این روزها سند راهبردی ۲۵ساله ایران و چین نقل هر محفل و فضای نخبگانی، کوچه و بازاری شده است. در حالی که جزییاتی از این سند منتشر نشده و مقام مسوولی درباره مفاد و متن این سند حرفی نزده، عدهای از سر دلسوزی و نگرانی برای محافظت از منافع ملی و جریان هدفمندی هم از سر تفرقهاندازی، شروع به نواختن ساز مخالف کردهاند. اما آنچه از کلیات سند راهبردی ایران و چین از سوی وزارت امور خارجه منتشر شده این است که این سند الزامآور نیست و هیچ تفاهمنامهای و موافقتنامهای در این سند مطرح نشده بلکه ترسیمی از ارتقای روابط بین دو کشور ایران و چین در یک چشمانداز ۲۵ ساله است.
به طور قطع هر رابطه بینالمللی بین کشورها زمانی پایدار و قابل اتکا خواهد بود که یک رابطه برد-برد برای هر یک از طرفین باشد و منافع هر یک از کشورها حفظ شود. این سند هم خارج از این قاعده نیست و اساسا زمانی میتوانیم از شرایط انزوا خارج شویم که بتوانیم منافع کشورها را با ادامه فعالیتهای خودمان در بازارها و جایگاههای بینالمللی و جهانی گره بزنیم.
بنابراین، این سند برای ایران که در شرایط سخت تحریمی قرار دارد از جهات مختلفی حائز اهمیت است. «عباس گلرو» رییس کمیته روابط خارجی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایرنا با تشریح اهمیت توسعه روابط ایران و چین در قالب سند راهبردی ۲۵ ساله، بخشی از ابهامات را در این زمینه روشن ساخته است.
در ادامه، گفت وگوی ایرنا با رییس کمیته روابط خارجی کمیسیون امینت ملی و سیاست خارجی مجلس آمده است:
ایرنا: شکلگیری ایده توسعه روابط ایران و چین در قالب سند راهبردی ۲۵ ساله از چه زمانی آغاز شد و این سند راهبردی چرا برای ایران مهم است؟
گلرو: سند راهبردی ایران و چین در سال ۹۴ براساس پیشنهاد روسای جمهور دو کشور شکل گرفت. متعاقب سفری که رییس جمهوری چین به ایران و دیداری که با مقام معظم رهبری داشت، این موضوع مطرح شد و مقام معظم رهبری هم از این ایده روسای جمهور دو کشور برای ارتقای سطح روابط اعلام حمایت کردند.
آنچه که امروز شاهد آن هستیم امضای سند راهبردی برای ارتقای سطح روابط استراتژیک بین دو کشور است و باید توجه داشت که این یک توافقنامه و موافقتنامه نیست، البته در سال ۹۴ در سفر رییس جمهوری چین به تهران بیانیهای منتشر شد که در بیانیه بر این موضوع تاکید شدهبود. سند راهبردی ارتقای روابط بین ایران و چین برگرفته از آن بیانیه روسای جمهور دو کشور است اما به دلایل متعددی این سند راهبردی برای ایران حائز اهمیت است.
در ابتدا باید گفته شود که چارچوب سند راهبردی با چارچوبهای موافقتنامه کاملا متفاوت است و سند راهبردی هیچ الزامی ندارد بلکه چارچوب کلان روابط دو کشور را طراحی و ترسیم میکند. براساس این سند راهبردی موافقتنامههایی نوشته میشود و ممکن است که براساس یک بند سند راهبردی، چند موافقتنامه تنظیم شود اما این موافقتنامهها که بین دو کشور نوشته میشود در مجلس مورد بحث قرار میگیرد و درباره تایید و تصویب آن تصمیمگیری میشود.
به لحاظ فرایند قانونی و طبق قانون اساسی، تمام موافقتنامهها باید در مجلس به تایید برسد اما از آنجایی که فعلا این یک سند راهبردی بین دو کشور است در این مرحله الزامی برای تایید در مجلس ندارد اما این خواسته وجود دارد که اطلاعات بیشتری از این سند به مجلس ارایه شود.
درباره سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین چند موضوع و نکته بسیار مهم وجود دارد. اول اینکه باید توجه داشته باشیم که چین به عنوان کشور ابر قدرت و تاثیرگذار در تبادلات جهانی در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی مطرح است و به هر حال چین عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل را دارد.
نکته مهم دیگر این است که چین به لحاظ اقتصادی میتواند حتی کشورهای اروپایی و آمریکا را به چالش بکشاند و به عنوان یکی از اقتصادهای برتر دنیا مطرح است و جمعیتی بالای یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر دارد و حجم مبادلات ایران با چین نسبت به سایر کشورها بسیار بالا است و میتواند افزایش هم پیدا کند.
با توجه به این موضوعات افزایش سطح همکاریها با این کشور آسیایی میتواند به نفع کشورمان باشد و این الزام را ایجاد میکند که به سمت توسعه روابط با این کشور پیش برویم. باید گفته شود که در توسعه روابط با چین و استفاده از مزایای آن عقب ماندهایم. چندی است که مجمع گفت و گوها و ارتقای سطح روابط چین با بسیاری از کشورها شکل گرفته و بسیاری از کشورها به صورت مستقل یا به صورت مجموعههای منطقهای با کشور چین چارچوب همکاریهای مشترک به امضا رساندهاند. این سند راهبردی هم به نوعی چارچوب همکاری ایران و چین در افق ۲۵ ساله است و واقعیت این است در عصر کنونی تعاملات تجاری و اقتصادی به این سند راهبردی نیاز داریم.
ایرنا: در شرایط سخت تحریمهای بین المللی علیه ایران آیا این سند راهبردی میتواند بخشی از مشکلات کشورمان را در حوزه های اقتصادی و تجاری برطرف سازد؟
گلرو: دلیل مهم دیگری که اهمیت سند راهبردی ایران و چین را نشان میدهد این است که در حال حاضر کشورمان تحت تحریمهایی امریکایی و اروپایی است و این موضوع ایجاب میکند که جغرافیای تعاملاتی و تجاری خودمان را متنوع کنیم. برای خنثی سازی تحریمهای آمریکا علیه ایران باید روابط خود را به سمت کشورهایی که در عرصه اقتصادی جایگاه بالایی دارند، سوق دهیم که کشور چین این پتانسیل داراست. طبیعتا این چارچوب سند راهبردی و پس از آن موافقتنامهها، می تواند فشار تحریمها را کاهش دهد.
ایرنا: عدهای بر این باورند که سند راهبردی ایران و چین میتواند یک ضمانت فروش نفت کشورمان به چین را ایجاد کند و در دوره تحریم با مشکل فروش نفت مواجه نخواهیم بود. به نظر شما این سند میتواند این الزام را برای چین ایجاد کند و ضمانت فروش نفت به یک کشور در هر شرایطی چه مزایایی خواهد داشت؟
گلرو: به هر حال چین یکی از خریداران عمده نفت است و ما هم تا پیش از توافق با چین در بحث فروش نفت با این کشور روابط بسیار بالایی داشتیم و چین یکی از خریداران عمده نفت ایران محسوب می شود. یکی از حوزه های تحریمی ایران بخش نفت است که در این دوره، تحریمهای سختگیرانهای علیه ایران اعمال شده است اما چین بدون توجه به عامل تحریم معاملات نفتی خود را با ما ادامه دادهاست.
طبیعتا اگر روابط استراتژیک بین دو کشور ایجاد شود و الزاماتی از مجموعه همکاریها برای دو طرف پیش بینی کند، در این شرایط چین ملزم خواهد بود که در قبال روابطی که با ایران دارد خریدار نفت کشورمان باشد. ما هم از درآمد حاصل از فروش نفت نیازمندیهای کشور را میتوانیم برطرف سازیم. این نیازمندیها میتواند هم در حوزه کالا باشد و هم در بخشهای تکنولوژی و پیشبرد پروژه های عمرانی و زیرساختی که در تمام این حوزهها چین قابلیت و ظرفیتهایی را دارد که میتواند به کشورمان کمک کند و از این طریق فشار موجود بر این بخشها هم کاهش پیدا کند.
ایرنا: روابط سیاسی ایران و چین تا چه حد به اجرای موافقتنامههای حاصل از این سند راهبردی کمک میکند و آیا این سند میتواند به ائتلاف تهران و پکن در منطقه منتج شود؟
گلرو: این نکته باید گفته شود که همین موضوع که دشمنان و کشورهای معاند ایران و گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور نسبت به این موضوع حساسیت نشان دادند و علیه این روابط موضع گرفتهاند نشاندهنده آن است که توسعه روابط با چین تصمیم درستی بوده و البته ناگفته نماند که نگاه شرق جزو توصیهها و تاکیدات مقام معظم رهبری است و در شرق هم چه کشوری قدرتمندتر از چین وجود دارد؟
چین در قرن ۲۱ به ابرچالشی برای ایالات متحده آمریکا تبدیل شده و خوب است که در حوزه ائتلافهای جهانی در نظر داشته باشیم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای در غرب آسیا و چین به عنوان یک قدرت جهانی و در عین حال به کشور قدرتمند در حوزه شرق آسیا میتوانند مکمل هم باشند. در حوزه سیاسی هم ایران و چین در منطقه ائتلافاتی با یکدیگر دارند. چینیها در مواضع منطقهای و حتی در بحث حوزه آفریقا به لحاظ سیاسی به ایران نزدیکند و همپوشانی های خوبی بین دو کشور وجود دارد.
ایرنا: عدهای معتقدند که ایران از شرکتهای چینی در بحث پروژههای اجرایی تجربه خوبی ندارد و نگرانیهایی درباره منتشر نشدن جزییات سند راهبردی دو کشور وجود دارد؛ چرا که نحوه همکاریها مشخص نشده و ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که آیا منافع کشور در اجرای پروژه های مشارکتی دیده شدهاست، آیا در این مرحله این انتقادات بجایی محسوب میشود؟
گلرو: نباید فراموش کنیم که به هر حال در عرصه تعاملات جهانی قرار داریم و هیچ کشوری نمیتواند خود را از عرصه تعاملات و روابط دیپلماتیک و روابط اقتصادی و سیاسی منفک کند. امروز در عصر همکاریهای بینالمللی هستیم و اگر نگوییم وابستگیهای متقابل اما همکاریهای متقابل در این عصر مطرح است و این همکاریها باید مزیتهایی برای هر دو کشور و طرفین داشته باشد.
به طور قطع در این سند راهبردی با حفظ منافع کشور وارد میشویم و طبیعتا این همکاریها برای چینیها هم باید مزیتهایی داشتهباشد. همانطور که گفته شد جزییات این سند راهبردی هنوز مشخص و اعلام نشده و نحوه و چگونگی همکاریهای بین دو کشور هنوز روشن نیست اما قطعا این حساسیتهای داخلی در توسعه همکاریها با چین مدنظر قرار میگیرد و در هر موافقتنامه و قراردادی اصل حفظ منافع کشورمان است. وقتی به مرحله تنظیم موافقتنامههای اجرایی رسیدیم مجلس تمام موضوعات و حساسیتها را مورد بررسی قرار میدهد.