روزنامه ایران یکشنبه پنجم اردیبهشت با درج یادداشتی به قلم بهمن آرمان اقتصاددان، آورده است: اقتصاد ایران در حال حاضر با رکود عمیق و نرخ تورم بالا روبهرو است که در کنار آن باید تحریمها را هم اضافه کرد. بدون شک در علم اقتصاد و سیاست برای حل چنین مشکلاتی راهکارهای مشخصی وجود دارد. در حالی که کشورهای همسایهمان مانند عراق با توجه به مشکلاتی که از نظر امنیتی و... دارد اما نرخ تورمشان پایین است که بخش عمدهای از آن به نبودن تحریم برمی گردد.
تحریمها بر اقتصاد ایران مشکلات عدیدهای را حادث کردهاند هر چند برخیها معتقدند که تحریم به خودی خود سرمنشأ تمام مشکلات کشور نیست، بلکه مشکل عدم استفاده از ابزارهایی است که در علم اقتصاد وجود دارد. اما اگر به اتفاقات اخیر در کشور برگردیم متوجه اثرات تحریم بر اقتصاد میشویم.
بویژه در محصولاتی که خودکفا نیستیم یا نمیتوانیم خودکفا شویم و باید راههای هزینهبر و درازی را بپیماییم. مانند واردات نهادههای دامی که تقریباً نیمی از آن وارداتی است یا تأمین واکسن کرونا که باید از طریق خرید ارزی صورت گیرد؛ و از آنجا که بانک مرکزی تحریم است و امکان تبدیل دلار به ریال برای ایران هم فراهم نیست اصطلاحاً تحریم «یو ترن» (U TURN) - اثرات تحریم را در زمانهای مشخص کاملاً بر اقتصاد حس میکنیم که نمونههای آن بحران مرغ یا تأمین دیرهنگام واکسن است و تا زمانی که تحریمها برداشته نشوند اقتصاد ایران هر از چندگاهی شاهد این اتفاقات در بخشهای مختلف خواهد بود.
اما این تنها یک بخش از مشکلات اقتصادی کشور است، مشکلات دیگر اما در بخشهای دیگر هم وجود دارد. برای مثال متأسفانه در ایران بنا به دلایل مختلف و بویژه پس از بر سر کار آمدن دولت نهم فضا برای حضور نخبگان و کارشناسان اقتصادی در مراکز تصمیمگیری و اجرایی بسیار محدود شد و همین امر ضربهای به دستگاه سیاستگذاریها زد. یکی از این ضربههای سیاستگذاری غیرکارشناسی را میتوان در عدم تخصیص مناسب منابع در طرحهای عمرانی ذکر کرد.
در شرایطی که آینده تحریمها هنوز مبهم است و در بهترین حالت ممکن است تنها بخشی از تحریمها برداشته شود با توجه به افزایش هزینههای جاری دولت، دولت نمیتواند اولویت را به بخش عمرانی کشور بدهد. در سال ۱۳۵۶ که اوج فعالیتهای اقتصادی در ایران بود از هر دلار نفتی ۴۲ سنت آن صرف هزینههای عمرانی میشد و پروژههای بزرگ مانند فولاد مبارکه و کارخانه آلومینیومسازی و ماشینسازی و ذوب آهن و فولاد خوزستان که از بنگاههای بزرگ اقتصادی هستند از طریق بودجه عمرانی تأمین منابع میشدند، درحالی که هم اکنون بهدلیل تحریمها عملاً امکان چنین اقداماتی وجود ندارد.
همچنین در دوران سازندگی توانستیم ضریب دلارهای نفتی و فعالیتهای ماندگار اقتصادی را تا حد ۳۸ سنت برسانیم که در سال ۷۲ اتفاق افتاد اما بتدریج با بزرگ شدن دولت سهم بودجههای عمرانی کاهش پیدا کرد. یعنی در طول سه سال گذشته کشور دارای بودجه عمرانی مناسب به خاطر تحریمها نبوده است.
با این حال با استفاده از منابع داخلی که آن هم به سختی صورت میگیرد هر هفته پنجشنبه شاهد افتتاح طرحهایی هستیم که نشان دهنده این است که اگر چنانچه بخواهیم در اصل میتوانیم طرحهای بزرگ پتروشیمی را به عمل برسانیم. یعنی ایران دارای توانایی است. پس باید به این نکته که رهبر معظم انقلاب هم بارها عنوان کردند آنچه مهم است تقویت بخش ریالی اقتصاد است. یعنی اینکه ما برای فعالیتهایی که در حال حاضر ارتباطی با تحریم ها ندارد مثل ساخت آزادراهها و سدهای مخزنی یا ساخت مسکن برای کم درآمدها و استفاده از موقعیت ترانزیتی ایران انرژی بگذاریم.
برای بهبود شرایط اقتصادی فعلی و خروج از رکودی که در اقتصاد وجود دارد و بیکاری بسیار بالا که در حد غیرقابل تحملی خود را نشان میدهد ضرورت، تقویت بخش ریالی اقتصاد است و توپ در زمین بازی بورس است. من شخصاً با این صحبت رئیس جمهوری که میگوید سهم تحریمها در بحران اقتصادی ایران بالا است، موافقم اما باید توجه داشته باشیم که بخش بزرگی از رکود فعلی در اقتصاد ایران از عملکرد بخشهای تصمیم گیرنده در مسائل اقتصادی کشور ناشی میشود که چاره آن تجهیز منابع از طریق بورس است.