پیش از مقامات و ارتش سوریه، «حزب الله لبنان» و مقاومت فلسطین به این نتیجه رسیده بودند که باید در مقابل تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی ایستاد و جوابهای این رژیم جنایتکار را با موشک و سلاحهای مقاومت داد.
حزب الله لبنان در دو جنگ ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ درس خوبی به صهیونیستها داد. در سال ۲۰۰۰ توانست با ضربات مهلک به پیکر ارتش متجاوز صهیونیستی، نظامیان متجاوز این رژیم را از لبنان بیرون کند و در جنگ دوم یعنی جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ نیز دومین ضربه کاری حزب الله بر پیکر متجاوزان صهیونیست وارد شد و شکست دوم را دوباره به اشغالگران تحمیل کرد.
مقاومت فلسطین نیز با پیروی از حزب الله لبنان در سال ۲۰۰۸ شکست سنگینی را به متجاوزان صهیونیست تحمیل کرد و این مساله سرآغازی شد برای پیروزیهای بعدی جنبشهای اسلامی فلسطین تا این که امروز مقاومت به راحتی میتواند در مقابل تجاوزهای ارتش صهیونیستی به غزه با تقویت صنایع موشکی خود به راحتی حتی «حیفا» در عمق سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد.
بمبافکنهای رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر و پس از آغاز بحران سوریه با کمک آمریکاییها عملا به نیروی هوایی گروههای تروریستی تبدیل شدند و طی این سالها بارها مواضع ارتش سوریه و جبهه مقاومت اسلامی را برای جلوگیری از شکست تروریستها بمباران کردهاند، ولی اقدامات آنها نتوانست تروریستها را نجات دهد و در آذر ماه سال ۱۳۹۶ گروه تروریستی «داعش» در سوریه شکست خورد و دیگر گروههای تروریستی همچون «تحریر الشام» (جبهه النصره سابق) با ترک مواضع خود در نقاط مختلف سوریه مجبور شدند که زیر پرچم ترکیه و آمریکا در استان «ادلب» در شمال غرب سوریه متمرکز شوند.
در سالهای اخیر حملات هوایی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه داشته و در چهار سال اخیر به طور میانگین به هفتهای یک تا دو بار رسیده بود تا این که در دوم اردیبهشت ماه سال جاری با یک اقدام بیسابقه سامانه پدافند هوایی ارتش سوریه که از سوی دوستان این کشور تقویت شده بود، ورق برگشت و به یکباره یک جنگنده – بمبافکن رژیم صهیونیستی در فضای سرزمینهای اشغالی که اقدام به حمله علیه مواضع ارتش سوریه کرده بود، مورد رهگیری موشک «اس ۲۰۰ » سوری قرار گرفت؛ هر چند این موشک نتوانست این بمب افکن را هدف قرار دهد، ولی این اقدام باعث شد تا ترمز حملات هوایی صهیونیستها علیه سوریه کشیده شود و از آن پس تاکنون رژیم صهیونیستی تنها توانسته یکبار (در ۱۵ اردیبهشت) آنهم از مسیر دریای مدیترانه به خاک سوریه یعنی بنادر «لاذقیه» و «طرطوس» و حومه استان «حماه» در شمال غرب این کشور حمله کند.
رهگیری بمبافکن رژیم صهیونیستی در فضای سرزمینهای اشغالی نشان داد که صبر راهبردی سوریه به پایان رسیده و دفاع ارتش این کشور از عمق فلسطین اشغالی کلید خورده است؛ اما این موضوع فقط یک روی سکه بود، چرا که موشک شلیک شده با گذر از پنج لایه سامانه ضدهوایی اشغالگران صهیونیست در نزدیکی تاسیسات هسته ای "دیمونا" فرود آمد و صدای انفجار آن تا دهها کیلومتر نیز شنیده شد و برخی نشریات عبری چند روز بعد اعلام کردند که این انفجار مهیب موجب نشت مواد رادیو اکتیو در این تاسیسات شده است.
خبر انفجار مهیب در نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا در سرزمینهای اشغالی به دلیل اهمیت آن به سرعت در رسانههای منطقه و جهان بازنشر یافت. این خبر از آن جهت برای منطقه و جهان حائز اهمیت بود که مقامات صهیونیست همواره تاکید بر امن بودن آسمان سرزمینهای اشغالی داشتند و با پروپاگاندای (تبلیغات سیاسی) فراوان ادعا میکردند که هیچ پرندهای نمیتواند بدون اجازه آنها وارد فضای اسراییل شود.
در دقایق اولیه این انفجار مهیب، منابع صهیونیستی ادعا کردند که صدای آژیر خطر در مناطق اطراف نیروگاه هستهای دیمونا به صدا درآمده که به دلیل انفجار یک خمپاره یا راکت بوده است!.
اما با گذشت چند ساعت از این انفجار مشخص شد که واقعه آنگونه که مقامات و رسانههای صهیونیستی مدعی شدهاند، نبوده، بلکه یک موشک با عبور از پنج لایه دفاع هوایی رژیم صهیونیستی در نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا فرود آمده و صدای انفجار آن تا دهها کیلومتر نیز شنیده شده است.
وبگاه عبری زبان «روترنت» نیز به نقل از یکی از ساکنان منطقه «ابوقرینات» در نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا نقل کرد که «شدت انفجار به حدی بود که خانههای ما به لرزه درآمد».
از نکات برجسته انفجار مهیب دوم اردیبهشت ماه در نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا آن بود که به هیچ وجه صدای آژیر خطر در سرزمینهای اشغالی به صدا در نیامد و صهیونیستهای ساکن در منطقه پس از اصابت موشک بسیار وحشت زده شدند، زیرا به دلیل عدم اطلاع به پناهگاه نرفته بودند؛ هرچند برخی رسانههای رژیم صهیونیستی در ابتدا ادعا کرده بودند که قبل از اصابت موشک به «صحرای نقب» در نزدیکی دیمونا صدای آژیر خطر به صدا درآمده بود!.
موضوع مهمی که در این میان وجود دارد این است که قدرت بازدارندگی پوشالی رژیم صهیونیستی شکست خورده و «گنبد آهنین» در مقابل حملات موشکهای ارتش سوریه و جبهه مقاومت اسلامی ناتوان است که نتیجه آن را به راحتی امروز میتوان با اصابت صدها راکت شلیک شده از غزه به شهرها و شهرکهای صهیونیست نشین در سرزمینهای اشغالی ملاحظه کرد.
به اعتقاد کارشناسان و تحلیلگران مسایل منطقه، کشیده شدن نبرد به عمق سرزمینهای اشغالی از حیث هوایی و زمینی مطمئنا صهیونیستهای غاصب را از ادامه تجاوزها منصرف خواهد کرد و زمینهای خواهد شد که با یاری خدا در زمانی نه چندان دور شاهد اضمحلال این رژیم غاصب باشیم.
نکته مهمتر این که مقامات سوری متوجه شدهاند که دل بستن به سازمانهای بینالمللی و همچنین دفاع در سرزمین خود، تاکنون نتیجه ملموسی برایشان نداشته و بهترین دفاع کشاندن بازی به زمین حریف میباشد.
به اعتقاد کارشناسان مسایل منطقه اگر شیوه جدید ارتش سوریه که همان بازی در سرزمین دشمن میباشد، ادامه یابد، مطمئنا رژیم صهیونیستی دیگر نخواهد توانست هر زمانی که دلش میخواهد به مواضع ارتش سوریه و جبهه مقاومت اسلامی حمله کند.