تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۱

تهران - ایرنا - نگاه به روابط بین‌الملل و تعاملات جهانی، گویی برای برخی از گروه‌های سیاسی موضوعی جز برقراری چیزی مشابه نفت در برابر غذا یا همان حداقل تعامل برای «زنده ماندن» نیست. این همان تفاوت هفتم میان دو رویکرد «زنده ماندن» و «زندگی کردن» است.

تعاملات بین‌المللی از سر ناچاری، یا از سر ضرورت، همان چیزی است که در نهایت به «زنده ماندن» می‌رسد. در همین نگاه است که ذاتا تعامل بین‌المللی در چارچوبی امنیتی نگریسته می‌شود و نه به عنوان یکی از الزامات توسعه.

انسان‌ها و جوامع در ارتباطات و تعاملات است که به رشد و توسعه می‌رسند. آدمی را در جزیره‌ای تنها تصور کنید؛ با انواع دسترسی به بهترین خوراک‌ها و نوشیدنی‌ها، در بهترین طبیعت و بهترین مناظر، اما تنها. این تصویر علی‌رغم همه زیبایی‌هایش دردناک و کشنده است؛ چون آدمی در تعامل با جهان و جهانیان و در ارتباط با دیگران است که معنا می‌یابد، رشد می‌کند و نهایتا به شکوفایی‌اش می‌رسد.

جهان در تعامل است که معنا می‌یابد و در ارتباطات است که نه تنها انسان‌ها، بلکه جوامع می‌توانند زندگی کنند. زیستن در جزیره تنهایی، علی‌رغم تمامی زیبایی‌ها و شرایط مطلوب‌اش، اسم‌اش هر چه باشد؛ زندگی نیست! برای «زندگی کردن» لازم است تا جوامع به دلایل متعددی با همدیگر ارتباط داشته باشند.

یادگیری و انتقال فناوری

جوامع نیز مانند انسان‌ها در سایه روابط‌شان می‌توانند از همدیگر بیاموزند؛ از تجربیات هم درس بگیرند و در نهایت دانش و فناوری را از دیگری وام بگیرند. به این ترتیب هرگونه کاهش ارتباطات و منزوی شدن یعنی محروم کردن خود از یادگیری‌ها و استفاده از تجربیات دیگران. هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند از آن همه دانش و فناوری جهانی بی‌نیاز شود و خود را مستقل و خودکفا از دیگران تصور کند.

توسعه و سرمایه‌گذاری

یکی از مهم‌ترین عوامل و نشانه‌های توسعه در میزان سرمایه‌گذاری خارجی، خصوصا سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) است. سرمایه‌گذاری خارجی یکی از مهم‌ترین منابع سرمایه‌ای برای توسعه سریع است. خصوصا زمانی که کشور میزبان و سرمایه‌پذیر، دارای پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مناسب برای رشد باشد. منزوی شدن یعنی ربودن فرصت رشد و توسعه داخلی. این امر با توجه به این‌که نیروی کار متخصص بیکار نیز در ایران وجود دارد؛ اهمیتی دوچندان دارد.

از دست دادن بازار

کشورهای مختلف، بازارهای همدیگر هستند. هر کشوری در ساده‌ترین حالت بازار محصولات کشورهای دیگر و مقصد گردشگران آن‌هاست. به این ترتیب کاهش روابط بین‌الملل یعنی کاهش فرصت درآمدزایی برای آن جامعه. کشوری مانند ایران به دلیل جذابیت‌های طبیعی و تاریخی، می‌تواند درآمدی بسیار فراتر از نفت برای مردمانش ایجاد کند. مقایسه با کشورهای همسایه می‌تواند این تفاوت را آشکارتر سازد، وقتی درآمد گردشگر ترکیه بیش از درآمد نفت ایران است.

حذف از ساخت آینده

آینده بر اساس توطئه‌ای گروهی مخوف در دالان‌های مخفی و اسرارآمیز ساخته نمی‌شود؛ بلکه آینده، برآیند تلاش بازیگران مختلفی است که هر یک بخشی از آینده را بر اساس ایده‌ها و مشارکت خود می‌سازند. کاهش روابط بین‌المللی و قهر با سازوکارهای جهانی، تنها یک حذف خودخواسته برای ساختن آینده است و قطعا اگر ما خودخواسته به حذف خود دست بزنیم؛ یعنی آینده‌ای که بدون مشارکت ما ساخته می‌شود، با ارزش‌ها و مطلوبیت‌های ما فاصله خواهد داشت.

در کل روابط بین‌الملل برای اندک درآمد نفتی و واردات حداقل‌های زندگی (مانند دارو) نه ارزشی دارد و نه آن‌قدر جذاب است که چشم‌انداز جامعه‌ای با مطلوبیت‌های ایران باشد. در حقیقت روابط بین‌المللی فرصت «زندگی کردن» است که در آن مانند زندگی فردی احترامی است به یادگیری و توسعه، توانمندی اقتصادی و ساختن آینده. ما برای «زندگی کردن» نیاز به روابط بین‌الملل داریم و نه برای زنده ماندن. کسی که می‌گوید ما با تهاتر می‌توانیم از هزینه تحریم‌ها بکاهیم؛ به غیر از آن‌که مکانیزم‌های امروزِ اقتصاد را فهم نکرده؛ همان کسی است که تنها هدف‌اش «زنده ماندن» است و نه «زندگی کردن»؛ درست مانند کسی که تنها چالش تحریم‌ها را فروش نفت می‌داند.

راستش هرچقدر که فکر می‌کنم؛ روابط بین‌الملل حکم هوای تازه دارد برای کشورها. ما می‌خواهیم زندگی کنیم و برای زندگی کردن به هوای تازه نیاز داریم.