به گزارش ایرنا در این تحلیل که روز دوشنبه منتشر شد به سابقه این گفت و گوها پرداخته شده و آمده است: مشخص شده است طی دو ماه گذشته مقامات عربستان سعودی و ایران در حال ملاقات و گفتگو با یکدیگر بوده اند. در ابتدا گفت و گوها با انتشار اولین خبر در ابتدای آوریل تکذیب شد اما در پایان ماه، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در مصاحبه ای با تلویزیون دولتی این کشور گفت که «مشتاق روابط بهتر بین دو کشور است».
اظهارات بن سلمان به عنوان یک چراغ سبز عمل کرد از آن زمان صراحت بیشتری وجود دارد که دو طرف دیدار می کنند این مذاکرات با توجه به رقابت طولانی مدت دو کشور و عدم وجود روابط دیپلماتیک از زمان فراخواندن سفیران یکدیگر از پنج سال پیش، قابل توجه است.
گفت و گو بین عربستان و ایران مورد استقبال است، اگرچه مشخص نیست که - چه نتیجه ای - تاکنون حاصل شده است. اما در وهله اول چه عاملی باعث آغاز مذاکرات شد و این گفت و گوها ممکن است به کجا منجر شود؟ شاید ساده ترین توضیحی که ارائه شده است، تغییر در فضای بین المللی، به ویژه تغییر ریاست جمهوری در ایالات متحده در ابتدای سال جاری است. برای سعودی ها این تغییر شدید بود زیرا آنها پس از روی کار آمدن جو بایدن، دونالد ترامپ، یک شریک بسیار نزدیک خود را در کاخ سفید از دست دادند.
اگرچه ایالات متحده و عربستان سعودی متحدان نزدیک هستند، اما ترامپ به صورت ویژه ای به ریاض نزدیک بود ترامپ یکی از طرفداران سرسخت بن سلمان بود چشمانش را بر رفتارهای وی، از جمله دخالت او در قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی بست. حمایت قاطع ترامپ از سعودی ها با مخالفت شدید ایران روبرو شد. ترامپ از توافق هسته ای با ایران به عنوان توافق نامه بد انتقاد کرد و ایالات متحده را در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج کرد. با این حال، استراتژی «فشار حداکثری» ترامپ تا حد زیادی شکست خورده است. اگرچه اقتصاد ایران تحت فشار تحریم ها قرار گرفته است، اما با افزایش تولید و ذخیره مواد هسته ای، تهران تعهدات خود را در قبال این توافق کاهش داده است.
برخلاف ترامپ، بایدن اظهار داشته است که آمادگی برقراری رابطه پایین تر با سعودی ها است در ماه فوریه، او گزارش آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) را منتشر کرد که می گوید ولیعهد سعودی عامل قتل خاشقچی است، اما وی را تحریم نکرد بایدن همچنین به تغییر سیاست ترامپ درباره ایران ابراز تمایل کرده است مقامات آمریکایی در حال حاضر در حال مذاکره غیرمستقیم با ایران هستند تا تهران و واشنگتن را به توافق هسته ای برگردانند.
این مورد اگرچه جذاب است اما کافی نیست. ترامپ به اندازه انچه وانمود می کرد شریک قابل اعتمادی نبود. شاید آخرین نمونه آن واکنش وی در برابر حمله هواپیماهای بدون سرنشین به پالایشگاه نفت عربستان سعودی در سپتامبر ۲۰۱۹ بود. این حمله به حوثی ها، یک گروه اسلامگرا در شمال یمن نسبت داده شد که سعودی ها در حال حاضر با آن می جنگند حمله به دو دلیل قابل توجه بود. سعودی ها علاوه بر از دست دادن نیمی از تولید نفت این کشور، از بازگشت ترامپ به وعده های قبلی برای ارائه پشتیبانی مستقیم تر از جمله حمایت های نظامی ناامید شدند. از آن زمان، حوثی ها به حملات خود به تاسیسات نفتی سعودی به طور منظم ادامه داده اند،
علاوه بر این، ممکن است ترامپ در محاسبات غلط عربستان (و امارات) که منجر به بحران خلیج فارس با قطر در سال ۲۰۱۷ شده است، نقش داشته باشد. به گفته کریستین اولریچسن، محقق حوزه خلیج فارس در دانشگاه رایس، سعودی ها و اماراتی ها ترامپ و تیم او را پس از انتخابات ۲۰۱۶ به سوی خود جذب کردند با این امید که هنگام محاصره قطر، که آن را یک کشور منطقه ای مخل و غیر قابل اعتماد می دانستند، ترامپ را همراه خود دارند اما ترامپ عقب نشینی کرد و موضع بی طرفانه تری را بین دو طرف اتخاذ نمود. سعودی ها و امارات متحده عربی تحریم دیپلماتیک و اقتصادی خود از قطر را حفظ کردند اما در این مدت روابط دوحه با ایران بیشتر شد به طوری که باعث نگرانی عربستان و امارات شد به طوری در آغاز سال جاری مجبور شدند محاصره این کشور را کنار بگذارند.
با نگاهی فراتر از ایالات متحده، دلایل منطقه ای و داخلی نیز دخیل است که هم عربستان سعودی و هم ایران خواهان روابط بهتر با یکدیگر هستند به گفته مقامات عراقی که بیشترین میزبانی دو طرف را داشته اند در دور اخیر مذاکرات، ایران امیدوار است بهبود روابط با عربستان سعودی به فروش نفت تهران در بازارهای جهانی کمک کند در عوض تهران نیز کمک کند تا حوثی ها به عربستان حمله نکنند ایران می خواهد عربستان نفت این کشور را با قیمت های پایین تر از نرخ بازار خریداری کند و آن را در سطح بین المللی بفروشد تا اینگونه از تأثیر تحریم ها علیه خود بکاهد.
عربستان سعودی بزرگترین مصرف کننده تجهیزات نظامی در منطقه است. در سال ۲۰۱۹، تقریباً ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی اش را صرف خرید سلاح کرد. اما سعودی ها مانند سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس که به تولید و صادرات نفت و گاز متکی هستند، متوجه شده اند باید اقتصاد خود را متحول کنند تا برای اقتصادی جهانی که اتکای کمتری به سوخت های فسیلی دارد آماده باشند. برای انجام این کار باید سرمایه گذاری شود. اما ممکن است در صورت ادامه قیمت پایین نفت، این کار دشوار باشد.
با نگاه رو به جلو، اگر عربستان سعودی و ایران بتوانند توافق کنند، ممکن است این اقدام بیش از هر تغییری در واشنگتن به دلیل چالش ها و مشکلات دو طرف باشد علاوه بر این، اگر واقعاً چنین باشد، این بدان معناست که توافقنامه دوام بیشتری دارد، زیرا تقاضای داخلی کافی برای اطمینان از دوام و پیشبرد آن وجود دارد.