روزنامه آرمان ملی ۱۹ فروردین ۱۴۰۰، گفت و گویی را با دیاکو حسینی تحلیلگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری ترتیب داده که در ادامه متن آن آمده است: سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در همین رابطه گفته است که ما در ابتدای یک روند پیچیده قرار داریم و اکنون زود است که بخواهیم درباره نتیجه این مسیر ارزیابی داشته باشیم. آنچه را که لازم است انجام میدهیم و مسئولیت اتحادیه اروپا بازگرداندن برجام به مسیر اصلیاش است. برای رسیدن به این نتیجه، اینکه ببینیم چه تحریمهایی میتواند برداشته شود و چگونه میتوان موضوع هستهای ایران را حلوفصل کرد به تلاشهای مشترک نیاز دارد. این مقام اروپایی خواستار برداشتن گامهای جسورانه از سوی هر دو طرف شد تا آن چه روند مذاکرات بدان احتیاج دارد، به آن تزریق شود. گامهای جسورانهای که در ابتدا باید از سوی ایالات متحده به علت برهم زدن توافق صورت گیرد و سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور نیز در همین راستا پس از پایان جلسه مشترک برجام در این خصوص گفته است که باید لغو تحریمها را برای تحریمهای ناسازگار با برجام انجام دهیم. صحبتهایی که مجموعا تفاوتها با هفتههای گذشته را به خوبی نشان میدهد. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری داشته است که در ادامه میخوانید.
اساسا کمیسیون مشترک برجام و اروپا میتوانند این بار به حل اختلافات در برجام کمک کنند؟
امروز اروپا میزبان نشست کمیسیون مشترک برجام است و کشورهای اروپایی نیز نقش مهمی در پیشبرد مذاکرات در وین دارند اما نباید فراموش کرد که ساختار برجام صرفا معطوف به کشورهای اروپایی نیست و این روسیه و چین نیز هستند که در این میان نقشآفرینی میکنند و به طور کلی این ساختار ۱+۴ است که در بازگشت ایالات متحده به برجام فعال شده است. سازوکار کمیسیون مشترک برجام نشان داده است که میتواند در مواقع مورد نیاز نقش مفیدی را ایفا کند و امروز نیز توانسته به خوبی مسیری برای حل مشکلات باشد.
لغو کلیه تحریمها امروز میتواند برای کشور مفیدتر باشد یا پیشبرد بازگشت به برجام به صورت گام به گام؟
روش گامبهگام که بسیار مورد تاکید برخی از طرفها قرار گرفته هم معایبی دارد و هم میتواند محاسنی برای ما داشته باشد. حسن این روند این است که از لحاظ سیاسی آمریکاییها در داخل کشور خود راحتتر میتوانند با این مساله کنار آمده و به برجام بازگردند یا تحریمهایی را لغو کنند و از پیچیدگیهای سیاسی در داخل این کشور جلوگیری کنند. در روند گام به گام سنجیدن اقدامات طرفین دشوارتر خواهد بود و منجر به تداوم اختلافات در سایر موضوعات میشود. یکی دیگر از معایب این طرح آن است که طرفین را وارد یک دور طولانی و بیپایان از گفتوگوها کند که به نتیجهای ختم نشود. ایران این معایب را دیده است و آنها را به مراتب بیشتر از سود این طرح دانسته و به همین علت آن را فعلا کنار گذاشته است. بازگشت یکباره به برجام از سوی ایالات متحده و ایران سهولت بیشتری دارد و ایران نیز از نظر قانونی راحتتر میتواند آن را مورد پذیرش قرار دهد اما باید همچنان منتظر ادامه گفتوگوها ماند. به نظر میرسد امروز انعطاف در گفتوگوها برای تمامی طرفین ضروری است و باید منتظر نتایج آن در روزهای آتی ماند.
ایران در کنار این روند گفتوگویی، که با طرفهای دیگر برجام آغاز کرده است، نیاز به چه اقدامات دیگری دارد تا بتواند به سمت چندجانبهگرایی حرکت کند و متضرر نشود؟
وزیرخارجه کشورمان همین چند وقت پیش به خوبی در این خصوص عنوان کردند که برای ایران ارتباط با کشورهای آسیایی و چین نباید در گرو ارتباط با کشورهای غربی باشد. رابطه ایران با شرق، اصالت دارد و نباید به موارد دیگر گره بخورد و همین طور روابط ایران با کشورهای غربی نیز از اصالت برخوردار است. زمانی ما میتوانیم در ارتباط با کشورهایی همچون چین و روسیه موفق باشیم که تنها گزینه ما نباشند و چنین استنباطی ایجاد نشود که تنها گزینه ایران برای همکاری با جهان هستند. این استنباط که ایران راهی جز روسیه و چین ندارد، میتواند چانهزنیها و مذاکرات را برای ایران سخت کرده و انجام تعهدات را از سوی کشورها دشوارتر کند، زیرا تصور میکنند که ایران چارهای جز همکاری با آنها ندارد. اگر ایران میخواهد رابطه بلندمدت و متقابلی با کشورهای آسیایی اعم از چین و روسیه داشته باشد باید رابطهای به همان اندازه عمیق و گسترده با کشورهای غربی داشته باشد. بالعکس ایران اگر میخواهد روابط خوبی را با کشورهای غربی داشته باشد باید گزینههای خود را بیشتر کرده و ارتباط خود را با قدرتهای شرقی حفظ کند.
این دیکته جغرافیا به ایران است و ایران به علت موقعیت جغرافیاییای که دارد چون به نحوی در میانه شرق و غرب و در شمال قاره ای و جنوب اقیانوسی قرار دارد، محکوم است به اینکه یک رابطه متوازن با غرب و شرق را در روابط خارجی خود پیگیری کند. ایران همواره در دهههای اخیر از این توازن محروم بوده است. برجام اگر فقط یک ارزش داشت آن، این بود که استعداد این تعادل بزرگ را میتوانست به روابط خارجی ایران بازگرداند و هنوز نیز این استعداد را دارد؛ در صورتی که بتوانیم از این مرحله عبور کنیم و روابط عادیتر و کمتنشتری با کشورهای غربی اعم از ایالات متحده آمریکا داشته باشیم. احیای برجام گام نخست در راستای ایجاد تعادل در سیاست خارجی است؛ به خصوص زمانی که ایران با چین نیز یک سند همکاری جامع به امضاء رسانده است.