در هفتههای گذشته شبکه اجتماعی جدیدی وارد میدان اینترنت و فضای مجازی شده است که همین دوره کوتاه فعالیت آن، تاثیراتی جدی بر حوزه سیاست و رسانه در جهان و به تبع آن، ایران گذاشته است. نرم افزار «کلاب هاوس» (Clubhouse) شبکهای اجتماعی است که در آن افراد با ایجاد فضا های گفت و گو میتوانند به صورت صوتی با یکدیگر بر سر موضوع های متنوع بحث و تبادل نظر کنند. صوتی بودن این شبکه اجتماعی باعث سرعت بیشتر در ارایه مباحث، برقراری ارتباط بهتر و در عین حال جلوگیری از مشکلات گفت وگوهای تصویری و نقص های آن میشود. در نتیجه ظرف مدت کوتاهی، افرادی که به دلایل مختلف علاقمند به شرکت در بحث های گروهی بودند، جذب این شبکه اجتماعی شدند. حضور سیاستمدارانی همچون «محمد جواد ظریف» وزیر امورخارجه در این شبکه اجتماعی و گفت و گوی وی با خبرنگاران و حواشی های مربوط به آن، اتفاقی بود که موجب شد تا بحث بر سر نقش این شبکه اجتماعی بر فضای سیاسی ایران و نقاط قوت و ضعف آن بالا گیرد. حال پرسش این است که این شبکه اجتماعی چه ویژگی هایی دارد و چگونه میتواند فضای رسانه ای در ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد.
شبکه اجتماعی که فعلا برای نخبگان جذاب است
ورود به شبکه کلاب هاوس، اگرچه اکنون کمی آسان تر از ماه های گذشته است؛ اما هم چنان دشوار و تنها برای خواص ممکن است. فارغ از ویژگیهای خاص این شبکه که باعث میشود تا هرکسی امکان دسترسی به آن را نداشته باشد یا نتواند وارد اتاق های گفت و گو آن شود، باید گفت که شرکت در بحثهای این شبکه اجتماعی تاکنون تنها برای بخش نخبگان جامعه جذاب بوده است و برخلاف برخی دیگر از شبکههای اجتماعی، هنوز عموم مردم به سمت استفاده از کلاب هاوس نرفتهاند. حضور در اتاق های گفت و گوی این شبکه اجتماعی، توان مباحثه و گفت وگو میطلبد و شرکت کنندگان در این اتاقها معمولاً افرادی هستند که توانایی بحث و گفت و گوی جدی و تخصصی را دارند. در نتیجه میتوان گفت که این شبکه اجتماعی، هنوز نمیتواند به صورت مستقیم بر اذهان عمومی اثرگذار باشد. اما حضور نخبگان در این شبکه اجتماعی و تاثیرپذیری آن ها از بحث های طرح شده در کلاب هاوس میتواند به صورتی غیرمستقیم مخاطبان عمومی جامعه را تحت تاثیر خود قرار دهد.
اما در اینجا چند نکته مطرح است: نکته اول این است که تاکنون اغلب بحثهای جنجالی سیاستمداران و فعالان اجتماعی در این شبکه با حضور و مشارکت افرادی بوده است که رویکرد و زاویه آنها نسبت به مسایل سیاسی برای عموم جامعه مشخص است. پرسش ها و پاسخ های مطرح شده از سوی فعالان سیاسی و رسانه ای در این شبکه اجتماعی نیز نکتهای عجیب یا خاص در بر نداشته است. اغلب همان انتقادها، همان کنایه ها و همان چالش های تکراری و همیشگی در مباحث جاری در این شبکه اجتماعی شنیده شده است که پیش از این نیز در مصاحبه های مطبوعاتی و رسانه ای شنیده میشد. از سوی دیگر بدیهی است که خط قرمزهای سیاستمداران برای گفت و گو با افراد و فعالان رسانه ای خاص، تغییری نکرده است. در نتیجه نباید انتظار داشت که ورود سیاستمداران به برخی اتاق های گفت و گوی این شبکه اجتماعی، نمیتواند تغییری در این خطوط قرمز بدهد و برخی گفت و گو ها هرگز شکل نخواهد گرفت.
اما تحول قابل توجه در نحوه اداره بحثهای شبکه اجتماعی کلاب هاوس است. برخلاف اغلب میزگردها و نشست های خبری، حضور هم زمان خبرنگاران جناحهای مختلف و پخش عمومی بحث، از یکسو امکان تغییر و دخل و تصرف در مطالب مطرح شده را ناممکن میکند و از سوی دیگر برخلاف مدیریت سنتی نشستهای خبری که مانع از ایجاد چالش میان سیاستمداران و خبرنگاران میشود، بحثهای این شبکه اجتماعی، دیگر وجود ندارد، و مباحث جاری در اتاق های این شبکه اجتماعی تا حدی آزادتر و چالشبرانگیزتر از نشست های خبری معمول است. تفاوت دیگر، حضور کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در این بحثها است و علاوه بر خبرنگاران، این کارشناسان نیز میتوانند به صورتی مستقیم در چنین بحث هایی شرکت کرده و چالش هایی جدیتر برای فعالان سیاسی یا سایر کارشناسان شرکت کننده در بحث ایجاد کنند. مسالهای که میتواند اندک اندک تبدیل به تجربهای دلچسبتر، مفیدتر و جذابتر از مصاحبههای عادی و تکراری خبری در رسانهها شود.
رقیب بودن یا نبودن کلاب هاوس برای رسانه های انحصاری
یکی از پرسشهای مطرح در میان اصحاب رسانه در روزهای اخیر این است که آیا ممکن است فضای شبکه اجتماعی کلاب هاوس، جایگزین ساختار و شکل سنتی مصاحبه و گفت و گو در رسانههایی همچون صدا و سیما، روزنامه ها و رسانه های عمومی در کشور شود؟ در پاسخ به این سوال بهتر است هیجان زده نشویم. تاکنون بیشتر شاهد حضور سیاستمداران و فعالان رسانه ای در این شبکه اجتماعی بودیم که پیش از این نیز ارتباط بهتری با رسانهها و به ویژه رسانه های فضای مجازی داشتهاند. حضور در فضای چالش برانگیز کلابهاوس، نیازمند تسلط جدی بر بحث های سیاسی و گفت و گو با اهل رسانه است. در نتیجه باید بپذیریم که بسیاری از فعالان سیاسی که پیش از این نیز حاضر به شرکت در نشستهای خبری چالشی نبودهاند، بطور حتم از کلاب هاوس نیز استقبال نخواهند کرد و تن به چنین چالشی نمیدهند. اما میتوان گفت که عدم تغییر رویکرد رسانههای رسمی در سالهای اخیر و محدودیتهای متعدد رسانه ای به ویژه در حوزه سیاست، فرصت را برای اثرگذاری یک شبکه اجتماعی و استقبال از چنین بستری را فراهم کرده است. بدیهی است که در صورت عدم تغییر رویکرد رسانهها، میتوان انتظار داشت که برگزاری جلسات بحث و گفت و گو، در یک فضای جدید، هر روز با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان مواجه شود و در درازمدت همچون سایر شبکههای اجتماعی، عرصه را برای رسانههایی با رویکردهای بسته، تنگتر خواهد کرد.
از سوی دیگر باید بدانیم که بسیاری از شهروندان علاقهای به چنین شبکهای ندارند و به صورت مستقیم در مباحث آن حضور پیدا نمیکنند. در نتیجه برخلاف شبکههای اجتماعی همچون «اینستاگرام» و «تلگرام» حداقل در مقطع فعلی نمیتوان انتظار مشارکت چند میلیونی در یک گفت و گوی زنده را داشت. کلاب هاوس فعلا رسانه ای عامه پسند نیست و شاید هرگز نیز شبکه اجتماعی عامه پسندی نشود. در نتیجه این احتمال وجود دارد که به رغم تنوع جالب توجه مشارکتکنندگان در گفت و گو های کلاب هاوس، بازتاب این بحثهای داغ و آتشین در جامعه دیده نشود. مگر آنکه سایر رسانهها به صورت واسطه، دست به بازنشر (صد البته گزینشی) بحثهای مطرح شده در این شبکه اجتماعی بزنند. مسئلهای که در مورد جلسه بحث و گفت و گو «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در یکی از اتاقهای بحث این شبکه اجتماعی دیده شد.
در عین حال برخی واکنشهای افراطی در برابر این شبکه اجتماعی، بیش از هر چیز ناشی از رویکرد غلط معمول در قبال رسانههای جدید است. اما از طرف دیگر باید این واکنش ها را نتیجه این مساله دانست که برخی از افراد به سرعت و شتابزده به این نتیجه رسیدهاند که این شبکه اجتماعی میتواند تحولی عظیم در عرصه بحثهای رسانه ای در کشور ایجاد کند. امری که دستکم با توجه به دلایلی که ذکر شد، منطقی به نظر نمیرسد.
انتخابات ۱۴۰۰ و یک شبکه اجتماعی جدید
همزمانی ظهور یک شبکه اجتماعی در زمان انتخابات در دو دهه گذشته، چالش برانگیز بوده است. در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، گسترش «فیس بوک»، «توئیتر» و برخی شبکههای اجتماعی داخلی، فضای انتخابات را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، «وایبر» به عنوان یک شبکه اجتماعی جدید مبتنی بر بستر تلفن همراه بود که تاثیری قابل توجه بر تبلیغات انتخاباتی گذاشت، اگرچه این تاثیر بطور حتم به اندازه تاثیر فیسبوک و توئیتر، بر انتخابات سال ۱۳۸۸ نبود اما مهم ترین تحول در زمان انتخابات سال ۱۳۹۶ رخ داد: گسترش بیش از پیش دو شبکه اجتماعی «تلگرام» و «اینستاگرام» اثری انکار ناپذیر بر فضای انتخابات کشور گذاشتند.
در نتیجه همین تحولات است که برخی تصور میکنند کلاب هاوس میتواند تاثیری چشمگیر بر تبلیغات انتخاباتی سال جاری بگذارد. براساس همین پیش بینی ها اغلب نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری، کم و بیش در این شبکه اجتماعی فعال شدهاند و در تلاش هستند تا با مشارکت در گفت وگو های چالشی، بر نظر متخصصان، کارشناسان و اصحاب رسانه اثر بگذارند. اگرچه در نگاه اول چنین رویکردی شاید منطقی به نظر برسد، اما واقعیت این است که هنوز برای قضاوت درباره اثرگذاری احتمالی این شبکه اجتماعی بر عموم جامعه باید کمی صبر کرد و در عین حال نباید انتظار داشت که ظرف دو ماه آینده، این شبکه اجتماعی آنقدر در میان کاربران ایرانی گسترش یابد که بتواند اثری بلافصل و تعیین کننده بر جامعه رایدهندگان بگذارد.
عدم حضور عموم شهروندان در این شبکه اجتماعی، عاملی است که نشان میدهد این شبکه اجتماعی فعلا تنها بستری است برای بحث های کارشناسانه و سیاسی؛ مگر آنکه بحث های فعلی آنقدر چالش برانگیز و جذاب شوند که باز نشر آن در سایر شبکه های اجتماعی بتواند بر نظر رایدهندگان تاثیری جدی بگذارد. اما مهم ترین نکته آن است که گسترش شبکه کلاب هاوس، میتواند رویکرد سیاستمداران در قبال بحثهای رسانه ای را تغییر دهد و باعث شود تا سیاستمداران بپذیرند که گسترش شبکه های اجتماعی این چنینی، دیر یا زود آنان را وادار خواهد کرد تا تعامل جدی و حرفهای با رسانه ها و پاسخگویی به سوالات تخصصی، تبدیل به یک ضرورت انکار ناپذیر در فعالیتهای سیاسی شده است و امکان فرار از چنین چالشی دیگر برای هیچ سیاستمداری ممکن نیست. بحث های جدی اخیر نشان داد که سیاستمدار امروزی، باید از توانایی کافی برای پاسخ به سوالات سخت خبرنگاران و کارشناسان برخوردار باشد. امری که میتواند بر نگرش عمومی رایدهندگان اثری عمیق بگذارد و صد البته شرکت در چنین چالشهایی برای هر سیاستمداری، آسان نخواهد بود.