تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۴

تهران- ایرنا- غلامرضا رشید یاسمی از شاعران و نویسندگان معاصر ایران به شمار می‌رفت که بیش از ۳۰ اثر در زمینه تالیف و ترجمه از خود به یادگار گذاشت و در طول عمر نسبتاً کوتاه خویش توانست در راه اعتلای ادب و فرهنگ ایران گام بردارد.

غلامرضا رشید یاسمی در ۲۹ آبان ۱۲۷۵ خورشیدی در روستای گهواره در شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه دیده جهان گشود. پدرش محمد ولی خان میری پنج شاعر، نقاش و خوشنویس بود و جد مادری او محمد باقر میرزا خسروی، صاحب دیوان اشعار و مؤلف رمان تاریخی شمس و طغرا بود. خود یاسمی در خصوص پیرامون اجداد و خاندانش گفته است: «ما از طایفه گورانیم که از عشیره بزرگ کُرد است. اجداد ما که تا بیست و چهار پشت اسم و رسم آنان را می دانم از ناحیه دول شمشیر یا دره شمشیر کردستان به جانب خاک کرمانشاهان آمده و در گوران مسکن گزیده به ریاست آن ایل رسیده که مرکزش قصبه با صفای گهواره است.(۱)

تحصیلات

یاسمی تحصیلات مقدماتی را در کرمانشاه به پایان برد و سپس به تهران رفت و در دبیرستان سن لوئی به ادامه تحصیل پرداخت. پس از پایان تحصیلات در وزارت فرهنگ استخدام شد و سپس به دارایی انتقال یافت. یاسمی در ۱۳۱۳خورشیدی همزمان با تأسیس دانشگاه تهران، استاد تاریخ اسلام این دانشگاه شد و تا پایان عمر به‌عنوان استاد در دانشگاه تهران تدریس کرد، یاسمی بعدها به عضویت فرهنگستان ایران درآمد.  

فعالیت های فرهنگی و ادبی

از جمله اقدامات فرهنگی وی می‌توان به تاسیس جرگه دانشوری اشاره کرد که بعد از مدتی به کمک ملک الشعراء بهار به انجمن دانشکده تبدیل شد. در این انجمن رشید یاسمی با ملک الشعرا بهار، سعید نفیسی، عباس اقبال آشتیانی و دیگران همکاری می کرد و مقالات زیادی در مجله این انجمن به چاپ رساند.

وی همچنین در ۱۳۰۰ خورشیدی به همکاری با روزنامه شفق سرخ به مدیریت علی دشتی پرداخت و طی یک سلسله مقالات انتقادی به آثار نویسندگان و شاعران معاصر نکته گیری کرد و همین مقالات انتقادی بود که مورد توجه اهل ادب قرار گرفت و مایه شهرت ادبی او شد. این نویسنده توانمند بیش از صدها مقاله در مجلات و نشریات ادبی مانند روزنامه ایران، مجله نوبهار، آینده، تعلیم و تربیت، ارمغان، مهر و فرهنگستان به چاپ رساند. بعد از این دوره یاسمی بر اثر ذوق فطری و هم نشینی با استادان فن خصوصاً ملک الشعراء بهار به سرودن شعر پرداخت و شعر و شاعری نظام‌مند را به تشویق و یاریِ نظام وفا (شاعر و نویسنده معاصر) آغاز کرد.

یاسمی در شاعری، سبک قدما را به کار بسته و شعر را در نهایت سلامت می‌سرود. یاسمی از نخستین شاعرانی بود که لزوم تجدد در شعر فارسی را پذیرفت و کوشید که رنگ تازه‌ای به سخن خود بدهد اگرچه یاسمی تنها در سبک سنتی شعر سروده اما جزء نخستین افرادی بود که لزوم نوآوری در شعر فارسی را درک کرد و اشعار خود او نیز مضامین نو دارد و پلی به طرف شعر نو محسوب می شود.

بیان دردهای فردی و اجتماعی و مضامین اخلاقی و انسانی در شعر او جای نمایانی دارد، وی از تمام قالب های شعری استفاده کرده است اما از نوعی ترکیب‌بند خاص هم استفاده کرده که خود آن را «منقطعات» نامیده است. قصایدش روان، منسجم و سبکی آمیخته از خراسانی و عراقی دارد. تلاش او برای بیرون بردن شعر فارسی از بن‌بست سه وجه داشت: استفاده از مضامین و اندیشه‌های جدید، استفاده از قالبی که مضمون و اندیشه را محدود نکند (قالب منقطعات) و رویکردی نسبتا فلسفی و عمیق به بسیاری از پدیده‌هایی که عادی و پیش پاافتاده قلمداد می‌شدند.

نشریه دانش پژوهان ایران پیرامون سبک شعری یاسمی آورده است: «رشید از شعرای بزرگ و تراز اول و یکی از پیشروان تجدید ادبی به شمار رفته، ‌در قصیده سبکی آمیخته از خراسانی و عراقی داشت، ‌قصایدش دارای سنگینی و انسجام و در عین حال سادگی و روانی است و اغلب قصاید و قطعات خود را با مضامین جدید به سبک قدیم می سرود. در اوصاف طبیعت نیز تشابهات لطیف و نغز آورده و رنگ آمیزی های بدیعی به کار برده، ‌ توصیف حالات درونی از قبیل غم و شادی را با کمال مهارت و لطف مضمون، بیان کرده است، غزلیاتش مملو از سوز و گداز و وجد و حال است و گاه گاهی اشعارش را از حکمت، فلسفه و عرفان چاشنی زده است.»
 

ورود به عرصه شعر و ترجمه

تسلط یاسمی بر زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی و پهلوی باعث شد که ترجمه های ارزشمندی در زمینه تاریخ و ادبیات ایران از خود به یادگار بگذارد که از مهم ترین آنها می توان به ترجمه تاریخ عمومی قرن هجدهم آلبر ماله، تاریخچه نادر شاه مینورسکی، تاریخ ملل و نحل،  ایران در زمان ساسانیان اثر آرتور کریستن سن، آئین دوست یابی دیل کارنگی، ترجمه مقام ایران در تاریخ اسلام و تصحیح و تحشیه دیوان مسعود سعد سلمان اشاره کرد. یاسمی زبان پهلوی را نزد "هرتسفلد" آموخت و به همین دلیل توانست رساله‌های «اندرز اوشنر داناک»، «ارداویراف‌نامه» و «اندرز آذر مهر اسپندان» را به فارسی ترجمه کند.

یاسمی علاوه بر ترجمه آثار مختلف و نویسندگی، طبع شاعری روانی داشت و در حدود ۲ هزار بیت سرود که به صورت دیوان شعر رشید یاسمی در ۱۳۳۶ خورشیدی به چاپ رسید. یاسمی به جز دیوان شعری آثار دیگری در زمینه تالیف و تصحیح دارد که از آن جمله، می‌توان به تاریخ مختصر ایران (برای تدریس در مدارس ابتدایی و متوسطه)، آیین نگارش تاریخ، تاریخ ملل و نحل، احوال ابن یمین، اندرزنامه اسدی طوسی (تصحیح)، سلامان و ابسال جامی (تصحیح)، نصایح فردوسی، قانون اخلاق، دیوان‌هاتف اصفهانی (تصحیح)، ادبیات معاصر (ذیل بر ترجمه جلد چهارم تاریخ ادبی ایران ادوارد براون)، دیوان مسعود سعد سلمان (تصحیح) و دیوان اشعار اشاره کرد. به طور کلی این نویسنده برجسته در مدت عمرش ۳۸ اثر از خود بجا گذاشت که شامل ۱۲ تالیف، ۱۰ تصحیح متون و حاشیه نویسی و ۱۶ ترجمه است. جلال‌الدین همایی می‌نویسد: «رشید یاسمی جامع چندین هنر و دارای چند رشته فضل و کمال بود که هر کدامش به تنهایی موجب ارجمندی و قدر و قیمت اشخاص می‌گردد.»

همچنین ایرج افشار یزدی پژوهشگر بزرگ تاریخ و ادبیات فارسی در وصف یاسمی نوشته است: «از سال ۱۲۹۵ خورشیدی تا سی سال پس از آن، رشید یاسمی دست از تحقیق و ادب بر نگرفت، درس گفت، ‌ کتاب نوشت، ‌ترجمه کرد، ‌سخن راند و شعر سرود در طول عمر نسبتاً کوتاه خویش، ‌آثار متنوع و ارزنده ای به یادگار گذاشت و با کوشش بی دریغ در راه اعتلای ادب و فرهنگ ایران، جسم و جان خود را فرسود.  

سرو رشید

به پاسداشت خدمات یاسمی یادنامه ای به نام سرو رشید به همت ابراهیم رحیمی زنگنه و سهیل یاری گلدره تهیه و منتشر شده است. این کتاب شامل ۴۰ مقاله از محققان و پژوهشگران حوزۀ زبان و ادبیات فارسی درباره رشید یاسمی است. این کتاب در واقع به زندگی شخصی و هم حس و حال و جنبه ادبی استاد رشید یاسمی پرداخته است. البته در این کتاب گریزی هم به بررسی اشعار و سروده های سایر شاعران برجسته کشور از جمله مسعود سعد، اقبال لاهوری، شیخ سعدی، انواری، میرزا کلهر و فردوسی زده شده و مقالاتی درباره اسکندرنامه نگاری، شعر تیموری، عاطفه در ادبیات و رباعی از استادان زبان و ادبیان فارسی دانشگاه آورده شده است.

خاموشی

سرانجام این شاعر و نویسنده نامدار در اسفند۱۳۲۷ خورشیدی هنگام سخنرانی در دانشکده ادبیات، دچار سکته ناقص شد و مدتی در بیمارستان بستری بود اما سه سال تلاش پزشکان و خودش برای درمان هم نتیجه نداد و سرانجام در اردیبهشت ۱۳۳۰ خورشیدی در حالی که تنها ۵۶ سال داشت، چشم از جهان فرو بست و در محله تجریش در آرامگاه ظهیرالدوله در کنار بزرگان ادب فارسی به ‌خاک سپرده شد.

منابع:

۱- مجله امید - شماره ۲۳- ۳۰خرداد ۱۳۲۳

۲- مجله ماهیانه وحید- سیف الله وحید نیا- تیرماه۱۳۵۱-تهران.

۳- پژوهشگران معاصر ایران، هوشنگ اتحاد، فرهنگ معاصر ۱۳۸۰- ص ۳۶۳