پیوندی که از مسیری تلخ اما فداکارانه میگذرد و میتواند سرنوشت زجرآور تعدادی از انسانهای منتظر پیوند را تغییری بنیادی دهد.
این مسیر که از اهدای عضو افراد دچارمرگ مغزی که هرگونه تدبیری برای زنده ماندنشان بینتیجه مانده میگذرد، به همت والا و آگاهسازی برای گرفتن تصمیمی منطقی و انسانی نیازمند است که افراد اجازه دهند اعضای عزیز از دست رفتهشان در بدنی دیگر، ادامه حیات دهد. مرگ مغزی، تنها یک درصد از مرگها را شامل میشود و ۹۹ درصد دیگر، مرگ قلبی است.
مرگ مغزی مانند مرگ معمولی، نوعی مرگ و غیرقابل برگشت است. البته در مرگ مغزی، به دلیل اکسیژن رسانی مصنوعی با دستگاه، ضربان قلب وجود دارد اما این وضعیت نهایتا دو هفته طول می کشد؛ لذا این دو هفته فرصتی است برای اینکه خانوادهها تصمیم سرنوشتسازی برای اهدای عضو بگیرند. تصمیمی که میتواند برای دیگران زندگیساز باشد. البته حتما تصمیم سختی برای خانوادهها است اما میتواند باعث شود تا خانوادهها از مرگ عزیزانشان برای آنان جاودانگی، صدقه جاریه و نامینیکتر بیافرینند.
در مرگ مغزی میتوان به جای خاکسپاری، با اهدای هشت عضو حیاتی (شامل دو کلیه، دو ریه، کبد، قلب، روده و لوزالمعده) جان هشت انسان را نجات داد. هشت زندگی....
همچنین با اهدای یک تا ۵۳ نَسَج و بافت هر فرد دچار مرگ مغزیشده (مثل قرنیه، دریچه قلب، تاندون و غیره)، میتوان افراد زنده را از معلولیت برهاند.
اهدای عضو، سنت حسنهای است که از پشتوانه فتاوی شرعی نیز برخوردار است و میتواند به تعالی و انسانیترشدن جامعه و افزایش زیستی عاطفی و فداکارانه بین مردم کمک کند.
این سنت حسنه از سوی مردم نیکوکار و خیرخواه ایرانی، مورد توجه قرار دارد به همین خاطر ایران در حال حاضر، رتبه اول را در اهدای عضو در کل کشورهای آسیایی دارد.
شاخص جهانی اهدای عضو در ایران، (یعنی تعداد سالانه اهدای عضو به ازای یک میلیون نفر جمعیت) در آغازش یعنی در سال ۱۳۷۹ عدد ۰.۲ بود. این رقم در پایان سال ۹۸ به ۱۴.۳ رسید که به خاطر رشد ۷۰ برابری، زبانزد کشورهای دنیا شد و به همین خاطر، رتبه اول آسیا به ایران اختصاص یافته است.
ایران همچنین رتبه سیو یکم اهدای عضو در جهان را دارد و در پیوند کبد، دارای رتبه اول جهان است و رتبه دوم پیوند کبدی را ایالت کالیفرنیای آمریکا دارد.
تاکنون در بیست سال گذشته، با رضایت حدود ۹۰۰ خانواده به اهدای عضو، حدود ۷۰ هزار بیمار نیازمند، پیوند شده و به زندگی و آغوش خانواده و جامعه بازگشتهاند. علاوه بر آنکه انجام عمل پیوند، باعث رهایی بیماران و خانوادههایشان از تحمل درد و رنج بیماری شده، انجام پیوند در داخل کشورمان و عدم عزیمت بیمار به سایر کشورها باعث شده تا ذخیره ارزیای به میزان ۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال در طول این سالها برای کشور انجام گیرد.
در ایران سالانه حدود ۵ تا ۸ هزار نفر، جان خود را با مرگ مغزی از دست میدهند که نیمی از آنان، اعضای قابل پیوند دارد اما متاسفانه نهایتا ۱۰۰۰ خانواده یعنی حدود یک سوم خانوادهها، راضی به اهدای عضو میشوند و دو سوم خانوادهها با عدم رضایت خود، موجب خاکسپاری بیش از ۷ هزار عضو قابل پیوند در سال میشوند.
در عین حال، بالغ بر ۲۵ هزار نفر بیمار نیازمند به پیوند در کشورمان داریم که در لیستهای انتظار اعضای مختلف قرار دارند. تاسف آور آنکه روزانه بین ۷ تا ۱۰ نفر از آنان، به دلیل نرسیدن عضو پیوندی، فوت میکنند که رقمی بالغ بر سه هزار نفر در سال است.
در پژوهشی که انجام شده، مهمترین دلایل عدم رضایت خانوادهها به اهدای عضو، عدم باور برگشتناپذیری مرگ مغزی و عدم شناخت آن به عنوان مرگ قطعی و همچنین نهادینه نبودن فرهنگ اهدای عضو در جامعه است.
به همین خاطر لازم است تا نهادها و دستگاههای مختلف مسئول، به توسعه دانش و آگاهی بیشتر درباره مرگ مغزی اقدام کنند. در عین حال همه ما نیز در کنار آنها وظیفه داریم به ترویج فرهنگ ایثار و نوعدوستی از طریق اهدای عضو بپردازیم تا باورمان شود فقط از طریق اهدای عضو است که داستان همه ما در این کره خاکی، اینگونه و البته بسیار زیبا به پایان میرسد : «یکی بود و همیشه هست».
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت