اشتراکات بسیار فرهنگی، زبانی، فکری و مذهبی دو کشور افغانستان و ایران ظرفیت بینظیری برای توسعه ارتباطات میان دو کشور ایجاد کرده اما به دلایل مختلف از این ظرفیت بهره برداری درست و شایستهای صورت نگرفته است. حتی در سال های اخیر به دلیل اتفاقات مختلف این ارتباطات به چالش کشیده و آنچنان که باید و شاید به آن توجه نشده است. افغانستان طی چهاردهه گذشته همواره درگیر جنگ و تجاوز خارجی بوده و از همینرو تولیدات علمی و فرهنگی این کشور تحت تاثیر جنگ و تهاجم فرهنگی قرار گرفته است.
باید یگانگی بین دو ملت ایران و افغانستان تقویت شود
محمد سرور رجایی شاعر افغانستانی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح این مطلب که چرا همکاری بین هنرمندان ایرانی و افغانستانی با وجود نزدیکی های تاریخی و حتی زبانی ضعیف است، گفت: به واسطه این که ارتباطات تاریخی، فرهنگی و زبانی بین دو ملت بزرگ ایران و افغانستان وجود دارد باید این یگانگی ها و ارتباطات فرهنگی هم با تقویت و قوت بیشتر همراه شود.
وی افزود: معتقدم در این سالها ارتباط خوبی بین فرهنگیان ایران و افغانستان هم در حوزه ادبیات و فرهنگ و هم در حوزه رسانه و هم در عرصه سینما رقم خورده است.
برای اولین بار است که می بینم در تبلیغات سریال های تلویزیونی سال ۱۴۰۰، سریالی ایرانی با آهنگ تیتراژ یک افغانستانی ساخته شده است و این آن قوت و یگانگی را نشان می دهد اما در برخی از موارد که ما دچار کم کاری هایی بین دو طرف شده ایم در این کم کاری رسانه ها را مقصر می دانم.
این هنرمند افغان ادامه داد: رسانه ها به واسطه نگاه حرفه ای یگانگیای که باید بازتاب دهند را دنبال نکرده اند. اشتراکات عمیق تاریخی که باید دنبال کنند را دنبال نکرده اند و بیشتر دنبال خبرسازی های شایعه ساز بوده اند و در این فضا برخی از خبرگزاری ها یا بعضی از فرهنگیانِ دو طرف غیرحرفه ای عمل کرده اند و بر اساس سلایقی که داشته و دارند عکس العمل نشان داده اند.
سرور رجایی اضافه کرد: اگر در کل نگاه کنیم ارتباطات خوبی در بین فرهنگیان و هنرمندان ما در جریان بوده و به خصوص در سالهای اخیر رقم خورده است.
هنرمندان نقش موثری در نزدیکی دو ملت ایران و افغانستان دارند
این شاعر افغانستانی در پاسخ به این سوال که نقش هنرمندان ایرانی و افغان در بهبود پیوندهای دو ملت چیست و هنرمندان چطور میتوانند در تسهیل گری این امر مفید باشند، توضیح داد: قطعا مثال های زیادی را می توانیم در این مورد ذکر کنیم که کار هنری فردی جدا از مجموعه ها تاثیرگذاری بیشتری در بین دو ملت ایران و افغانستان داشته است.
وی افزود: مثلا به کتاب جانستان و کابلستان رضا امیرخانی دقت کنید. این کاری فردی است که وقتی منتشر شد تاثیرگذاری بسیاری هم در بین جوانان فرهنگی ایران رقم زد و هم در بین جوانان فرهنگی افغانستان؛ و اعتقاد دارم که این تاثیرگذاری در آینده حتی بیشتر دیده خواهد شد چون می بینم که پس از انتشار این اثر نمونه هایی از سفرنامه نویسی فردی به نوعی آغاز شد.
یا از سوی دیگر به کارهای آقای کاظم کاظمی نگاه کنید که به صورت فردی کار و فعالیت می کند و کارهایی ارائه داده است که هم در منظر جمعیت فرهنگی ایرانی مورد توجه و احترام است و هم در بین افغانستانی ها. بر این اساس اگر هنرمندی از جایگاه فردی خود اما به نمایندگی از ملت خویش حرفی را بیان کند، شایستگی های بسیاری را برای پیوندزدن فرهنگ یگانه ای که ما داریم تقویت می کند.
سرور رجایی توضیح داد: کارهای هنری بسیاری از این دست داریم که تک شعرهایی از یک شاعر افغانستانی سروده شده که اقبال فراوانی در بین ایرانیان پیدا کرده است.
یا یک شعری از یک شاعر ایرانی برای افغانستان سروده شده و این شعر جایگاه بسیاری در بین مردم افغانستان یافته است. یا مثلا کتاب های دیگری از این دست مانند انجیرهای سرخ مزار اثر محمدحسین محمدی یا کتاب آوازهای روسی اثر احمد مدقق کتاب اقای محمدحسین جعفریان و کتابهایی از این دست که منتشر شده اند و این آثار بسیار قابل احترام هستند.
وی تصریح کرد: آقای محمدحسین جعفریان به صورت فردی با همه تلاش و زحمتی که انجام می دهد و یادداشت در افغانستان می نویسد و در گزارش های خبری و تصویری تمام قد از مردم افغانستان دفاع می کند و اینها کارهای ارزشمندی است که صورت می گیرد اما به نظرم یک اشکال اینجا هست که باز هم متوجه رسانه ها است. رسانه های جمعی این موارد را پوشش نمی دهند، در نتیجه این کار خوب یک فرد تکثیر نمی شود. وقتی کار خوب تکثیر نشد ،دیده نمی شود و وقتی دیده نشود جایگاه اثرگذار خودش را زود از دست خواهد داد.
نقش نهادهای ایرانی در ارتقای مهاجران افغان غیرقابل انکار است
سرور رجایی در پاسخ به این پرسش که شاهد ظهور نسل دوم و گاه نسل سوم مهاجران افغان در ایران هستیم که بعضی در زمینه های هنری و فرهنگی از سینما گرفته تا موسیقی موفق بوده اند (مانند خانم فرشته حسینی در زمینه سینما یا ثریا حسینی در موسیقی) و نقش نهادهای ایرانی در این زمینه چه بوده است، توضیح داد: نقش نهادهای فرهنگی ایرانی در تمام امور و در تمام زمینه های فرهنگی و هنری برای افغانستانی ها تاثیرگذار بوده است.
افغانستانی هایی که در ایران باسواد شده و به مدرسه رفتهاند، علی رغم مشکلاتی که داشتند با سختی ها توانستند خودشان را نشان بدهند. اگر هنرمندان موسیقی و سینمای افغانستان در ایران رشد کردند به یک آموزشگاهی یا هنرکده ای از جامعه میزبان رفتهاند و در آن پرورش یافتهاند و این اتفاق بسیار بیشتر و پیشتر از اینها می افتاد اگر برخی از مسئولان دچار سلیقه های حذف این آدمها نمی شدند.
وی افزود: البته می توانستیم هنرمندانی بیش از اینها داشته باشیم ولی متاسفانه برخی از رویکردهای محدودیت آفرین وجود دارد که افغانستانی ها حق ندارند یا حق حضور ندارند و این رویکردها بعضی از هنرمندانی که استعداد داشتند را پس زد و این پس زدن هم به ضرر ایران است و هم به ضرر افغانستان چون ما اگر یک هنرمند خوب داشته باشیم این هنرمند از جایگاه زبان فارسی و کشورهای فارسی زبان در منطقه دفاع خواهد کرد و ما باید بپذیریم که هنرمندان و شاعران افغانستانی، سینماگران افغانستانی و حتی روزنامه نگاران و گرافیست های افغانستانی را با آغوش باز بپذیریم چراکه ضرر این عدم پذیرفتن به جایگاه زبان فارسی و ایران خواهد بود.
همراهیهای علمی ایران و افغانستان باعث امنیتخاطر است
سرور رجایی در انتها و در پاسخ به این پرسش که چرا نویسندگان معاصر افغان کمتر در ایران شناخته شده هستند و چه راهکاری برای بهبود این امر پیشنهاد میشود، خاطرنشان کرد: نگاه رسانه ای فرهنگیان ایران متاسفانه به نویسندگان معاصر افغانستانی داخل افغانستان و مهاجران کم است و اینها بیشتر در جذب تبلیغات نابسامان کشورهای غربی قرار می گیرند؛ بر این اساس آدمهایی مانند خالد حسینی که در آمریکا زندگی می کند و به زبان انگلیسی می نویسد و بعد به فارسی ترجمه می شود را بزرگ می بینند و کسانی که در افغانستان و ایران هستند را کوچک می پندارند.
چه لزومی دارد که یک کتاب آقای خالد حسینی در ایران توسط بیش از ۱۰ نفر ترجمه شود؟ یک یا دو ترجمه کافی است اما هرکسی به سلیقه خود آن را تکثیر می کند و متاسفانه تبلیغات هم در فضای مجازی بیش از حد صورت می گیرد و این است که کتاب های نویسندگان معاصر افغانستانی کمتر دیده می شود.
وی افزود: در حالی که اگر رسانه ها درست توجه می کردند از امثال اقای محمدحسین محمدی، احمد مدقق، تینا محمدحسینی در بخش داستان یا سلطان زاده در بحث شعر کارهای بسیار خوبی در ایران منتشر شد اما کمتر دیده شد به دلیل این که نگاه از بالا به پایین است و در مقابل کتاب های افغانستانی های معاصری که در خارج هستند مورد توجه قرار می گیرد.
در صورتی که من عقیده دارم که خالد حسینی را نباید نماینده افغانستان شمرد چرا که او به زبان انگلیسی می نویسد و به زبان من نمی نویسد؛ او از آمریکا می نویسد و نه از افغانستان. به نظرم فاصله هایی است بین ما می اندازند و بعضی ها غیرحرفه ای به این موضوع نگاه کرده و به آن توجه نمی کنند.
این هنرمند افغان در توضیح رابطه دانشگاهی دو کشور ایران و افغانستان، تصریح کرد: خوشبختانه در سالهای اخیر ارتباطات دانشگاهی بسیار به صورت شایسته برگزار می شود.
سرور رجایی تصریح کرد: در همین سال ۹۹ با وجود این که ما دچار فضای مسموم بیماری کرونا بودیم خوشبختانه برنامه های مفیدی بین دانشگاه های ایران و افغانستان رقم خورد و حتی در فضای مجازی برنامه هایی برگزار شد و استادان دانشگاه های ایران و افغانستان در این جلسات حضور داشتند و به تبادل فرهنگی پرداختند.
مثلا موسسه محترم یونسکو هفته افغانستان را برگزار کرد که هرشب به یک برنامه هنری افغانستان اختصاص داشت که یک شب ویژه شعر بود، یک شب موسیقی و یک شب ویژه نقاشی و در این برنامه ها با وجود این که ما در فضا محدود شده بودیم مسئولان امر از وضعیت ارتباطی رسانه ای بسیار خوب و به نحو حرفه ای استفاده کردند که با هنرمندانی نه تنها در ایران و افغانستان که از کشورهای اروپایی هم دعوت شده بود که در این میزگرد حضور فعال داشته باشند.
وی افزود: یا موسسه فرهنگی «ابرار معاصر» هم برنامه های خوبی برای افغانستان در سال گذشته تدارک دیدند و دانشگاه های علامه طباطبایی و دیگر دانشگاه ها متولی برگزاری چنین مراسمی بودند و این امیدواری وجود دارد که هرچه ارتباطات علمی و فرهنگی بیشتر شود امنیت خاطر مردم ما هم بیشتر خواهد شد و ما به اعتماد بیشتری خواهیم رسیم.
شاعری که از کابل آمد
محمد سرور رجایی، شاعر و روزنامه نگار متولد ۱۳۴۸ کابل، در کابل درس خوانده است.
وی از سال ۱۳۶۳ به عضویت یکی از احزاب جهادی در آمده و مشغول کارهای فرهنگی می شود.رجایی که در مقاومت غرب کابل حضور داشته در سال ۱۳۷۳ به ایران مهاجرت می کند.
در ایران با آشنایی با فرهنگیان مهاجر کشور فعالیتهای فرهنگی _ ادبی خود را به صورت حرفهای در تهران دنبال می کند که یکی از نتیجههای ماندگار آن تاسیس خانه ادبیات افغانستان در سال ۱۳۸۲ است. رجایی در حال حاضر عضو هیئت مدیره و معاون خانه ادبیات افغانستان و همچنین مدیر دفتر شعر و داستان افغانستان در حوزه هنری است.