اوایل قرن بیستم و درحالی که جهان در حال یک دگردیسی بزرگ بود و قدرت های بین المللی و منطقه ای در حال تقسیم حوزه های نفوذ خود در خاورمیانه بودند و از دل امپراتوری هایی مانند عثمانی تعداد زیادی دولت های ریز و درشت سر بر می آورد، یک واقعه تلخ تاریخی در منطقه آناتولی و قفقاز نیز به وقوع پیوست که بعدها به کشتار ارامنه شهرت یافت.
اگرچه اقداماتی مانند نسل کشی و کشتار جمعی و دیگر جنایات سازمان یافته در هر سطحی، یک جنایت محسوب می شود، از یاد و خاطره تاریخ نمی رود و برای همیشه محکوم است، اما آیا باید سوابق تاریخی، پیش زمینه هر رفتاری میان دولت ها و ملت ها در حال و آینده قرار بگیرد؟
حقیقت این است که گذر زمان میتواند کینه ها و دشمنی ها را از حافظه ها بزداید و سیال بودن زمان آتش عقده های قومی را سرد کند، مگر آنکه جریانهایی بیمار یا با اهداف خاص دنبال زنده کردن خاطرات ناخوشایند تاریخی با اهداف خاص باشند.
در ارتباط با وقایع تاریخی چند سوال در ذهن نسل هایی که در آن نقشی نداشته اند، وجود دارد، از جمله اینکه آیا مردمان امروز باید تاوان واقعه ای تاریخی را در گذشته بپردازند؟ آیا دامن زدن به مباحث تلخ تاریخی عقلانی و از سر خیرخواهی است؟ آیا این تحرکات و تحریکات به استقرار صلح جهانی و منطقه ای کمک می کند؟؛ آن هم در منطقه ای که هنوز زمینه های بحران های قومی و مذهبی هست و جریانهای سومی هم هستند که از آن بهره می برند.
حال با توجه به پاسخ هایی که برای سوالات فوق وجود دارد باید سوال دیگری طرح کرد که "ورود آمریکا به موضوعی مربوط به دهه ها پیش، از سر دلسوزی برای ارامنه امروز است یا اجداد آنها؟"
اینطور به نظر می رسد که آمریکایی ها در حال شعله ور کردن آتش کینه هایی تاریخی هستند که از آن روایات مختلفی به استناد اسناد و شواهد ضد و نقیض و شاید توأم با بزرگنمایی وجود دارد و طرفین ماجرا هرکدام ادعاهایی دارند و تاریخ را آنگونه که پیشینیانشان نوشته اند، خوانده اند که این هم با پروژه های تحقیقاتی از سوی کمیته ای پژوهشی و با راستی آزمایی اسناد و مدعیات موجود، زوایای تاریک آن حادثه را آشکار ساخت.
حوادث مربوطه، در دوره ای پر التهاب رقم خورده است که منطقه آناتولی و قفقاز و سراسر خاورمیانه آبستن یک زایش دردناک بود و نباید نقش قدرتهای استعماری آن روزها را در وقایع رخ داده، نادیده گرفت، حال آنکه نبش قبر تاریخ آن دوران، هیچ کمکی به صلح و ثبات نمی کند.
در شرایطی که این منطقه نیازمند صلح آرامش و ثبات است، همکاریهای جمعی خاطرات تلخ گذشته را به دولت ها و صمیمیت میان مردمان منطقه و رونق اقتصادی تبدیل میکند.
بنابراین، اقدام اخیر بایدن در رسمیت بخشیدن به یک واقعه مهم تاریخی چه دلیلی دارد؟ بی شک دلیلش هر چه باشد نتجهاش قطعا معلوم است؛ دمیدن بر آتش کینه های قومی و آماده کردن منطقه برای یک بحران جدید منطقهای!