به گزارش ایرنا؛ بدون تردید افت محسوس آبی اناریها و شکستهای سنگین مقابل بایرنمونیخ و پاریسنژرمن در ۲ فصل متوالی لیگ قهرمانان و همچنین جا ماندن از کسب قهرمانی در لالیگا در فصل جاری و گذشته یک اتفاق نیست و دلایل بسیار زیادی در ثبت این نتایج دخالت دارد.
بی شک از دست دادن بازیکنان تاثیرگذار مانند نیمار و سوارز و سایر بازیکنان ارزشمند دیگر این تیم که تنها به دلیل کسب درآمد بیشتر به آنان چوب حراج زده شد یکی از دلایل این موضوع است.
البته اوج فاجعه وقتی آشکار می شود که با بیتدبیری سران این باشگاه، بازیکنانی به خدمت گرفته شدند که به هیچ وجه در اندازههای نفرات خارج شده از فهرست نبودهاند. به عبارت دیگر لباس آبیاناری بارسلونا برای آنان بیش از حد گشاد بوده و نتوانستند با عضویت و بازی در این تیم جای خالی ستارههای جدا شده را پر کنند.
سران جدید باشگاه اکنون با وعده جذب بازیکنانی همانند آگوئرو به دنبال ادامه همان روند هستند غافل از آنکه آگوئرو اگر توانایی لازم را داشت، منچسترسیتی به جدایی او رضایت نمی داد.
شاید اتکای بیش از اندازه به لیونل مسی فوق ستاره آرژانتینی دیگر دلیل ناکامی بارسلونا در سالهای گذشته است.
مسوولان باشگاه با رواج این باور در بین سهامداران و هواداران مبنی بر اینکه مسی به تنهایی می تواند تیم شأن را راهبری و به قهرمانی متعدد برساند بیش از حد بر شانههای این بازیکنان فشار آورده و او را فرسوده کردند.
این در حالی است که مسی، دیگر بازیکن جوان گذشته نیست و شادابی گذشته را هم ندارد البته این بدان معنی نیست که او دیگر از گردونه خارج شده است و باید فوتبال را کنار بگذارد. ما هم معتقدیم مسی هنوز هم با حرکات چشمنوازش با توپ، حرکات انفجاری و عبور از بازیکن یا بازیکنان پیشرو، تصمیم گیریهای غیر قابل تصور برای ضربه زدن یا پاس دادن، زدن ضربات دقیق ایستگاهی، درییل های زیبا و خارج کردن بازیکن حریف از جریان بازی و حرکات بسیار اعجاب انگیز از سایر بازیکنان تیمش برتر است.
بنابراین باید گفت او هنوز هم همتا ندارد اما با این همه باید بپذیریم او دیگر نمی تواند بارسلونا را در این شرایط یکه و تنها به اوج برساند. فوتبال همانند سایر پدیده های این عالم، همه روزه در حال پیشرفت و به روز شدن است از این رو در این شرایط حتی مارادونای فقید که بسیاری از کارشناسان او را از مسی هم برتر می دانند هم اگر می بود دیگر نمی توانست با ارتش یک نفره رقبا را با خاک یکسان کند؛ پس تکیه بارسلونا تنها به مسی دیگر راه گشا نیست و نمی توان با این امید به قهرمانی رسید.
یکی دیگری از دلایل ناکامی بارسلونا سن بالای بازیکنان و حفظ تعدادی زیادی دیگر از بازیکنان قدیمی همانند پیکه است که دیگر مدافع مستحکم گذشته نیست. او در رقابت برای تصاحب توپ با مهاجمان اغلب جا میماند، به راحتی دریبل می خورد و بسیاری از گلهایی که تیمش در این فصل دریافت کرده ناشی از اشتباهات جبران ناپذیر او بوده است.
همچنین در خط میانی هم بازیکنانی نظیر بوسکتس با این ترکیب تیم فعلی کارآیی لازم را ندارند و باید بزودی برای او و سایر بازیکنانی از این دست، جانشینان شایسته دیگری جایگزین کرد.
درخط حمله نیز خرید گریژمان آن طور که باید به تیم کمک نکرد.او در این فصل بیشتر از اینکه در زمین باشد، نیمکتنشین بود و در لحظاتی که در زمین هم بود کار خاصی انجام نمیداد.
او در طول این فصل هر چند برای تیمش گل های حساس و زیبایی که فقط خودش می توانست آنان را بزند به ثمر رساند اما از طرف دیگر باید گفت هر مهاجم معمولی دیگری نیز می توانست سایر
گل هایی که او زده است را بزند.
یکی دیگری از دلایل ناکامی بارسلونا، سپردن هدایت این تیم به رونالد کومان است او به هیچ وجه نتوانست در جدال با تیم های بزرگ، تیمش را به پیروزی برساند و یا مانع از شکست آن شود.
در پایان باید گفت بارسلونا برای بازگشت به روزهای گذشته به یک انقلاب بزرگ در کادر فنی، ترکیب بازیکنان به منظور حمایت بیشتر از مسی و پیروزی در دیدارهای مهم و سرنوشت ساز و نیاز دارد.
بدون شک چنانچه بخواهیم یک بار دیگر آبی اناری ها را در اوج ببینیم باید سران باشگاه این نواقص برطرف کنند تا دل میلیونها هوادار این تیم در سراسر دنیا شاد شود و بیش از این حسرت ناکامی های تیمشان را نخورند.