تهران- ایرنا-مهم ترین اولویت سیاست خاورمیانه ای آمریکا چیست؟ این یکی از اصلی ترین پرسش های پیش روی تحلیلگران و ناظران منطقه ای در چهار ماه اخیر بوده است.برآیند سیاست های آمریکا در مقیاس جهانی گویای یک حقیقت راهبردی بوده و اینکه بایدن به نوعی در تلاش برای زدودن میراث شوم ترامپ در صحنه بین المللی است.

 یکی از مناطق بسیار مهم جهانی، خاورمیانه است که آمریکای ترامپ بیشترین تمرکز را بر این منطقه داشت. برای اولین بار در تاریخ سیاست آمریکا در دوران ترامپ نخستین مقصد سفر یک رئیس جمهوری  خاورمیانه و عربستان بودترامپ تنها رئیس جمهوری آمریکا بود که با انتخاب عربستان به عنوان اولین سفر بین المللی اش نشان داد که قائل به متحدان سنتی و تعریف شده آمریکا در سیاست بین المللی نیست. قرارداد معروف ۱۱۰ میلیار دلاری فروش اسلحه و تجیهزات جنگی در نتیجه همین سفر ترامپ به ریاض امضا و نهایی شد. در دوره ترامپ پروسه عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی با ماموریت ویژه جرد کوشنر به صورت جدی پیگیری و تا مراحلی هم پیش رفت. 
مهم تر از همه اینها ترامپ مهم ترین ماموریت سیاست خارجی اش را بر دشمنی با ایران قرار داده بود و در این عرصه سعی داشت کشورهای عربی منطقه را علیه ایران بسیج نماید. بدین رو آمریکای ترامپ بیشترین درگیری را در منطقه خاورمیانه داشت و امروز این اولویت در سیاست خارجی بایدن به کل متفاوت است. بایدن رویکردش بر این است که از این منطقه پردردسر و پر التهاب کمترین آسیب و تهدید متوجه منافع ملی و جهانی آمریکا شود. در این عرصه بایدن برخلاف ترامپ به مسائل حقوق بشری و انسان دوستانه توجهی جدی تر و راهبردی تر دارد. موضوع یمن از جمله مواردی است که بایدن دنبال مدیریت این بحران با استفاده از سازوکار دیپلماتیک است. در این عرصه دولت آمریکا طی اقدامی نام انصارالله را از لیست گروههای تروریستی خارج کرد و با این عمل مهم سیاسی راه و زمینه را برای مذاکرات و گفت و گوهای فراگیر میان انصارالله به عنوان یک واقعیت سیاسی در یمن با عربستان و سایر گروههای درگیر هموار کرد. از سوی دیگر بایدن با صدور فرمان اجرایی قراردادهای نظامی و تسلیحاتی را با عربستان و امارات به حالت تعلیق در آورد. این اقدام به صورت ضمنی این پیام را در درون خود دارد که آمریکا مخالف سیاست های مداخله جویانه و برهم زنانه امنیت و ثبات منطقه ای عربستان و امارات است. 
در فهم سیاست خاورمیانه ای آمریکا، متغیر رژیم صهیونیستی عنصری تعیین کننده است. در واقع به مراتب توجه بیشتر آمریکا به ثبات و امنیت اسرائیل به همان میزان بر مداخله گری و نقش فعال تر آمریکا در خاورمیانه افزوده می شود. در این خصوص هم رفتارهای رسانه ای بایدن در مورد این رژیم با همتای سابق متفاوت است. این موضوع در اتفاقات سیاسی بعد از حضور بایدن در کاخ سفیدقابل شناسایی است. مدت زمانی طول کشید که بایدن با نتانیاهو نخست وزیری رژیم صهیونیستی مکالمه تلفنی انجام دهد. این موضوع آنقدر برجسته و رسانه ای شد که سخنگوی کاخ سفید در گفت و گوی مطبوعاتی اش به این مساله اشاره کرد که تاخیر رئیس جمهوری آمریکا با نخست وزیری رژیم صهیونیستی بی احترامی عمدی نبوده است.  همین مساله برای عربستان و مرد قدرتمند سیاست این کشور یعنی بن سلمان صدق می کند. تایید شدن گزارشی از سوی دولت آمریکا مبنی بر تقصیر و نقش محمد بن سلمان در ماجرای قتل جمال قاشقچی روزنامه نگار منتقد دولت عربستان گویای رویکرد جدید آمریکا نسبت به حاکمان سعودی است. 
تمامی این رفتارها در مساله مهم به حاشیه رفتن روند عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل هویداست و بایدن طی حضورش در کاخ سفید نشان داده که علاقه چندانی به پیگیری این موضوع و به سرانجام رساندن اش ندارد.  همه این مولفه ها این واقعیت را نشان می دهد که اهمیت اولویت قرارداشتن خاورمیانه و مشخصا منطقه خلیج فارس برای آمریکا در شرایط کنونی به میزان قبل نیست  و رهبران آمریکایی معتقد به این موضوع هستند که حضور بیشترآنها در منطقه حامل تهدیدات بیشتر است و باید در این مسیر متقبل هزینه های سنگین نظامی شوند.

در موضوع نفت که استراتژیک ترین کالای صادراتی خاورمیانه است، عمده بازار مشتریان نفتی منطقه کشورهای اروپایی، آسیای شرقی و هند هستند. آمریکا عموم واردات نفتی اش را از مکزیک و حوزه پیرامونی اش وارد می کند. این موضوع به لحاظ اقتصادی نشان می دهد که توجهی به آن میزان که در دوره ترامپ به منطقه خاورمیانه بود؛ از نظر تیم سیاسی بایدن مقرون به صرفه نیست و برای همین است که در ماههای اخیر مدام روی این موضوع بحث و گفت و گو صورت می گیرد که آیا خاورمیانه به اندازه گذشته ارزش حیاتی برای آمریکا دارد؟. 
در این بستر شاید بهتر می توان آغاز مذاکرات برجامی و انتخاب رابرت مالی را به عنوان نماینده آمریکا در امور ایران با توجه به سابقه و نگرش دیپلماتیک و صلح طلبانه اش تحلیل و تفسیر کرد. بایدن تلاش دارد با انجام مذاکرات هسته ای و رسیدن به توافقی با ایران، فضای امنیتی تخاصم گونه خاورمیانه را به سمت عادی سازی سوق دهد. از نظر دولت آمریکا درگیری بیشتر آمریکا در خاورمیانه باعث غفلت از قدرت گیری بیشتر چین در منطقه آسیا- پاسیفیک می شود و این امر می تواند قدرت و هژمونی آمریکا را در سطح بین المللی با چالش روبرو سازد. برای همین بایدن سخت در تلاش است با مدیریت امنیت خاورمیانه بتواند انرژی و توجه اش را به مساله چین و سایر تهدیدات آمریکا معطوف سازد.