کلید خوردن مذاکرات برجامی طی هفته های اخیر در شهر وین، امیدواری ها را به سرانجام رسیدن این دور از مذاکرات و به تبع آن رفع نظام تحریم های ظالمانه افزایش داده است. در این میان، یکی از چالش های مذاکرات، طولانی و زمان بر بودن آن است و این موضوع حتی در سال های ۲۰۱۳ به این سو هم مشاهده شد. به درازا کشیدن مذاکرات باعث افزایش پیچیدگی و ورود متغیر های جدید به صحنه مذاکراه می شود و همین امر احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات و اجماع طرفین را کاهش می دهد. در همین خصوص ایرنا در گفت و گویی با دکتر "علی امیدی" استاد روابط بین الملل، دیدگاه های وی درباره این این مساله که چه مکانیسم هایی باید اتخاذ شود تا مذاکرات شرایط فرسایشی به خود نگیرد؛ جویا شده است.
مسایل مطرح شده در دور جدید مذاکرات وین
علی امیدی درباره این که مذاکرات اخیر در شهر وین مشخصا بر سر چه مسایل مواردی است، توضیح داد: خواسته اصلی طرفین در مذاکرات شهر وین از سوی ایران به طور مشخص لغو تحریم های یکجانبه آمریکا و در سمت مقابل، کشورهای اروپایی و آمریکا بر بازگشت ایران به تعهدات برجامی تاکید دارند. پیچیدگی مساله در اینجاست که نقطه بهینه و تعادلی در خواسته ها و انتظارات طرفین هنوز حاصل نشده است. جمهوری اسلامی با اعلام اینکه آمریکا با خروج غیر قانونی از برجام در ماه می ۲۰۱۸ زمینه ساز اعمال تحریم های سنگین علیه اقتصاد کشورمان شد؛ روی این موضع پای می فشارد که باید در گام اول تحریم ها برداشته و در مرحله بعدی راستی آزمایی شود. در برابر، استراتژی آمریکا بر لغو گام به گام تحریم ها استوار است. البته نباید این موضوع را هم غافل شد که دولت بایدن در ابتدا خواستار این بود که اول ایران به تعهدات برجام پایبند باشد و پنج گام خروجی که از برجام برداشته، برگردد و بعد از آن آمریکا اقدام به لغو تحریم ها می کند. در واقع امروز شاهد نوعی تغییر رویه از سوی آمریکا در موضوع برجام هستیم. امروز خواسته کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه در مساله برجام بر استراتژی بازگشت هم زمان از سوی ایران و آمریکاست.
این تحلیلگر ارشد در ادامه تصریح کرد: در این شرایط سکانداران دستگاه دیپلماسی کشورمان بایستی متوجه این موضوع باشند که ملزومات قدرت در نظام بین المللی و منطق نهفته در آن چیست؟ طبیعی است که وقتی عدم تقارن قدرت وجود دارد آن موقع موضع و اساسا توان چانه زنی طرفین فرق می کند. باید پذیرای این حقیقت راهبردی باشیم که امروز این اقتصاد و تجارت کشورمان است که از تداوم وضع فعلی بیشترین رنج را می برد و از این جهت ضرورت انعطاف استراتژیک برای عبور از این وضعیت بن بست گونه ضروری می نماید. از سوی دیگر علم دیپلماسی به ما می گوید که وقتی مذاکرات حالت قفل گونه پیدا می کند آن موقع باید نقطه اشتراک ها پیدا شده و بر آن تاکید شود و از حداکثر خواسته ها و انتظارات به صورت موقت اجتناب ورزید. وقتی نقطه اشتراک در مذاکرات پیدا شود، با مرور زمان، آن نقطه گسترش و دامنه دار می شود و زمینه برای حل مسایل کلان تر راحت تر می شود. به این کار، استراتژی پرش از مانع (یا سالامی) می گویند. در این روش ، یک کشور تقاضای خود را نه به صورت یکجا، بلکه به صورت برش برش از طرف درخواست میکند و پس از دریافت هر جواب مثبت، درخواست بعدی را مطرح میکند. این استراتژی به این منظور انجام میشود که حساسیت طرف مقابل برانگیخته نشود و از جهت سیاست داخلی، مانع تراشی برای مذاکره کنندگان ایجاد نشود.
مهم ترین خواسته و انتظار جمهوری اسلامی ایران فروش آزادانه نفت و مهم تر از آن انتقال دارایی های حاصل از آن به شبکه بانکی و مالی کشور است. این مهم نیازمند یک دستور و فرمان اجرایی بزرگ از سوی بایدن است. کسی در این امر شکی ندارد که این خواسته ایران، خواسته ای کاملا قانونی و مشروع است اما پیچیدگی مساله در آنجایی است که در داخل آمریکا ، برجام و حل مساله تحریم های ایران مخالفان سرسخت و قدرتمندی نظیر ۵۰ سناتور جمهوری خواه، لابی های یهودی و عربی دارد. این خواسته ایران وقتی با مساله افزایش غنی سازی ها هم زمانی پیدا می کند اتفاقا مخالفان برجام در داخل کنگره قوی تر و حامیان بیشتری پیدا می کند. این موضوع را دستگاه دیپلماسی و نخبگان سیاسی در داخل کشورمان باید در نظر بگیرند. بر این اساس، استراتژی برداشتن گام های هم زمان به شکل لغو تحریم های بزرگ از سوی آمریکا و کاهش غنی سازی از سوی کشورمان بیشتر پراگماتیستی است و می توان امیدوار به نتیجه رسیدن این مذاکرات شد. به عبارت دیگر، دو طرف باید گام های بزرگ در زمان کوتاه و بصورت همزمان بردارند.
ارتباط سطح مذاکرات با نتایج آن
این استاد روابط بین الملل، در پاسخ به این پرسش که آیا در حالی که این مذاکرات در سطح معاون وزیر خارجه در حال انجام است، این روند به اطاله مذاکرات و عدم رسیدن به نتیجه مطلوب تاثیر ندارد؟ گفت: اساسا این منطقی پذیرفته شده است که وقتی سطح مذاکرات در سطوح بالا انجام گیرد احتمالا به نتیجه رسیدن اش بالاست. البته عراقچی به عنوان معاون سیاسی وزیر خارجه فردی شناخته شده در محافل جهانی است و رسانه های بزرگ اروپایی و آمریکا در تحلیل مذاکرات هسته ای، همواره از وی به عنوان مذاکره کننده ارشد نام می برند. با این حال وقتی مذاکره جلو نمی رود حتما ارتقای سطح مذاکره از سطح معاون وزیر خارجه به وزیر خارجه و یا بالاتر می تواند گره گشا باشد.
راهکار هایی برای عدم فرسایشی شدن مذاکرات
امیدی به راهکارهایی که باعث عدم فرسایشی شدن مذاکرات می شود اشاره کرده و گفت: در ارایه هر گونه راه حل و راهبرد باید متوجه عنصر زمان باشیم. فرصت برای توافق با توجه به عمر باقیمانده دولت آقای روحانی کم است. برای همین باید ضرورت جدیت و انگیزه بیشتر در فضای مذاکره برای رسیدن به توافق به جد احساس می شود. از سوی دیگر باید در نظر گرفت که وقتی مذاکرات حالت فرسایشی پیدا می کند؛ خود به خود انگیزه ها کمتر و انرژی ها هدر می رود. بایستی برای غلبه بر این وضعیت اقدامات اعتماد ساز صورت گیرد و کوچکترین قدم ها دیده و برجسته شود. به عبارتی آن اقدام تحرک بخش (momentum) باید در این دور از مذاکرات صورت گیرد و مذاکرات را به مراحل توافق نهایی نزدیک سازد. در این شرایط این مساله هم حایز اهمیت است که خود فضای واسطه گری و ارسال پیام بر پیچیدگی مذاکره می افزاید. به نظر می رسد تبدیل فضای مذاکره از غیر مستقیم و تبادل پیام با واسطه اروپایی ها به مذاکره مستقیم و به شکل گفت و گوی آقای عراقچی با رابرت مالی در همین شهر وین می تواند تحولی جدی در مذاکره و توافق ایجاد کند. اگر به تاریخ و تجربه دیپلماسی نگاه کنیم قطعا سطح دشمنی آمریکا و شوروی و آمریکا و چین در جنگ سرد و آمریکا و روسیه در دوره پوتین و واشنگتن و پکن در دوره شی جین پینگ بیشتر از ایران نباشد، کمتر نیست. ولی آنها پشت میز مذاکره مستقیم می روند، چانه زنی می کنند و در نهایت یا به توافق می رسند و یا نمی رسند. قطعا جنایت های آمریکا، از جمله شهادت سردار سلیمانی، ایرانیان را از این کشور و سیاستمدارانش منزجر کرده است ولی اگر چشم انداز توافق وجود دارد ؛ واسطه ها کم شوند بهتر خواهد بود. در نهایت این که اگر قرار است طرف آمریکایی با مذاکره مشروعیت کسب کند یا وقت کشی نماید یا به دنبال امتیاز های بیشتر باشد، ادامه مذاکره چه مستقیم و چه غیر مستقیم چندان فایده ای در بر نخواهد داشت.