به گزارش روز شنبه گروه فرهنگی ایرنا نادر ابراهیمی داستاننویس معاصر ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینههای فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه و روزنامهنگاری نیز فعالیت کردهاست. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از معدود سخنوران ایرانی بهشمار میرود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بودهاند.
ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران بهدنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز خویشاوندان او (ابراهیمیهای کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از لاریجانیهای مقیم تهران بهشمار میآمد. نادر ابراهیمی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکدهٔ حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی به درجهٔ لیسانس رسید.
نوشتن را از ۱۵ سالگی آغاز کرد؛ تا ۱۳۸۰ علاوهبر صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شده است که دربرگیرنده داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایشنامه، فیلمنامه و پژوهش در زمینههای گوناگون است. ضمن آنکه چند اثرش به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است. او فعالیت حرفهای خود را در زمینه ادبیات کودکان با تاسیس موسسه همگام با کودکان و نوجوانان -با همکاری همسرشـ متمرکز کرد. هدف اصلی این بنیاد، مطالعه مسائل مربوط به کودکان و پژوهش در باره رفتار و خلق و خوی کودکان و روشهای یادگیری آنها بود. علاوه بر آن، این بنیاد فعالیتهای زیادی در حیطه نگارش، چاپ و پخش کتاب، نقاشی و عکاسی داشته است.
ارایهٔ فهرست کاملی از شغلهای ابراهیمی، کار دشواری است. او خود در دو کتاب ابن مشغله و ابوالمشاغل ضمن شرح وقایع زندگی، به فعالیتهای گوناگون خود نیز پرداختهاست. از جملهٔ شغلهای او کمک کارگری تعمیرگاه سیار در ترکمنصحرا، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویلداری بانک، صفحهبندی روزنامه و مجله و کارهای چاپ دیگر، میرزایی یک حجرهٔ فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، ایرانشناسی عملی و چاپ مقالههای ایرانشناختی، فیلمسازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتابهای کودکان، مدیریت یک کتابفروشی، خطاطی، نقاشی و نقاشی روی روسری و لباس و تدریس در دانشگاهها را میتوان نام برد.
در حوزه ادبیات بزرگسال، ابراهیمی تالیفات متعددی دارد. او با سه گانه عاشقانه خود به ویژه کتاب یک عاشقانه آرام شناخته میشود؛ در حالیکه او بیش از ۳۰ جلد کتاب در زمینه های مختلف را به نگارش درآورده است. او همکاری بسیار نزدیکی با نشر روزبهان داشته و نخستین کتاب خود را با عنوان خانهای برای شب در سال ۱۳۴۲ در این انتشارات به چاپ رسانده است. کتاب آتش بدون دود (برنده جایزه بهعنوان برگزیده ۲۰ سال پس از انقلاب) از جمله برجسته ترین تالیفات او در هفت جلد است که هر جلد آن شامل داستان جداگانهای با تضادها و ماجراهای خاص خودش است. این ماجراها در ترکمنصحرا رخ میدهد و حال و هوای انقلابی دارد. جلد اول کتاب با نام گالان و سولماز، داستان عشقی است که به خاطر قوانین دو قبیله، ممنوع و ناپسند است. سرگذشت عشقی که بدون توجه به اختلافات دو قبیله بزرگ ترکمن، بین دو جوان، رخ داده است.
ابراهیمی براساس این رمان، سریالی تلویزیونی نیز با همین نام، ساخت که مخاطبان و علاقهمندان بسیاری را به خود جذب کرد.
آرش در قلمرو تردید (یا: پاسخناپذیر)، مصابا و رؤیاهای گاجرات، بار دیگر شهری که دوست میداشتم، هزارپای سیاه و قصههای صحرا، افسانه باران، در سرزمین کوچک من (منتخب آثار)، تضادهای درونی، انسان - جنایت - احتمال، مکانهای عمومی، رونوشت بدون اصل، در حد توانستن (شعرگونه)، غزلداستانهای سال بد، ابن مشغله (زندگینامه، جلد اول)، ابوالمشاغل (زندگینامه، جلد دوم)، فردا مشکل امروز نیست، لوازم نویسندگی (از مجموعهی ساختار و مبانی ادبیات داستانی)، مقدمهای بر فارسینویسی برای کودکان، مقدمهای بر مصورسازی کتابهای کودک، مقدمهای بر مراحل خلق و تولید ادبیات کودک، مقدمهای بر آرایش و پیرایش کتابهای کودکان، دور ایران در شش ساعت، چهل نامه کوتاه به همسرم، با سرودخوان جنگ - در خطه نام و ننگ، یک صعود باورنکردنی، تکثیر تأسفانگیز پدربزرگ، مردی در تبعید ابدی (بر اساس زندگی ملاصدرا)، حکایت آن اژدها، بر جادههای آبی سرخ (داستان بلند ۱۰ جلدی، بر اساس زندگی میرمهنای دوغابی)، صوفیانهها و عارفانهها (بخشی از تاریخ تحلیلی پنجهزار سال ادبیات داستانی ایران)، سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما میآمد (داستان بلند سهجلدی، بر اساس زندگی امام خمینی (ره)، عارف، فیلسوف، سیاستمدار و رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران)، براعت استهلال (از مجموعه ساختار و مبانی ادبیات داستانی)، طراحی حیوانات (طرحهای کوثر احمدی، با گفتاری تحلیلی در باب مفاهیم و تعاریف طرح در هنرها)، الفبا (تحلیل فلسفی ۵۰ طرح از علیاکبر صادقی، نقاش)، مویه کن سرزمین محبوب (ترجمه با همکاری فریدون سالک) و پیشگفتار کوچههای کوتاه (مجموعه قصههای کوتاه گروهی از شاگردان نادر ابراهیمی ـ دانشپژوهان نخستین دوره آموزشی ساختار و مبانی ادبیات داستانی، با پیشگفتاری از نادر ابراهیمی)؛ از جمله آثار ابراهیمی در حوزه ادبیات بزرگسالان است.
اما نادر ابراهیمی را بیشتر به واسطه فعالیت هایش در عرصه ادبیات کودک و نوجوان می شناسند. او خالق بیش از ۵۰ اثر تالیفی برای کودک و نوجوانان است. او علاوه بر تالیف، دو کتاب آدم آهنی و از پنجره نگاه کن را نیز ترجمه کرده است. نادر ابراهیمی یک هنرمند واقعی در خلق انواع محتوا محسوب میشود. او در کنار کار تالیف و ترجمه به تصویرگری نیز پرداخته و تصویرگر چندین کتاب مختلف کودک و نوجوان بوده است.
او همچنین فعالیت حرفهای خود را در زمینه ادبیات کودکان با تاسیس «مؤسسه همگام با کودکان و نوجوانان» ادامه داد و فعالیتش را در حیطه نوشتن، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی، و پژوهش درباره خلقوخو، رفتار و زبان کودکان و نیز بررسی شیوههای یادگیری آنان دنبال کرد.
ابراهیمی توانست عنوان «ناشر برگزیده آسیا» و «ناشر برگزیده نخست جهان» را از جشنوارههای آسیایی و جهانی در تصویرگری کتاب کودک از آن خود کند.
کلاغها (جایزه اول فستیوال کتابهای کودکان توکیوی ژاپن، جایزه اول - سیب طلایی - براتیسلاوا، جایزه اول تعلیم و تربیت از یونسکو)، سنجابها، دور از خانه (کتاب برگزیده شورای کتاب کودک)، قصه گلهای قالی، پهلوان پهلوانان؛ پوریای ولی (جایزهبزرگ جشنواره کتاب کودک کنکور نوما، ژاپن)، باران - آفتاب و قصه کاشی، بزی که گم شد، من راه خانهام را گم کردهام، سفرهای دورودراز هامی و کامی در وطن، پدر چرا توی خانه مانده است (از مجموعه قصههای انقلاب برای کودکان)، جای او خالی، نیروی هوایی ، سحرگاهان همافرها اعدام میشوند ، برادرت را صدا کن، برادر من مجاهد، برادر من فدایی ، جنگ بزرگ از مدرسه امیریان، نامهی فاطمه ، پاسخ نامه فاطمه، مامان! من چرا بزرگ نمیشوم (از مجموعه قصههای ریحانه خانم)، روزی که فریادم را همسایهها شنیدند، آدم وقتی حرف میزند چه شکلی میشود ، درخت قصه، قمریهای قصه (جایزه کتاب برگزیده ازسوی هیأت داوران بزرگسال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جایزهکتاب برگزیده ازسوی هیأت داوران خردسال، ترجمهشده به زبان روسی در ترکمنستان)، عبدالرزاق پهلوان، آنکه خیال بافت و آنکه عمل کرد، حکایت کاسه آب خنک (از مجموعه نوسازی حکایتهای خوب قدیم برای کودکان) حکایت دو درخت خرما ، آن شب که تا سحر ، قلب کوچکم را به چه کسی هدیه بدهم؟ (دیپلم افتخار نخستین نمایشگاه تصویرگران کتاب کودک)، مثل پولاد باش پسرم؛ مثل پولاد (از مجموعه ایران را عزیز بداریم)، داستان سنگ و فلز و آهن، با من آشنا شد ، با من دوست شو ، هستم اگر میروم؛ گر نروم نیستم ، راستی اگر نبودم، کمیاب و قیمتی اما ...، مدرسه بزرگتری هم وجود دارد، گلآباد دیروز؛ گلآباد امروز، گلآباد امروز؛ گلآباد فردا، فرهنگ فرآوردههای فلزی ایران، هفت آموزگار مهربان، ما مسلمانان این آب و خاکیم، قصه سار و سیب، قصه موش خودنما و شتر باصفا، با من بخوان تا یاد بگیری، حالا دیگر میخواهم فکر کنم، قصه قالیچههای شیری، همه گربههای من (۱ و۲)، دیدار با آرزو، دوست؛ کسی است که آدم را دوست دارد از جمله آثار ادبی ابراهیمی در حوزه ادبیات کودکان است.
به طور کلی ابراهیمی در داستان هایش از شیوه خطی استفاده می کند، اما با این که در روایت خطی کمتر از دیگر مولفه های الگوی کلاسیک فاصله می گیرد اما به نوعی سبک امروزی (مدرن) در روایت داستان می رسد.
برخی معتقدند که ابراهیمی در داستان های کوتاه خود از پیشگامان ادبیات پسامدرن است. وی در دوره ای که نویسندگان آثار مدرن خلق می کردند دست به هنجارگریزی هایی از چارچوب داستانی، شیوه های روایت و اختلال زبانی در داستان زده است. در واقع ابراهیمی با خلق شیوه های جدید همچون «همخوانی تصویر و کلام» و «نثر شاعرانه» توانست به سبک خاص نویسندگی دست یابد.
یکی از شیوه های روایی ابراهیمی تغییر کانون روایت است. این تکنیک از شگردهای الگوی مدرن و شکل اغراق شده ای از الگوی پسامدرن است.
نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعهی تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده، و آهنگها و ترانههایی برای آنها ساخته است. او همچنین توانسته است نخستین مؤسسه غیرانتفاعی ـ غیردولتی ایرانشناسی را تأسیس کند؛ که هزینه و زحمتهای فراوانی برای سفر، تهیهفیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی کردن آنها صرف کرد؛ ولی چنانکه باید، شناخته و بهکار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد.
نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی صدای صحرا، تهیهشده در سینماتئاتر رکس، نویسندگی و کارگردانی فیلم مستند علمکوه و تخت سلیمان، نویسندگی و کارگردانی فیلم مستند گلهای وحشی ایران؛ قسمت اول: آذربایجان ـ گلهای خردادی ـ تهیهشده در تلویزیون، نویسندگی و کارگردانی فیلم داستانی پدر در کوهستان (یا: ما از راه دیگری میرویم) ـ تهیه شده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نویسندگی و کارگردانی مجموعهی تلویزیونی ۳۶ساعته آتش بدون دود، تهیهشده در تلویزیون، نویسندگی و کارگردانی ۵۰ ساعت از مجموعهی تربیتی آموزشی سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن، نویسندگی و مشاوره کارگردانی و تدوین مجموعه ۱۳ قسمتی جمعه خونین مکه، نویسندگی و کارگردانی و تدوین فیلم ۶۱ دقیقهای شرکت نفت در سختترین سالها، نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی روزی که هوا ایستاد، نویسندگی فیلمنامه فیلم سینمایی دست شیطان، و دو فیلمنامه چاپشده: صدای صحرا و آخرین عادل غرب از جمله فعالیت های وی در حوزه سینما است.
نادر ابراهیمی در زندگی پرفرازونشیب خود، جایگاه خاصی برای ورزش نیز نگه داشته است. او رشتههای مختلف ورزشی را تجربه کرد، یکی از قدیمیترین گروههای کوهنوردی را بهنام «ابرمرد» بنیان نهاده و در توسعه کوهنوردی و اخلاق کوهنوردی، تاثیرگذار بوده است.
نادر ابراهیمی در معرفیِ ادبیات به کودکان این سرزمین کمک بسیاری کرد. کار بزرگ و نادرِ او معرفی و شناساندن ادبیات به کودکان از طریق قصههایش بود و این شناخت برای کودکان بسیار ارزنده و درخور توجه است.
وی در ۷۲ سالگی پس از چندین سال دست وپنجه نرم کردن با بیماری بعدازظهر پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۷ درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.