به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، سخنگوی سازمان انرژی اتمی بامداد روز یکشنبه ۲۲فروردین ماه، از حادثهای در سایت هستهای نطنز خبر داد. در اثر این حادثه بخشی از شبکه برق تاسیسات غنیسازی شهید احمدی روشن آسیب دید. ساعاتی پس از تایید این خبر از سوی مقامات ایران، شبکه خبری سی ان ان به نقل از رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شد که اختلال در شبکه توزیع برق تاسیسات هستهای نطنز در ایران در نتیجه حمله سایبری اسرائیل بوده است. کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی هم دست داشتن موساد (سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی) در حادثه تاسیسات نطنز را تایید کرد.
نیویورک تایمز هم به نقل از برخی مقامات اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا مدعی شدند: این سانحه با انفجاری بزرگ رخ داده، سیستم برق مستقل و تحت حفاظت داخلی را که تامین کننده برق سانتریفیوژهای زیرزمینی است تخریب کرده و این انفجار ضربهای محکم به توان ایران برای غنی سازی اورانیوم وارد کرده است.
«علی اکبر صالحی» رییس سازمان انرژی اتمی عصر روز یکشنبه، حادثه در سایت هسته ای نطنز را تروریسم هستهای توصیف و تاکید کرد: « حادثه نطنز خللی در غنیسازی ایجاد نکرده است و اقدام علیه مرکز غنی سازی نطنز، نشان دهنده شکست مخالفان پیشرفتهای صنعتی و سیاسی کشور برای جلوگیری از توسعه چشمگیر صنعت هسته ای از یک سو و مذاکرات موفق برای رفع تحریم های ظالمانه است.»
«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه هم در نشست خبری روز دوشنبه با بیان اینکه این اتفاق توان هستهای ایران را کم نمیکند، خاطرنشان کرد: «تمامی سانتریفیوژهایی که از مدار خارج شدند از نوع IR۱ بودند که با ماشینهای پیشرفته جایگزین میشوند و ایران در دام مکارانه آنها نمیافتد.»
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه هم که در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حضور یافته بود، در این خصوص گفت: « نطنز قویتر از گذشته با استفاده از ماشینهای پیشرفتهتر ساخته خواهد شد و اتفاقا این عمل زبونانه موضع ما را در مذاکرات قویتر خواهد کرد و طرفهای مذاکره باید بدانند اگر تاکنون با تاسیسات غنی سازی با ماشینهای نسل اول مواجه بودند الان نطنز میتواند مملو از سانتریفیوژهای پیشرفته با چند برابر توان غنیسازی باشد.»
دلایل انتخاب زمان و مکان عملیات تروریستی علیه ایران از سوی رژیم صهیونیستی و نحوه پاسخگویی جمهوری اسلامی به این خرابکاری سرخط مهمترین خبرها و تحلیلهای روز ایران و جهان است. در همین زمینه میتوان به نکات زیر اشاره کرد؛
۱-چالشهای داخلی رژیم صهیونیستی و نیاز به ماجراجویی
چهار انتخابات نافرجام طی دو سال، نشان دهنده اوج نابسامانی و بنبست سیاسی رژیم صهیونیستی است. رژیمی که نخست وزیر آن؛ «بنیامین نتانیاهو» در دادگاههای مختلف با اتهاماتی محاکمه میشود، شنیدهها از اختلاف شدید وزیر جنگ و نخست وزیر حکایت دارد، حزب راست گرای لیکود به رهبری نتانیاهو از کسب اکثریت پارلمان ناکام مانده، تظاهرات علیه نخست وزیر به مناسبتهای مختلف برقرار است و با فرونشستن هیاهوی رابطه با کشورهای عرب، آینده این روابط با ابهامات بیشماری روبروست. در چنین شرایطی کاستن از فشارهای موجود با توسل به ماجراجویی های منطقهای، راه حلی است که رژیم صهیونیستی آن را اجرا میکند.
۲-چشمانداز روشن رفع تحریمهای ایران
افزایش امیدها به احیای برجام، در جهان امروز چه کسانی را بیشتر از همه بیمناک میکند؟ پاسخ این پرسش دلیل انتخاب مقطع کنونی برای عملیات خرابکارانه را توضیح میدهد. افزایش ماجراجوییهای تل آویو علیه ایران؛ نشان از آن دارد که ساکن جدید کاخ سفید، دستکم در موضوع هستهای ایران، مانند رییس جمهوری پیشین، چشم بر واقعیتهای موجود درباره جمهوری اسلامی نبسته است و آرامش دوران ترامپ با ارسال سیگنالهای حیات بخش برجام در حال نابودی است. برای پیشگیری از بازگشت آمریکا به مدار عقلانیت، نتانیاهو و دیگر گعدههای صهیونیزم دست به هر نوع اقدام و عملیات فریبکارانه خواهد زد تا نقطه امید مردم ایران برای رفع تحریمها کور شود تا از رهگذر این موضوع، نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش در معرض فشارهای داخلی و خارجی قرار گیرد و رویای سیاه آنها یعنی فروپاشی ایران به واقعیت تبدیل شود. برجام سدی در مسیر تحقق این رویاست و برای برداشتن آن از هیچ انفجاری دریغ نخواهد شد.
۳-وحشت تلآویو از برجام
تثبیت حقوق هسته ای جمهوری اسلامی، خروج بدون جنگ ایران از فصل ۷ منشور سازمان ملل، رفع تحریمهای هستهای و تسلیحاتی، بازگشت ثبات به اقتصاد ایران و حضور سرمایه گذاران خارجی، افزایش اعتماد بین المللی به جمهوری اسلامی همگی از نتایج برجام است و تک تک آنها برای دشمن شماره یک ایران در منطقه کابوس. رژیم صهیونیستی که خود بزرگترین زاردخانه هسته ای را در منطقه داراست از ایران هستهای وحشت غیرقابل توصیف دارد. آرامش و ثبات اقتصادی و در نتیجه ثبات سیاسی و اجتماعی ایران هم برای تل آویو دردناک است و برجام بسترساز این آرامش است و دلیل وحشت رژیم صهیونیستی.
۴-پاسخ استراتژیک یا اقدام هیجانی
بی پاسخ ماندن ماجراجوییهای رژیم صهیونیستی از سوی هیچ یک از افراد و نهادهای مسوول و مردم ایران، منطقی و عزتمندانه نیست. تل آویو باید نتیجه ماجراجوییهای خود را ببیند اما کیفیت، زمان و مکان آن بسیار محل تامل است. همزمان با خرابکاری در سایت نطنز واکنشهای هیجانی با انگیزه و چاشنی رقابتهای سیاسی در حال اعلام است که در تقابل جدی با منافع ملی و مصداق بارز افتادن در دام نقشه رژیم صهیونیستی است.
اینکه برخی با تصور احیای برجام خود را بازنده انتخابات آینده میدانند و به منظور پیشگیری از این اتفاق، نوک حملات خود را به جای خرابکار تروریستی چون اسرائیل به سمت دولت و دیپلماتها و مذاکره کنندگان ایرانی نشانه میروند، سناریویی است که طراحانش به آن امیدها بستهاند تا یکصدایی را از ایران بگیرند. در این میان دولتمردان تاکید و تصریح دارند که انتقام از زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی نه در حوزه دیپلماسی بلکه درخور متناسب با اقدام آنها و استراتژیک باید صورت گیرد تا امیدها به احیای برجام و رفع تحریم ها قربانی واکنشهای هیجانی به اقدامات و ماجراجوییهای تل آویو نشود.
۵-ضرورت تقویت بنیانهای امنیتی سایتهای هسته ای
حملات تروریستی به زیرساختهای هسته ای، دانشمندان و مسئولان این حوزه با توجه به دشمنان منطقهای و فرامنطقهای ایران ضرورت تقویت بنیانهای امنیتی از سایتهای هسته ای را بیش از هر زمان دیگری یادآور میشود. برخی از مسئولان پس از خرابکاری اخیر، درباره موضوع نفوذ در سازمانهای حساس و نهادهای حافظ امنیت کشور هشدار دادند. تمام تحولات اخیر بر این موضوع مهم تاکید میکند که در برابر ماجراجوییهای خارجی علیه ایران نیازمند هوشیاری دو چندان هستیم و پروژه نفوذ تنها محدود به نهاد خاص نیست و نفوذیهایی که امنیت ایران را به خطر می اندازند؛ الزاما و آنگونه که در برخی سریالها به تصویر کشیده میشود، نیستند.