مادرید- ایرنا- به همت رایزنی فرهنگی سفارت ایران و انجمن آثار و مفاخر ایران و مشارکت و همکاری دانشگاه عرفان آویلا(غرب اسپانیا )، مرکز گفتگوی میان ادیان و فرهنگ ها و معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نخستین جلسه گفتگوی میان ادیان روز سه شنبه در اسپانیا برگزار شد.

به گزارش ایرنا ، در این جلسه که به صورت برخط انجام شد، سه اندیشمند و استاد دانشگاه از ایران و سه استاد دانشگاه عرفان شهر آویلا به بیان سخنانی درباره عرفای مسلمان و مسیحی پرداختند و زندگی آنها را از زاویه زیست اخلاقی مورد بحث و تحلیل قرار دادند. «حسن بلخاری» رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، «سید علی اصغر میرباقری فرد» رئیس انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی و «حامد ناجی» استاد دانشگاه اصفهان از سمت ایران و آقایان «یرزی جوانسوکی» دکتر الهیات و استاد دانشگاه آویلا، «خاویر فرانچسکو فرمین» رئیس دانشگاه عرفان آویلا و « رمولو کوارتاس» معاون این دانشگاه در طرف اسپانیایی سخنرانان این جلسه بودند.

در ابتدای جلسه و در بخش افتتاحیه نشست، بلخاری ابراز امیدواری کرد در نخستین تجربه گفتگو با دانشمندان اسپانیایی با توجه به تقریب معنوی و عرفانی و کلامی و اخلاقی و حکمی که میان ما و جهان مسیحیت وجود دارد نتیجه به گونه ای باشد که در آینده هم به شکل حضوری و هم به صورت دنباله دار بتوانیم این مباحث را ادامه دهیم.

«محمد مهدی احمدی» رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران نیز در این بخش به بیان سخنانی پرداخت. احمدی ابراز داشت :اخلاق از مهم ترین حاجات آدمیان به دین است. از همین رو شایسته است در جامعه ای که عمده مردم به ادیان آسمانی و الهی اعتقاد دارند آموزگاران آن جامعه به این موضوع اهمیت دهند چون رکن رکین در تمام ادیان الهی بویژه اسلام و مسیحیت اخلاق است  لذا اخلاقی زیستن از شاخص های زیست مومنانه است که محور زیستن مومنانه تقوا است. رایزن فرهنگی کشورمان در ادامه اهمیت تقوا در جامعه دینی بیان داشت ما آدمیان احتیاج به ترازو داریم که خودمان را محک زنیم و خویشتن خویش را مورد ارزیابی قرار دهیم تا از این طریق منزلت خودمان را بسنجیم. در فرهنگ ماتریالیسم مدرن که بر اساس سرمایه داری شکل گرفته ارزش پول است. ارزش خودشان را با پول ارزیابی می کنند یا در دوران قبل از مدرن شاخص ارزیابی و سنجش آدمیان پول نبود بلکه شرافت خون بود. اما قرآن به ما می فرماید: ان اکرمکم عندالله اتقاکم. احمدی در توضیح و تبیین مساله تقوا و نسبت آن با اخلاق گفت در این آیه که پیام مهم خداوند است اولاً اینکه معیار سنجش تقواست، هر که تقوایش بیشتر منزلتش بیشتر. گرامی ترین شما نزد خدا با تقوا ترین شما هستند تقوا همان کنترل نفس است در مقابل آسیب هایی که شخصیت بشری را تخریب می کند. لذا در این نشست علمی ما از سبک زندگی و زیست مومنانه عرفا بعنوان الگو استفاده می کنیم تا بتوانیم زیست مومنانه ای داشته باشیم و جامعه ای که زندگی شرافتمندانه ای داشته باشد، جامعه رشد یافته و موفقی خواهد بود.

در ادامه جلسه «خاویر سانچو فرمین» رئیس دانشگاه عرفان آویلا نیز ابراز امیدواری نمود این نشست برای هر دو طرف مفید باشد و شناخت زیست عرفای مسیحی و مسلمان به آنچه انسان امروز به عنوان الگو برای زندگی سعادتمند نیاز دارد کمک کند.

در آخرین بخش از مراسم افتتاحیه حجت الاسلام و المسلمین محمد مهدی تسخیری رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگ های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سخنان خود ضمن معرفی مرکز تحت مدیریتش به عنوان متولی رسمی کشور در انجام گفتگوهای دینی با شخصیت ها و مراکز مهم دینی جهان گفت که در این زمینه گام های ارزشمندی برداشته شده است. از جمله برگزاری منظم و مستمر گفتگوی دینی با واتیکان (که تا کنون دوازده دور آن در تهران و واتیکان انجام شده)، گفتگو با کلیسای ارتدوکس روسیه، گفتگو با اندیشمندان یونان، اتریش، سوئیس، فیلیپین، کرواسی، فرانسه، آلمان، آمریکا، کانادا، انگلیس، ایتالیا و برخی کشورهای دیگر.

تسخیری در بخش دیگر سخنان خود گفت عرفان اسلامی با عقل و خرد در تعارض و تضاد نیست و یک عارف شیعه در اوج شکوفایی عقل و خرد به مقام شهود و عرفان دست می یابد. همچنین در عرفان اسلامی افراط و تفریط در هیچ زمینه ای وجود ندارد. رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگ ها گفت زیست اخلاقی مدارا گونه عرفای بزرگ ناشی از تاسی به انسانی کامل چون پیامبر اکرم است که همه حوزه های علمی و عملی را بر اساس اخلاق بنا نمود به گونه ای که این زیست در نهایت انسان را به جایی می رساند که که جز خدا چیزی نبیند و آنگونه که یعسوب العرفا علی ابن ابی طالب می فرمایند: «ما رایت شیئا الا و رایت الله قبله و بعده و معه و فیه».

بخش ارائه مقالات با شش سخنرانی

پس از پایان آیین افتتاحیه، «حسن بلخاری» سخنان خود را با موضوع «زیست اخلاقی از منظر ابن عربی» ارائه نمود.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: کلام و نظر ابن عربی در باب اخلاق و زیستن اخلاقی ، بسیار جامع و مفصل است و اگر بگوییم وی در تمامی آثار خویش مهم‌ترین اصل مباحثات خود را تبیین جایگاه اخلاقی انسان قرار داده، اغراق نکرده‌ایم و این شاید متأثر از این کلام پیامبر اسلام باشد که فرمودند: من برای تکمیل مکارم اخلاق برگزیده شده‌ام از دیدگاه ابن‌عربی، اخلاق نه از حوزه نظر که از قلمرو عمل آغاز می‌شود. به عبارتی ابن‌ عربی، زیستن اخلاقی یا اخلاقی بودن انسان را اول و بالذات یک امر عملی می‌داند و نه یک امر نظری که دستاورد آن غرقه شدن در مباحث نظری است که هیچگاه پایانی ندارد. این بدان معناست که از منظر او، زیست اخلاقی، محور و بنیاد است نه فربه ی نظری در حوزه اخلاق و این مساله بسیار مهمی است.

استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد:از دیدگاه ابن‌ عربی، کسی که سیر زیستن بر بنیاد اخلاق را از عمل آغاز نموده و در این راه با نیّت خالص طی مسیر نماید مبدّل به رجل الهی یا مرد خدا می‌شود. مرد خدا از دیدگاه او، کسی است که بر نفسِ خویش حاکم بوده یا به تعبیری بر آن سلطنت دارد. وی این‌گونه مردان را دو دسته می‌داند گروهی که سلطنت مطلقه بر نفس خویش دارند و به جایی رسیده‌اند که حقیقت را به عینه مشاهده می‌نمایند و گروهی که حکومت مطلقه بر نفس خویش ندارند اما از طریق انجام اوامر الهی و عدم انجام نواهی او به ملاقات حق در قیامت نائل می‌شوند. از دیدگاه ابن عربی،  هردو گروه بر بنیاد زیست اخلاقی به این جایگاه و مقام رسیده‌اند.

بلخاری در پایان تاکید کرد: نکته مهم در آرای ابن‌ عربی و دیگر عرفای مسلمان، در زیستن اخلاقی حرکت از جسم به نفس و سپس روح است. انسان ابتدا باید در مقام جسم، رذائل اخلاقی را از خود دور نگاه داشته و سعی وسیع و بلیغ نماید در دام شهوات و هواهای نفسانی اسیر نگردد. اگر چنین اسارتی رخ دهد نفس نیز آلوده می‌گردد و این آلودگی سبب رنج و عُسرت روح می‌شود. این بدان معناست که صحت و سلامت روح بستگی کامل به رعایت مسائل اخلاقی و تلاش در نیل به مکارم اخلاقی دارد.

پس از آن «جرزی نواجووسکی» با موضوع « سانتا ترزا د خسوس: عرفانی بر مبنای ارزش های اخلاقی» سخنرانی کرد. نواجووسکی که اصالتا اهل لهستان است و به تدریس الهیات مسیحی در دانشگاه آویلا اشتغال دارد سخنان خود را درباره عارف مسیحی سانتا ترزا اینگونه آغاز کرد: ترزا سانچز د سپدا د آویلا ای آئومادا یا سانتا ترزای مسیح، در سال 1515 در آویلا به دنیا آمد و در سال 1582 در آلبا د تورمس (سالامانکا) درگذشت.

سانتا ترزا به دلیل تجارب شخصی خود در ارتباط با خدا، کارهای مکتوب او و صومعه های بنیانگذاری شده توسط وی، یکی از برجسته ترین چهره های عرفان غربی مسیحی به شمار می رود. او زنی است که به لطف ارتباط مستقیم و تجربی با خداوند وارد حرم راز الهی شد و بخشی از آن را برای ما آشکار ساخت. سانتا ترزا بی شک، همان طور که نوشته های او و دختران و پسران روحانی اش گواهی می دهند، یک عارف و یک مفسر رموز دینی منحصر به فرد است.  

نواجووسکی در ادامه تمرکز خود را بر سه محور اصلی زندگی اخلاقی و عرفانی سانتا ترزا قرار داد و گفت شاید یکی از مهمترین رازها این باشد که آثار او بر اساس ارزشهای انسانی و معنوی ساخته شده اند که از ازل برای همه بشریت معتبر بوده اند. عشق ، آزادی و حقیقت سه ارزش اساسی در سیستم معنوی او و پایه و اساس سبک زندگی جدید برای شخص دعا کننده هستند که در ادامه به آن ها می پردازم.

استاد دانشگاه عرفان آویلا در توضیح و تبیین این سه ارزش بنیادین در تفکر عرفانی سانتا ترزا گفت: اولین قسمت اثر او به نام راه کمال به تبیین عشق، آزادی و حقیقت که به اعتقاد ترزا سه واقعیت اساسی و بنیادی برای زندگی در نیایش و به ویژه برای زندگی مراقبه ای هستند، اختصاص یافته است. این سه واقعیت عشق به دیگران، رها کردن که همان آزادی است و فروتنی هستند که به تعبیر سانتا ترزا گام برداشتن در حقیقت است. به همین ترتیب ، آنها سه واقعیت بشری در سطح جهان هستند که بنیان هر جامعه و وجود هر انسانی را تشکیل می دهند.

عشقی که او برای جامعه جدید و جوان در حال شروع پیشنهاد می کند یک عشق ناب و معنوی است. آن عشقی که منفعت جویی و خودخواهی در آن جایی ندارند. این عشق معنوی را باید با کارهای عینی باثبات رساند. این عشق همان رفتار انسانی است که در سرنوشت شخص دیگری شریک می شود، از شادی دیگران خوشحال می شود و از رنج دیگران رنج می برد. عشق معنوی موقت نیست بلکه راه آن رو به سوی ابدیت گشوده است.

دومین واقعیت یا ارزش بنیادی آن چیزی است که ترزا رها کردن می نامد و همان آزاد شدن از قید و بندهای روابط، ارتباطات و وابستگی هایی است که بر سر راه کمال بشری و معنوی مانع می شوند. در نهایت، می بینیم که رها کردن همان آزادی است.

نواجووسکی در پایان سخنان خود عرفان ترزایی را اینگونه جمع بندی نمود: تجربه عمیق سانتا ترزای عیسی از خداوند در پیچ و خم زندگی مورد تأیید قرار گرفته است. ارزشهای انسانی چنانچه با ایمان به خدا همراه باشند، به کیفیت و عمق زندگی انسان کمک بزرگی می کنند.

اولین گام در سیستم معنوی ترزایی ها عشق ورزیدن عمیق به یکدیگر است که با آموزش و حساس سازی فرد دعا کننده در ارتباط با مردم تحقق می یابد. دومین گام در عرفان ترزایی، رها کردن و جدا شدن است که منشا آزادی برای انسان است. آخرین ارزش بنیادی در این سیستم تواضع و فروتنی است که انسان را از درون پالایش و تصفیه می کند.

به روز بودن و جذابیت پیشنهاد معنوی سانتا ترزا ناشی از تجربه خاص او از ارزشهای انسانی با محوریت خداست. عشق، رهایی و فروتنی ، در پیشنهاد ترزایی ها برای مسافر این جهان همچون قطب نما هستند و کیفیت روابط انسانی و رابطه با خدا را تعریف می کنند.

سخنران بعدی ، «سید علی‌ اصغر میرباقری» رئیس انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی در بحث خود در مورد سنت عرفانی فرید الدین عطار نیشابوری، ابتدا مقدمه مفصلی را در تبیین مساله سنت عرفانی در پژوهش های آکادمیک بیان نمود.

او گفت در پژوهشهای عرفانی ضرورت دارد اختلاف دیدگاه عرفا هم در اصول و مبانی و هم فروع در کانون توجه قرار گیرد؛ بر این اساس می توان الگویی تحقیقی پیشنهاد کرد که بر اساس آن این امکان فراهم شود که به صورت علمی و دقیق تبیین گردد که هر عارفی به چه اصول و مبانی پایبند است؛ این الگو، الگوی سنت عرفانی می خوانیم و از طرف دیگر می‌توان الگویی به دست داد که بر مبنای آن شیوه و مشی عرفانی عارفان را در فروع بررسی و تحلیل کرد. این الگو را الگوی مشرب عرفانی می‌نامیم. در پژوهشهایی که برای تحلیل منظومه فکری و بینش عرفانی هر عارفی انجام می گیرد این ضرورت وجود دارد که هم سنت و هم مشرب عرفانی او تبیین شود البته بدان سبب که فروع عرفانی تحت شعاع اصول و مبانی قرار دارد تعیین سنت عرفانی مقدم بر تعیین مشرب عرفانی است.

میرباقری در توضیح این امر به تشریح مفهوم«سنت عرفانی» و تفاوت آن با «مشرب عرفانی» پرداخت و گفت در الگوی سنت عرفانی در حوزه روش تحقیق در متون عرفانی مبانی نظری‌ای ارائه می‌شود که با کاربست آن بر روی آثار و دیدگاههای عارفان،می‌توان سنت عرفانی هر عارفی را تبیین کرد. ساختار این الگو مبتنی بر تبیین و بررسی غایت و هدف عارفان در رسیدن به معرفت و روش رسیدن به غایت و هدف است.در واقع الگوی سنت عرفانی بر دو رکن و محور استوار است: یکی غایت و هدف و دیگری روش رسیدن به غایت و هدف.این الگو می‌کوشد با دقت و روشی ساختارمند بررسی کند که مبانی و اصول فکری هر عارفی چگونه است و ماهیت سنت عرفانی او با کدام یک ا ز دو سنت عرفانی هم‌خوانی دارد.

«فرانسیسکو خاویر سانچو فرمین» رئیس دانشگاه عرفان آویلا سخنران بعدی این جلسه بود. او سخنان خود را با موضوع "زندگی عرفانی ادیت اشتاین" ارائه نمود. سانچو فرمین ابتدا مروری بر زندگی پر حادثه و پر از مصیبتی که این عارف یهودی-مسیحی از سر گذراند اشاره کرد و سپس به بیان جوهر اصلی عرفان او پرداخت.

او گفت ادیت اشتاین بر نیاز به درک یک حقیقت عینی متمرکز شد و خدا را به شکل واقعیتی دید که به وجود انسان معنی و ارزش می بخشد. عملاً این روند حیاتی کشف بزرگ ادیت را برجسته می کند. این کشف آن است که انسان به خدا احتیاج دارد تا انسان واقعی شود، تا ارزشهای واقعی را که او را انسانی می کنند به طور واقعی درک کند و بتواند مطابق قلب خدا جامعه ای عادلانه و دلسوز بسازد.

از نظر ادیت اشتاین ، این جستجو مجموعه ای از ارزشهای اخلاقی و انسان شناختی ضروری برای رشد انسان در راستای تحقق پروژه خدا را نشان داد.

انسان ردپای عمیق خالق خود را در درونش دارد زیرا تصویری از او و شبیه به اوست. این اصلی است که در حوزه مردم شناسی ادیت آن را با کلمه فردیت می شناسد. رمز و راز بزرگ هر انسانی در فردیت است و از همان جاست که ندای خداوند او را به سوی تحقق پروژه کمال خود با کشف ، شناخت و به فعل در آوردن نهاد وی به عنوان مخلوق خدا می گمارد.

از دیدگاه ادیت، فردیت عمیق ترین راز بشر است و اساس عزت لایتجزای او را تشکیل می دهد. از منظر خداوند زندگی انسان حاوی معناست و آن بیان یگانه عشق خداوند است چون این عشق در وجود هر یک انسان به شکلی جدید و متفاوت بروز می یابد. به همین دلیل است که هر یک انسان ارزشی منحصر به فرد خویش دارد و در وجود خداوند دلیل بودن و حیات خود را می یابد.

یکی دیگر از ارزشهای انسان آزادی اوست. از نظر ادیت اشتاین این یکی از ویژگی های شرایط انسانی ماست که ارزش بالای انسان برای خدا را نشان می دهد. آزادی برای ادیت بارزترین نشانه آن است که رابطه ای که خداوند می خواهد با انسان برقرار کند متمرکز بر تسلیم نیست بلکه متمرکز بر عشق است.

رئیس دانشگاه عرفان آویلا سخنان خود را اینگونه جمع بندی نمود: مهمترین دغدغه ادیت اشتاین اثبات این امر است که آنچه ما را انسانی می کند و دلیل واقعی سعادت انسان است با اراده و پروژه خدا در مورد انسان ارتباط تنگاتنگی دارد. از همین موضوع نتیجه می گیرد که در عشق به خدا همه موارد لازم جهت یک زندگی کامل و شاد وجود دارد.  نتیجه گیری نهایی این است که فقط با داشتن یک زندگی معنوی واقعی انسان می تواند تکامل یافته و در  پیوند با اراده خداوند زندگی کند. این موضوعی است که کلیه چهره های عرفانی که به زندگی و آثار آن ها پرداختیم هر یک به طریقی بیان کرده اند. زیرا عرفا با بیان تجربه خود از خدا و مهمتر از همه با شیوه زندگی خود به ما نشان می دهند که چگونه دیدار با خدا به ما کمک می کند تا زندگی خود را تقویت کنیم، به آن معنا بخشیم و زندگی و روابط با دیگران را متحول کنیم. همه چیز رو به سوی عشق دارد و این صفت خداست که در زندگی تجسم می یابد و زندگی را متحول می کند. و این گونه است که به طور مثال، ادیت اشتاین پول و اموال خود را مالکیت شخصی محسوب نمی کند بلکه داشته های می داند که خداوند در دستان او قرار داده تا در میان نیازمندان توزیع کند.

«حامد ناجی» استاد دانشگاه اصفهان آخرین سخنران ایرانی این وبینار بود. موضوع ارائه شده توسط ایشان "زندگی و آرای عرفانی سید حیدر آملی" عارف شیعی ایرانی بود.

ناجی با اشاره به جایگاه سید حیدر آملی در عرفان ایرانی اسلامی گفت :وی بر این باور است که تمام آموزه های دینی اعم از اصول دین و فروع دین دارای ساحت های مختلفی می باشند که بایستی هر دین ورزی  از ساحت ظاهر  به ساحت باطن حرکت نماید و غایت مسیر دینداری خود را برای خویش ترسیم کند؛ از همین رو وی با توجه به متون دینی خوانشی نوین از اصول دین و فروع دین عرضه می نماید که در طی آن شخص با حرکت در این ساحت ها به تقویت ایمان و شهود خویش همت می گمارد تا آنکه به لقای الهی رسد.

استاد دانشگاه اصفهان در تبیین محورهای اصلی عرفان سید حیدر آملی بیان داشت سید حیدر بر اساس آموزه ای رایج در تفکر شیعی و تفکر اسلامی بر این باور است که ما در طول تفکر خودمان با سه رکن اساسی روبرو هستیم: شریعت و طریقت و حقیقت.

ناجی با تاکید بر مبحث اصول و فروع دین در تفکر عرفانی سید حیدر گفت در بحثی که سید حیدر در مورد اصول و فروع دین عرض می کند اعتقاد دارد حقیقت لقا الله است و شریعت و طریقت باید در راستای آن قرار بگیرد. اگر این بحث را به بحث دیگری که در کل ادیان قابل طرح است برگردانیم این است که در طول ادیان می بینیم بحثی تحت عنوان دو مراتب بودن درجات ایمان به چشم می خورد یعنی تمام اندیشه ورزان حوزه دین معتقد هستند که انسان های متدین باید ایمان خود را استعلا بدهند و به حقیقت ایمان برسند.

ناجی در توضیح و تبیین این مراتب ایمانی از نگاه سید حیدر آملی بیان داشت اگر این آموزه را مورد کاوش و اعمال نظر قرار بدهیم متوجه خواهیم شد که یک دین ورز بایستی چگونه در صدد اشداد ایمان یا تقویت ایمان خود بر بیاید. اینجا است که بحث به یک بحث دیگری از حوزه دین انتقال پیدا می کند. اینجا سید حیدر بر این باور است که اگر ما بخواهیم حوزه دین ورزی خود را توسعه بدهیم باید از مفهومی تحت عنوان تعامل عقل و شرع استفاده کنیم. یعنی شرع برای این جهت حصول پیدا کرده که عقل انسان و حقیقت انسان کمال پیدا کند و عقل انسان از رهگذر شرع به کمال برسد و اگر شریعت بخواهد که در یک دین ورز به حقیقت خودش برسد آن دین ورز باید از عقل خودش استفاده کند.

آخرین سخنران این جلسه «رمولو کوارتاس» معاون دانشگاه عرفان آویلا بود که سخنان خود را حول شخصیت "خوان دلا کروز" قرار داد. کوارتاس در ابتدای سخنان خود مروری بر زندگی این عارف بزرگ اسپانیایی نمود و سپس به بیان ویژگی های نگاه عرفانی او پرداخت.

استاد دانشگاه عرفان گفت ویژگی بارز سن خوان د لا کروز ، دلسوزی اش برای همگان و آموزش شفاهی با زبان محاوره ای با شاگردان، دوستان و افرادی است که از نظر معنوی با آنها همراه است و با آن ها تجربه عمیق درونی خود را که در اشعارش بازتاب یافته اند، به اشتراک می گذارد. اما او می بیند که بسیاری از آنها نمی توانند محتوای اشعارش را درک کنند و متوجه وجود نیاز شدید به آموزش معنوی از طریق گواهی و شهادتی واقعی و عقیدتی می باشد. تاثر و اظهار ناراحتی او ناشی از برخورد با بسیاری از افرادی است که خداوند به آنها استعداد و پشتیبانی داده تا به جلو حرکت کنند ولی به مرحله وصل الهی نمی رسند و در ارتباط با خدا در سطح پایین می مانند چون نمی خواهند یا نمی دانند یا از داشتن راهنما برای جدا شدن از خود بی نصیب می مانند. به همین دلیل تصمیم می گیرد به آهستگی ، با صبر و حوصله، محتوای آموزه های خود را توضیح دهد و به دنبال انتقال دکترینی محکم به همه است تا راه آنها را در سفر و رشد درونی ایشان روشن کرده و تشویقشان کند. او بر اساس تجربه خود می خواهد لذت قرار گرفتن در مسیر آزادی که با تصفیه احساسات انسانی از علایق و خودخواهی ها ممکن می شود، به دیگران انتقال دهد.

کوارتاس در بخش دیگری از سخنان خود به محور عشق در تفکر سن خوان اشاره نمود و گفت ترک خانه بردگی توسط انسان با گرفتار شدن در عشق اتفاق می افتد. به این ترتیب است که انسان از حالت بردگی، خودمحوری، رابطه تصرف گرایانه و منفعت طلبانه با امور خارج شده و وارد آزادی می شود که راهی جدید برای نزدیک شدن و ارتباط با واقعیت است.  برای خلاص شدن از شر همه علایق خودخواهانه، عشق به خود، تملک، حرص و آز  فرد به نیرویی بیشتر و ایمن تر، که همان عشق است، نیاز دارد.

پایان بندی سخنان رومولو کوارتاس به تلاش برای ارائه تصویری از جانمایه تفکر عرفانی خوان دلا کروز بود. او در این بخش بیان داشت که برای نتیجه گیری باید این اعتقاد خوان د لا کروز را ذکر کنیم که بر اساس آن خدا عامل و راهنمای اصلی ما برای رسیدن به "وصال سعادتمند" است. برای آن که رسیدن به این وصال کار ساده تری باشد، بسیار مهم است که مانع خدا نشویم. البته ما با آموزشی صرفا انفعالی روبرو نیستیم. ما باید اراده را اعمال کنیم و مسیر را آزادانه انتخاب و قبول کنیم. از این طریق خواهیم فهمید که این کار درونی اتحاد با خدا هدیه ای از جانب خود خدا و پاسخ انسان است: خدا همیشه در حال بخشندگی است و انسان همواره دریافت کننده است. ما هرچه بیشتر از خود و از همه چیز بگذریم آزاد تر می شویم و هم در ارتباط با خدا و هم در عشق به مردم با خداوند پیوند می خوریم.

اروپام *۴۹۱**