به گزارش سه شنبه ایرنا، تارنمای اسپانیایی نشریه نیویورک تایمز در گزارشی با عنوان «کوبا بدون کاسترو در قدرت» نوشت: رائول کاسترو به عنوان رهبر حزب کمونیست کوبا استعفا داد، گویی این جزیره را در قلمرویی ناشناخته رها کرد. از سال ۱۹۵۹، زمانی که رائول و برادر بزرگترش با انقلاب علیه دیکتاتور مورد حمایت آمریکا به پیروزی رسیدند و کوبا در برابر چند دهه مداخله آمریکا در آمریکای لاتین به سنگری امن تبدیل شد تا وقتی که فیدل جای خود را به برادر کوچکترش داد، کوبا همواره تحت رهبری یک کاسترو بوده است.
رائول کاسترو ۸۹ ساله اکنون سکان هدایت حزب کمونیست کوبا را واگذار کرده در حالی که این کشور تحت هجوم شدید بحران اقتصادی چند دهه گذشته بسیار آسیب دیده است.
بازنشستگی رائول کاسترو از سمت رهبر حزب کمونیست کوبا برای این کشور با میراث انقلاب کمونیستی موجب شکل گیری یک علامت سوال است؛ گزینههای بعدی، ادامه دهنده آرمانهای انقلابی خواهند بود یا موجب شکست آنها؟
به نوشته نیویورک تایمز، بسیاری از ساکنان مسن کوبا به رغم زیست روزهای دشوار چند دهه گذشته، به انقلاب وفادارند اما نسل جوان که با دستاوردهای سوسیالیسم رشد کرده اند، از محدودیتهای خود ناراضی بوده و خواستار کنترل کمتر دولت و آزادی اقتصادی بیشتر هستند؛ و این به معنای وجود شکاف نسلی عمیق در جامعه امروز کوبا است.
ویلیام لئو گراند استاد دانشگاه آمِریکانا معتقد است، اختلاف بین نسلها بسیار عمیق بوده و این یکی از اصلیترین چالشهای پیشروی دولت کوبا است.
در ادامه این گزارش آمده است: کنگره حزب کمونیست کوبا هر پنج سال یکبار برگزار شده تا آرمانهای انقلابی را احیا کند اما انتقال قدرت از رائول کاسترو به میگل دیاز کانِل رئیسجمهوری کوبا در این دور از نشست چهار روزه، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی جزیره خواهد بود.
اعمال تحریمهای شدید از سوی دولت دونالد ترامپ رئیسجمهوری پیشین آمریکا علیه کوبا و خالی شدن خیابانهای جزیره از جهانگردان به موجب همهگیری کووید-۱۹ سبب شد تا در سالهای اخیر کوباییها شاهد سقوط مجدد اقتصاد کشورشان باشند. ضربه اقتصادی که برای تهیه نان، مردم را ساعتها در صفهای طولانی قرار داد، دغدغه معاش را به مشغله ذهنی غالب مردم تبدیل کرد، نظام بهداشتی کشور را به چالش کشید و تعداد افرادی که قصد ترک جزیره را داشتند، افزایش داد. هر چند آمار فعلی مهاجران هنوز کمتر از سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است.
به نوشته نیویورک تایمز، فیدل کاسترو اگر چه تا زمان مرگ خود در سال ۲۰۱۶، فریاد «سوسیالیسم یا مرگ» را سر داد اما شخص رائول نیز برخلاف فیدل کاسترو که نگاهی تماما ایدئولوژیک و سیاسی داشت تلاش کرد با رویکردی اقتصادیتر اداره حکومت را به پیش برد. با این حال در سال ۲۰۱۱ زمانی که رائول کاسترو رهبری حزب کمونیست را به عهده گرفت، خود را با شماری از فرماندهان انقلابی محاصره کرد. امری که سبب شد تا اگر چه مردم کوبا از حاکمیت خود احساس غرور میکنند اما از کنترل شدید این اعضای انقلابی بر همه جنبههای زندگی خود از میزان درآمد گرفته تا غذایی که میخورند، خسته شوند.
اوسوالدو رِیِس، راننده تاکسی ۵۵ ساله هاوانایی ضمن ابراز حمایت از کاسترو و حزب کمونیست به نیویورک تایمز گفت: من فکر میکنم مدیریت باید به نسل جدید، افراد جوان و با ایده های نو منتقل شود. یک انقلاب باید با متحول شدن، بهترین کارآیی را برای مردم داشته باشد.
رافائِل اِرناندز مدیر مسئول مجله تِماس (Temas) معتقد است، ادامه یک سیاست سوسیالیستی بدون داشتن تعامل با شهروندان غیر ممکن است. نظام سیاسی و پایگاه حزب کمونیست باید دموکراتیک شود.
میگل دیاز کانل رئیسجمهوری کوبا به تازگی با اشاره به بحران عمیقی که این کشور با آن مواجه است گفت، هر چند اصلاحات اقتصادی فوری، لازم است اما اصول حزب همچنان باقی میماند.
دولت کوبا در حالی از ماهها قبل برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم، اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که تضاد میان ساختار سیاسی و اقتصادی در صورت عدم اعمال اصلاحات سیاسی موجب هشدار کارشناسان در شکست این طرح های اقتصادی شده بود. هر چند به نوشته نیویورک تایمز انجام این اصلاحات تا کنون به دلیل بدبینی نسبت به حرکت به سمت نظام سرمایه داری و از دست دادن امتیازات دولت با کندی حیرتانگیز پیش رفته است.
کارلوس آلسوگارای دیپلمات سابق و از اعضای حزب کمونیست با اشاره به اینکه دیاز کانِل با تصاحب سمت دبیر اولی حزب از قدرت اختیار و تصمیمگیری بیشتری برخوردار خواهد بود، «شیوع یک ذهنیت قدیمی و پوسیده در کل دستگاه دولت را مانع اصلی در مسیر ایجاد تغییرات» خواند. مسئله ای که شخص رائول کاسترو نیز در گذشته از آن انتقاد کرده بود.
کنگره امسال حزب کمونیست کوبا به بیان جزئیات از برنامههای آینده این کشور نپرداخت اما کاسترو در ابتدای سخنرانیش گفت: تا زمانی که امپریالیسم وجود داشته باشد، حزب، دولت و مردم، حداکثر توجه خود را به خدمات دفاعی معطوف خواهند کرد. تاریخ به ما میآموزد که هر کس این اصل را فراموش کند، جان سالم به در نمیبرد.