بسیاری از مواضع رژیم آنجا که تشخیص می‌داد، این مواضع با اسلام ناب در تضاد است با تمام قوا وارد عرصه می‌شد و مخالفت می‌کرد. این موضع‌گیری ضدرژیم محدود به دولت پهلوی دوم نبود و ازآنجاکه آیت‌الله بروجردی در دوره رضاخان نیز حضور داشت، نخستین مواضع ضدحکومتی خود را در آن ایام آشکار کرد. در آن زمان آیت‌الله به‌وسیله ارسال تلگرافی اعتراض خود را به دولت وقت درباره مساله کشف حجاب اعلام کرد و بعد از سقوط رضاخان که نخستین خواسته‌ علما موضوع عدم تحمیل بی‌حجابی بود، آیت‌الله بروجردی در دیدار با محمدرضا پهلوی به وی تذکر داد که مسایل اسلام را بیشتر رعایت کند.

تأکید بر ضرورت وحدت اسلامی

آیت‌الله بروجردی از جمله علما و مراجعی بودند که مسایل جهان اسلام را به صورت جدی دنبال کرده و همواره دغدغه انسجام و وحدت اسلامی را داشتند؛ از این زاویه باید آیت‌الله بروجردی را جزو مصلحان جهان اسلام تلقی کرد؛ اندیشه محوری در گفتمان آیت‌الله بروجردی این بود که در تلاش فکری و عملی خود به این نقطه رسید که تا مسلمانان متحد نباشند و جهان اسلام یکپارچه نشود، هیچ‌گونه اصلاحی در میان مسلمین به وقوع نخواهند پیوست و مسلمانان روی رستگاری را در میان جوامع بشری نخواهند دید و اینجا بود که اندیشه بنیادین وحدت امت اسلام در گفتمان آیت‌الله بروجردی به عنوان یک اصل بنیادین متبلور شد. تقریب مذاهب اندیشه دیگری بود که جایگاهی بی‌بدیل در گفتمان آیت‌الله بروجردی داشت. یکی از راهکارهایی که وی در این زمینه دنبال می‌کرد، این بود که علما و فقهای شیعه با روایت ها و مبانی فقهی اهل سنت آشنا شوند و از طرف دیگر اهل سنت نیز به روایت ها و فقه شیعه رجوع کنند و از آنها مطلع شوند. علاوه بر این آیت‌الله بروجردی در این مسیر مصادیق عملی را نیز مدنظر داشت. آیت‌الله بروجردی به صورت عملیاتی از نهاد دارالتقریب، که آن زمان در مصر حضور داشت و از ایده تقریب دفاع می‌کرد، به صورت مادی و معنوی نیز حمایت می‌کرد.(۵)

 آیت‌الله بروجردی و مساله ولایت فقیه

در این زمینه رویکرد آیت‌الله بروجردی بسیار واضح است؛ براساس دیدگاه آیت‌الله بروجردی، سیاست و کشورداری و نیز پاسداری از اجتماع انسانی، هیچ‌گاه در اسلام جدای از امور روحانی و شئون اسلامی نبوده است، بلکه زمام این امور را شخص پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) خود به دست داشتند و اداره می‌کردند. آیت‌الله بروجردی معتقد بود از اعتقادات مذهبی ما شیعیان این است که پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) امت را پس از دوران نبوت و امامت بی‌سرپرست و بدون زمامدار رها نکرده‌اند؛ حتی برای مسایل فردی و جزئی آنان نیز افرادی از بزرگان اصحاب خود تعیین می‌کردند و با توجه به این مقدمات فقیهان عادل جامع‌الشرایط همان افرادی‌اند که از طرف امامان معصوم(ع) برای مراجعه مردم به آنان در عصر غیبت تعیین شده‌اند. این رویکرد نزد آیت‌الله بروجردی در مورد ولایت فقیه مشابه رویکردی است که بعدها امام راحل نیز آن را دنبال کردند.(۶)

منابع:  

۱. نادر نبوی طباطبایی، در گذر تاریخ، نسب‌نامه خاندان طباطبایی بروجرد، تهران، چاپ ۱۳۸۷، ص ۲۰۱.

۲. علی دوانی، مفاخر اسلام، ج ۱۲، تهران، چ چهارم، ۱۳۷۹، ص ۱۲۲.

۳. محمد لک علی‌آبادی، الگوی زعامت، قم، عصمت، ۱۳۷۸، ص ۲۰۱.

۴. سیدمحمدحسین علوی طباطبایی، خاطرات زندگانی حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی، قم، ۱۳۴۱، ص ۸۰.

۵. مجتبی احمدی و دیگران، چشم و چراغ مرجعیت، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ علمیه‌ قم، ۱۳۷۹، ص ۵۶.

۶. شکوه فقاهت، یادنامه مرحوم حاج‌آقا حسین بروجردی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ علمیه‌ قم، ۱۳۷۹، ص ۲۳۷.