به گزارش روز دوشنبه ایرنا، "دیوید ایگناشس" ستون نویس واشنگتن پست در این گزارش می افزاید: "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه آمریکا رویکرد "جو بایدن" در مورد موضوعات اصلی سیاست خارجی آمریکا را اینگونه شرح می دهد:"هیچ دکترینی نمی تواند به اندازه یک قالب ذهنی عملگرا، حلال مسائل و مشکلات باشد. آن قالب ذهنی این است: حل مشکلات، برقراری ارتباطی واضح و روشن با دوستان و دشمنان، پیشبرد نظم مبتنی بر قانون و برداشتن گام در وقت مناسب.
بلینکن در این هفته در مصاحبه ای ۴۵ دقیقه ای با من (نگارنده مطلب) که اولین مصاحبه طولانی مدتش در این سمت بوده است شرکت کرد و جهان بینی بایدن و مبانی اصلی سیاست خارجی دولت او را تشریح کرد.
تا قبل از این مصاحبه و تشریح این مبانی، هیچکس از کم و کیف و ذهنیات بایدن و نحوه تصمیم گیری هایش در حوزه سیاست خارجی مطلع نبود. اما این مصاحبه، دریچه ای رو به قالب ذهنی بایدن در حل مهمترین موضوعات روز سیاست خارجی آمریکا گشود.
- افغانستان: افغانستان؛ اضطراری ترین و فوری ترین مسئله پیش رو است
بلینکن بی هیچ ابهامی در باب موضوع گفت که؛ بایدن سربازان آمریکایی را به خانه بازخواهد گرداند، منتها جدول زمانی برای عقب نشینی معین نکرده است. من از بلینکن سوال کردم: بایدن در یک مصاحبه خبری یک مهلت نهایی برای عقب نشینی از افغانستان را ترسیم کرده است. آیا او در این زمینه به اشتباه گفت که نمی توانم سال آینده سربازان آمریکایی را در افغانستان مجسّم کنم.
بلینکن پاسخ داد: " این دقیقا بازتاب کامل همان تفکرات خود اوست. فکر می کنم این اصلاً اشتباه نیست. ما ۲۰ سال است که در حوزه سیاست خارجی کار می کنیم. کاملا واضح است که بایدن در مقام رئیس جمهوری مایل است نبرد افغانستان را با یک پایان مسئولیت پذیر خاتمه اش بدهد. رسیدن به یک چنین اختتامی؛ لازمه اش این است که ما سربازانمان را به خانه برگردانیم".
در همین زمینه؛ بایدن دارد نهایت تلاشش را می کند تا طرحی بریزد که همزمان با عقب نشینی نیروهای آمریکایی، در آنِ واحد، یک انتقال قدرت با ثبات در کشور اتفاق بیفتد.
به من گفته شده است که مذاکره کنندگان آمریکایی، برخی از ایده های دقیق انتقال را به اطلاع طالبان و دولت کابل رسانده اند. از جمله این ایده های پیشنهادی عبارتست از: اصول اساسی حاکمیت، انتخابات زودهنگام، سایر اقدامات تقسیم قدرت و پیشنهادهایی برای دستیابی به آتش بس پایدار.
بایدن خوب از این خطر آگاه است و می داند که به محض رفتن سربازان آمریکایی؛ افغانستان مستعد آن است که بی درنگ به دامن یک جنگ داخلی بازگردد. همچنین القاعده" تنها ظرف دو سال بعد از رفتن سربازان آمریکایی دوباره لانه های قدیمی اش را احیا و بازسازی کند.
اما دولت بایدن به دنبال حفظ یکی از پایگاه های خود و همین نیروی اندک باقیمانده هم می تواند مشغول جمع آوری اطلاعات و عملیات ضد تروریسم شود. طالبان دارد مراکز استانها را تصرف می کند.
بلینکن وقتی از افغانستان صحبت می کند، دائما به عبارت "فروتنی و اعتماد به نفس" اشاره می کند. این عبارت، نقطه نظر او و بایدن است در مورد قدرت آمریکا.
تجربه دو کشور عراق و افغانستان به بایدن آموخته است که آمریکا نمی تواند نتیجه را دیکته کند اما؛ آمریکا یک "نیروی محرّک قوی" است.
- روسیه؛ رویکرد دولت بایدن یک رویکرد عمل گرایانه است
از بلینکن سوال شد؛ بایدن چطور می تواند از یک طرف "ولادیمیر پوتین" را یک "قاتل" بنامد اما از طرف دیگر؛ با او کار هم می کند.
بلینکن پاسخ داد:" رویکرد بایدن در قبال روسیه، رویکرد سیاست واقعی(Realpolitik) است. از طرفی هم باید روسیه را بابت اقدامات نسنجیده و خصمانه اش پاسخگو کرد و از طرفی می توان در حوزه هایی که منافع مشترک ما در آن نهفته است، ما رویمان گشاده است و می توانیم در آن حوزه ها با آنها کار کنیم".
وزیر امو رخارجه آمریکا از اقدام ماه گذشته پوتین که هزاران سرباز و سلاح سنگین را به مرزهای اوکراین فرستاده است ابراز نگرانی کرد. وزارت خارجه آمریکا ترسش از آن است که این حرکت روسیه، تلاشی باشد برای تحریک اوکراینی ها و اقدامی باشد برای محک زدن آستانه تحمل واشنگتن. این مسئله می تواند منجر به چیزی بسیار خطرناکتر شود.
آمریکا؛ "خویشتنداری " اوکراین را در قبال این تحرکات روسیه تحسین کرده و از اینکه "کی یف" به دام تَله مسکو نیفتاده از او قدردانی کرده است.
اما روس ها ظاهرا خیال عقب نشینی ندارند. بلینکن می گوید:" نگرانی هنوز پابرجاست. ما با دقت اوضاع را پیگیری می کنیم".
- چین؛ رویکرد دولت بایدن تلفیقی و تاکیدی است بر حفظ منافع آمریکا و بررسی زمینه های همکاری با پکن
در این مورد بلینکن شرح می دهد:" پیامی که بایدن ماه گذشته به من داد تا آن را در اجلاس آنکوراژ" به اطلاع رهبران چین برسانم این بود که اقدامات چین در سین کیانگ و یا هنگ کنگ و یا تایوان و یا در دریای چین جنوبی، صرفا موضوعات داخلی نیستند. بلکه این اقدامات، نظم بین الملل را که مبتنی بر قانون است تهدید می کنند".
بلینکن تأکید کرد: "هدف ما این نیست که چین را مهار کنیم و به عقب برانیم و سرش را به زمین بزنیم".
- رهبری آمریکا
وزیر خارجه آمریکا تاکید می کند:"در جهانی که با سرعتی فوق العاده و غیرقابل تصور دارد به پیش می رود، بایدن پیرو ایده های بسیار سنتی درباره رهبری جهانی آمریکاست. عقیده بایدن پیرامون رهبری جهانی آمریکا همیشه همین بوده است و امروز هم همین است و او معتقد است؛ وقتی ما از رهبری جهان شانه خالی می کنیم، در آن موقع شخص دیگری که به احتمال فراوان این شخص "چین" است، سعی می کند خودش را به زور در جای ما بنشاند، آن هم نه بطور طبیعی، بلکه به روشی که ممکن است به منافع آمریکا و به ارزش های آمریکا لطمه بزند".
بلینکن ادامه می دهد:"اصلا دنیا هیچ رهبری ندارد و به حال خودش رها شده است و هرکی به هرکی است و قانون جنگل بر آن حاکم است و هرکس می خواهد رهبر آن باشد و یا اینکه هرکس می خواهد هرکاری دلش خواست انجام بدهد. آن موقع؛ آمریکا و دوستانش حتما آسیب خواهند دید".
شاید دیدگاه بایدن در مورد رهبری آمریکا این باشد که او معتقد به بسط دادن شکل های جدیدی از همکاری است.
بلینکن در ارتباط با موضوع "رهبری آمریکا" از ائتلافی نام برد که مشتمل است بر" برخی دموکراسی ها" و برخی از سهامداران بزرگ مانند شرکت های جهانی فناوری.
او اشاره کرد:" هدف این است که مشکلات خیلی بزرگ جهان حل بشوند. و این مشکلات خیلی بزرگ فقط به صورت جمعی قابل حل هستند؛ مثل بیماری های همه گیر جهانی، تغییرات آب و هوایی و تکنولوژی های مخرب".
سیاست خارجی آمریکا همیشه دغدغه ذهنی اش این بوده است که یک توازنی عملی میان ارزش هایش و منافعش برقرار کند.
امروز در قرن بیست و یکم؛ بایدن به یک سری از نقاط ضعف و محدودیتهای آمریکا اشراف کامل دارد.
بایدن می داند که قدرت نظامی آمریکا محدودیتهایی دارد. او می داند که آمریکا بطور سنتی همواره بر برخی تعاملاتش تاکید خاص دارد.
وجه تمایز بایدن از دو مقام سلفش یعنی " دونالد ترامپ" و "باراک اوباما" هم همین علم او به این محدودیتهای آمریکاست. آن دو مقام هم گرفتار همین معما و چالش بوده اند، اما تجربه کافی بایدن را در حل معما نداشته اند.
نوع نگاه بایدن به جهان؛ ریشه در گذشته او دارد. اما امروز؛ گذشته نیست. امروز؛ حال است و واقعیت های غیرقابل انکارش.
یک عمر قرارداد بستن و یک عمر توافق امضا کردن، امروز با هنر نگاه واقع بینانه و مدرن داشتن به واقعیتها و مقدورات و امکانات موجود ممزوج شده و آن ایده های قدیمی را کمی تعدیل کرده است.