کانال سوئزی که به عنوان میانبُری برای کشتیها و قایقهایی که از بندرهای قارهٔ اروپا و آمریکا به سمت بندرهای جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قارهٔ اقیانوسیه در رفتوآمد هستند، ساخته شدهاست تا ناچار به دور زدن قارهٔ آفریقا نباشند.
با این حال، بسته شدن چند روزه این آبراهه قدیمی، قند را در دل تجار بین المللی ، آب کرد! سوئز نشان داد که پاشنه آشیل دارد و شاید دیگر جوابگوی این همه برو و بیای کشتیهای جورواجور نیست.
اصل مطلب اینجاست که باید فکری به حال سوئز کرد. بله، گزینه آلترناتیو! یک تعویض طلایی.
همه گزینه ها، روی میز هستند (all options are on the table) اما چه کسی است که نداند بهترین، اقتصادیترین، به صرفهترین و ایمنترین گزینه، کانال چابهار است.
چابهار، نه اینکه یک کانال دریایی باشد اما یک کانال و شاهراه ارتباطی جذاب است. «چابهار، آنچه همه خوبان دارند را ، یکجا دارد» چهار راه دریایی، زمینی، هوایی و ریلی. دیگر چه انتظاری می توان از یک بندر داشت.
در سالهای آینده و با تکمیل خطوط ریلی، خیلی راحت میتوان کالاهای شرق آسیا را از اسکلههای تنها منطقه اقیانوسی ایران به سمت کشورهای حوزه اسکاندیناوی همچون فنلاند و نروژ ترانزیت کرد. بله، چابهار، یک شهر لجستیک تمام عیار است.
منطقهای آزاد با قوانینی شبیه سازمان تجارت جهانی (wto) و مسیری امن برای ترانزیت ترکیبی دریایی و ریلی و شاید اگر واقعبینانه نگاه کنیم، در طول سالهای آینده، سوئز توان رقابت با چابهار را نداشته باشد و مقایسه این دو، قیاس اشتباهی باشد چرا که چابهار با قرار گرفتن در چهارراه تجارت جهانی «چهار - هیچ» از همه رقبای خود جلوتر است.
زمانی را متصور شوید که کالاهای چینی، هندی و ژاپنی که با کشتی به اسکلههای منطقه آزاد چابهار، رسیدهاند، تخلیه میشوند و سپس با قطار راهی تهران – انزلی، آستارا، سوچی و هِلسینکی میشوند، مسیری که هم از لحاظ زمانی و هم مالی، یکسوم کانال سوئز خرج روی دست تجار میگذارد.
پس آینده تجارت جهانی از مسیر چابهار میگذرد. چشمها را باید شست، چابهار را جور دیگر باید دید.
کارشناس ارشد مسائل بینالملل