به گزارش ایرنا شامگاه هیجدهم اردیبهشت "ایهاب الوزنی" یکی از فعالان مدنی عراق در شهر کربلا ترور و کشته شد. این اولین ترور این چنینی نبوده و پیش از این نیز با پایان یافتن اعتراضات مردم عراق در سال ۲۰۲۰ بیش از ۲۰ فعال مدنی، روزنامهنگار، خبرنگار و تحلیلگر سیاسی عراق بدست عوامل ناشناس کشته شدند. عاملانی که آمران آنها نیز هنوز نامشخصاند و همین امر ابهامات را برای بررسی و تدقیق در این حوادث بیشتر و شرایط را سخت تر و پیچیده تر میکند.
برای بازیابی اطلاعات و بررسی چند و چون این وقایع لازم است رجوعی مجمل به تحولات عراق در سال ۲۰۱۹ داشته باشیم.
در نوامبر و دسامبر سال ۲۰۱۹ (آذر ۹۸) اعتراضاتی در بغداد پایتخت عراق شکل گرفت که به تدریج به سایر شهرها و استان های عراق هم سرایت کرد که نهایتا به بزرگترین تجمع اعتراضی پس از سقوط رژیم بعث در سال ۲۰۰۳ بدل شد.
اعتراضات مردم غالبا اهداف مشترکی را دنبال می کرد و در واکنش به فساد گسترده دولتی، بیکاری قشر جوان، نابودی زیرساخت ها و خدمات عمومی ضعیف همچون نبود یا کمبود برق شهری و مشکل آب شرب در بسیاری از شهرها صورت گرفت که با پوشش خبری شبکه های منطقه ای نیز همراه شد. اعتراضاتی که البته نزدیک ۷۰۰ کشته و بیش از ۲۷ هزار زخمی و حدود ۳ هزار بازداشتی - براساس اعلام های رسمی - برجای گذاشت.
قابل انتظار بود که هر رسانه، متناسب با رویکرد خود این تحولات را تفسیر، تحلیل و بررسی کند و پوشش دهد و به همین علت شاهد آن بودیم که استفاده های رسانه ای برای "اختصاص دادن اعتراضات عراق به موضوع یا موضوعاتی ویژه" آغاز گردید و در نتیجه همین مساله، دیده شد که در بسیاری از موارد انحراف هایی در مسیر اصلی اعتراضات ایجاد شد که تاثیر پذیرفته از جوهای رسانه ای بود.
چندپارگی و چند دستگی های متعدد در میان معترضان این بستر را ایجاد کرده بود که بتوان با استفاده از چندصدایی ها، هر سلیقه و نظری را بعنوان "خواست عمومی" جلوه داد و امضای "مردم" را پای آنها نشاند؛ چراکه در بین اعتراض و ناآرامی همواره تشخیص "معترض واقعی" با سوءاستفاده کنندگان از موقعیت برای ابراز افکار شخصی، بسیار سخت است.
این چند دستگی ها از همه بیشتر به جریان های کمک می کرد که در تلاش بودند تا اعتراضات را در راستای اهداف خود مدیریت کنند. جریان هایی که اکثرا از خارج عراق نشات می گرفت و اساسا نه علاقه ای به حل معضلات مردم داشت و نه ارتباطی با اعتراضات؛ بلکه در پی بارور کردن شرایط موجود بودند که آبستن هر نوع واقعه ای بود.
ترکیب افکار و نظرات شخصی عده ای با اشاره های خبری از بیرون عراق، حوادثی دردناک را هم به دنبال داشت. بعنوان مثال یک نوجوان ۱۶ ساله دست فروش به نام "هیثم علی" در حاشیه اعتراضات کشته و جسد عریانش از چراغ راهنمایی آویزان شد و بسیاری با جسد او عکس یادگاری گرفتند که همه این اتفاقات دهشتناک در سایه ابهامات موجود - اعم از جریان های خارجی و تفکرات داخلی - رخ داد که معلوم نبود در محل حادثه چه کسی، چه کاره است؟! و مهمتر از آن چه شده که جامعه عراق تا این حد در مقابل یک جنایت منفعل شده است؟
در میان شرایط آماده برای برچسب های سیاسی، هر مساله کوچک و بزرگی به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می شد و آنچه که بخشی هرچند کوچک از مخاطبان عراقی را بی توجه به حقیقت، احاطه می کرد، توهم های موجود در بستر رسانه بود که نتیجه آن توهم ها، در مسایلی همچون توجیه هجوم به کنسولگری های ایران در عراق بروز می یافت.
اینگونه ماجراها از نظر کیفیت و حتی نوعیت بقدری تنوع داشت که احصاء آنها گزارشی جدا می طلبد اما می توان به مساله ای که چندین بُعد دارد اشاره کرد.
مساله حمله به کنسولگری های ایران در نجف و کربلا در سال ۹۸ که شاخه های تحولات مرتبط به آن چندتاست، یکی از رخدادهایی بود که زیر پوست و پوشش اعتراض مردمی شکل گرفت و از همان زمان هم معلوم بود که بنا به ادعاها "مردمی" و "خودجوش" نبوده اما بعدا بطور کامل ماهیت آن مشخص شد.
معاون استاندار کربلا با گذشت بیش از یکسال از اعتراضات و هجوم به کنسولگری ایران در کربلا، اسفندماه سال گذشته در مصاحبه با العهد از وجود "یک تیم جاسوسی" در این استان پرده برداشت که به منظور ایجاد آشوب و ناامنی در شهر و استان کربلا به عراق آمده بودند و سعی داشتند که ضمن "حمله به کنسولگری ایران در این شهر با سلاح آر.پی.جی، سرکنسول جمهوری اسلامی ایران را نیز ترور کنند" که با دستگیری این اشخاص، برنامه تروریستیشان خنثی شده و شکست خورد.
با فروکش کردن تب اعتراضات در سال ۲۰۲۰ ماجرا به سمت و سویی می رفت که گویی دیگر فرصتی برای ناامنی ها همچون مساله فوق (از نظر میدانی) و ایجاد رویکردهای خاص خبری (از نظر روانی و رسانه ای) به منظور تزریق به صفوف اعتراضی نمانده بود، اما ماجرایی که از آن سخن میگوییم شکل دیگری به خود گرفت. اعتراضات پایان یافت اما تلاش ها برای بهره برداری سیاسی از آن ادامه داشت.
تلاش های خبری اگر در تحریک دوباره مردم تاثیری نداشت، می توانست به آماده کردن بسترهای گوناگون برای استفاده در موقعیت های مناسب کمک شایانی به جریان های خارجی کند.
با بررسی این وقایع بهم پیوسته به اردیبهشت ۱۴۰۰ برمیگردیم.
"الوزنی" فعال اجتماعی در کربلا ترور می شود. این ترور که حتی شیوه آن نیز با ترورهای قبلی مشابه است ناگهان به بروز نارضایتی در مراسم تشییع جنازه می انجامد. "هشام الهاشمی" تحلیلگر برجسته سیاسی عراق نیز دی ماه سال ۹۸ ترور شد؛ در ترور "الوزنی" دقیقا از همان شیوه ای استفاده شد که در ترور الهاشمی بکار گرفته شده بود. چند مسلح ناشناس با موتور سیکلت به خودروی الوزنی نزدیک می شوند و بوسیله سلاح مجهز به "صدا خفه کن" شخص مورد نظر خود را که در خودروی خود نشسته بود هدف قرار داده و ترور می کنند.
این اتفاقات همانطور که گفته شد "پیوسته" بوده و همه بخش های مختلف یک سناریو هستند.
اتفاقات پیوسته که روندی آرام ولی دقیق را طی می کنند اهداف متعددی را در بطن خود دارند که همه آنها به ارتباطات حسنه خارجی عراق با همسایگان مخصوصا ایران برنمی گردد. بلکه از سوی دیگر "فراهم سازی شرایط ضربه زدن به ساختار سیاسی این کشور از داخل" نیز دنبال می شود.
جریان رودخانه خبری که در یکسال گذشته جهتی خاص داشت، حالا با این حادثه شیب و سرعت بیشتری گرفت تا به آن هدفی که از مدتها پیش ساخته و پرداخته شده بود؛ سرازیر گردد.
در اولین واکنش ها سفیر انگلیس در عراق طی مصاحبه ای با یکی از شبکه های وابسته به سعودی، سخنانی را بر زبان راند که به وضوح می شد جلوه های رضایت او را از این ترور در کلماتش دریافت.
وی که سخنان خود را با اتهام پراکنی تلویحی و البته غیرمستند آغاز کرده بود رفته رفته یکی از اهدافی که در روند تحولات اخیر عراق می جوید را فاش ساخت.
این دست اظهارات استفان هیکی امری تازه نبوده و سابقه دار نیز هست. او اسفندماه سال گذشته ایران را به دخالت در امور عراق و پشتیبانی از گروه هایی که وی "خارج از ضابطه" نامیده بود متهم کرد.
هیکی در مصاحبه اخیر خود پس از حوادث کربلا بار دیگر اتهامات مردود خود را علیه ایران تکرار کرد اما این بار نه به وضوح بلکه در پرده های تلویح و تلمیح، سعی در عوض کردن جهت نوک پیکان اتهامات به سوی تهران داشت.
سفیر انگلیس در بغداد علیرغم اظهارات اسفندماه سال گذشته خود که خواستار انتخاباتی آزاد و شفاف شده بود؛ در سخنان تازه خود شرایط عراق را برای برگزاری انتخابات "نامناسب" عنوان کرد.
این بخش سخنان هیکی که با واکنش شخصیت های مختلف سیاسی عراق مواجه شد، از آن هدف مخفی که در داخل عراق دنبال می شد پرده برداشت.
هیکی که به زعم برخی تحلیلگران عراقی می پندارد عراق هنوز تحت قیومیت انگلیس است، سخنان مداخله جویانه خود را مطرح می سازد و برای انتخاباتی که وجاهت قانونی یافته، تصمیم می گیرد.
همزمان با این اظهارات، زمزمه هایی نیز از گوشه و کنار عرصه سیاسی عراق شنیده می شد که "عده ای از مردم" در پی ترور "الوزنی" انتخابات اکتبر آینده عراق را تحریم کرده اند. در حالیکه عراق برای ایجاد نظام سیاسی مستقر و ثابت نیازمند مشارکت بالای مردم می باشد.
به هر روی آنچه که در بستر سیاسی - اجتماعی در عراق رخ میدهد، در قاطبه موارد بی علت نبوده و اهداف بسیار دقیق و کارشناسی شده ای را دنبال می کنند.
ضربه زدن به انتخابات و نظام سیاسی عراق، ایجاد ناامنی برای استمرار نیروهای اشغالگر خارجی در خاک عراق، امنیتی کردن جو و برهم زدن آرامش روانی جامعه و در آخر از بین بردن ارتباطات خارجی کشوری همچون عراق با همسایه غربی خود، ایران از سری منظوراتی است که در منظومه فهرست برنامه های اجرایی در عراق گنجانده شده اند.
تلاش هیکی برای ارتباط دادن ترور فعالان مدنی در عراق به جمهوری اسلامی درحالی صورت گرفت که ساعاتی پس از ترور "الوزنی" یک خبرنگار شیعه در استان دیوانیه نیز مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت و از ناحیه سر گلوله خورد که اکنون در بیمارستان بستری و شرایط حادی را سپری می کند؛ اما آیا این سوال پرسیده می شود که اگر کشوری مثل ایران پشت این ترورهاست پس چرا خبرنگاران شیعه نیز ترور می شوند؟
جدای از این موضوعات، مساله حضور حمله کنندگان به کنسولگری ایران در کربلا نیز جالب توجه است. جایی که عده ای با آتش زدن لاستیک و چند درخت و بستن خیابان اوضاع را برای مدتی ناآرام کردند اما با گذشت ساعتی و معطوف شدن توجه رسانه های مخالف ایران در منطقه و استفاده های خبری، حضور نیروهای امنیتی در اطراف کنسولگری آرامش را دوباره به محل بازگرداند.
از دیگرسو این تلاش ها برای اتهام پراکنی علیه ایران و ایجاد ناامنی در نزدیکی کنسولگری کشورمان در عراق درحالی صورت گرفت که فقط ساعاتی پس از ترور "الوزنی"، کنسولگری ایران در کربلا بعنوان مرکز دیپلماتیک مستقر در شهر محل وقوع حادثه، این اتفاق را محکوم کرد و همین مساله گَرد ابهام بیشتری به ماهیت ماجرا می پاشد که چرا باید با تمامی این توصیفات، شرایطی علیه ایران ترتیب داده شود و انگشت های اتهام را به سوی تهران نشانه گرفت؟
نکته قابل توجه دیگر، همزمانی این وقایع با رویداد های قدس شریف در بیت المقدس و هجوم ماموران صهیونیستی به نمازگزاران و روزه داران فلسطینی در مسجد الاقصی بود که با رویکردی کاملا یک طرفه و مشخص، ناآرامی های موقت کربلا تا ۲۴ ساعت موضوع بحث و گفتگوی شبکه های خبری بود اما دشمنی های متمادی و بی وقفه صهیونیست ها علیه فلسطینیان در مسجدالاقصی که تقریبا در تمام ساعات شبانه روز ادامه داشت، فقط بخش اندکی از اخبار این شبکه ها را به خود اختصاص داده بود.
عزت الشابندر، سیاستمدار معروف عراقی در یک توییت نسبت به وقایع یکسال اخیر عراق که با ماجرای چند روز گذشته پیوند خورده بود واکنش نشان داد و "آدم ربایی ها و مفقود شدن افراد" را کار "گروه های ناشناس و مشکوکی" عنوان کرد که به نفع قدرت های "منطقه ای و فرامنطقه" ای دست به این گونه اقدامات می زنند.
نعیم العبودی نماینده پارلمان عراق نیز این وقایع متوالی را، اتفاقاتی برشمرد که "وقتی کنار هم قرار داده می شوند نشانه های توطئه هم پدیدار می گردد".
با این اوصاف و درک شخصیت های سیاسی عراق از کشورشان توطئه ای که قدرت های فرامنطقه ای در عراق پیریزی و پیگیری می شود، چیست؟
تمامی این بررسی ها نشان میدهد که نه تنها اقداماتی نظیر هجوم اخیر به کنسولگری ایران بلکه اتفاقات سال گذشته نیز با برنامه ریزی هایی زنجیروار و پیوسته، بر صحنه اجتماعی - سیاسی عراق ظاهر شد و ترورهای فعالان سیاسی و مدنی این کشور نیز به گواه ناظران و شخصیت های برجسته سیاسی عراقی، از بیرون این کشور و بیرون منطقه سازماندهی و ترتیب داده می شود تا با ابهام های همیشگی که چاشنی کار است، همراه با سلاح رسانه جریانات سیاسی را همراستا با منافع خود جهت دهند.
امری که هوشیاری مقامات تهران و بغداد را می طلبد و بایستی در چارچوب احترام به قوانین دیپلماتیک، همکاری ها و همگرایی ها در راستای منافع مشترک و متحد شدن برابر دشمنان اتحاد، تقویت گردد.