در ادامه سرمقاله یکم خرداد ۱۴۰۰ روزنامه ستاره صبح می خوانیم: پرسش این است که هزینه و خسارت تحریم برای یک ملت بیشتر است یا هزینه و خسارت جنگ؟ پاسخ اکثر کنشگران و تحلیلگران این است که خطر و هزینه تحریم بیشتر از هزینه جنگ است و به همین دلیل است که ایالاتمتحده از قرن گذشته تاکنون از «ابزار برنده تحریم» علیه کشورهایی که با آنها «تضاد منافع» دارد، استفاده میکند. آمریکا تاکنون از «تیغ» تحریم علیه کوبا، کره شمالی، لیبی، سوریه، روسیه، ونزوئلا، چین، ژاپن، عراق، ایران و... استفاده کرده و همچنان از آن استفاده میکند. وقتی جنگ بین ۲ کشور رخ میدهد، سرانجام از طریق مذاکره جنگ به پایان میرسد؛ اما وقتی دولت آمریکا یا کنگره علیه یک کشور تحریم وضع میکند، آثار و عوارضش تا سالیان دراز باقی میماند. به عبارتی تحریم مثل موریانه است که وقتی به ستون یک خانه چوبی نفوذ میکند، درگذر زمان و بهتدریج ستون خانه را میخورد تا اینکه خانه فروریزد. هنوز برخی از تحریمهایی که ایالاتمتحده علیه ژاپن (پس از جنگ جهانی دوم)، لیبی (دوران قذافی) و عراق (دوران صدام حسین) وضع کرده بود، از بین نرفته است. کوبا پس از حدود ۶۲ سال که زیر «تیغ» تحریم قرار داشته و دارد، به کشوری فقیر با مردمان گرسنه تبدیل شده است.
همچنین کره شمالی نیز که بیش از نیمقرن است که تحت تحریم قرار دارد، کشوری فقیر و درمانده شده است، بهگونهای که بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۱۸ درآمد سرانه مردم کره شمالی ۱۲۹۸ دلار در سال بوده و در مقابل درآمد سرانه مردم کره جنوبی در سال حدود ۴۲ هزار دلار بوده است. اثر تحریم بر اقتصاد و زندگی مردم ایران، بهاندازه کوبا و کره شمالی نیست، دلیلش این است که ایران کشوری ثروتمند، صاحب نفت، گاز و پتروشیمی است، بااینوجود تداوم تحریمها میتواند اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم را بدتر کند. بر اساس برآوردی که عباس آخوندی،وزیر سابق راه و شهرسازی و همچنین اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور انجام دادهاند، هزینه دور زدن تحریمها و تحریم نفتی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار است که خسارت زیادی به اقتصاد و زندگی مردم وارد کرده است.
نمایندگان مجلس یازدهم که با رأی حداقلی (۵۷،۴۲ درصد) بر کرسیهای مجلس نشستهاند، در نامهای به امضای ۲۰۳ نفر برای مذاکرات وین خطونشان میکشند و دلواپسان برجام و کاسبان تحریم نیز دوست ندارند برجام نیمهجان احیاء و تحریمها برداشته شود. وقتی تلاش میشود تا تحریمها برداشته و خسارت ۵۰۰ میلیارد دلاری به ملت جبران شود، این جماعت صدایشان بلند میشود. دراینارتباط رئیسجمهور در تازهترین اظهارنظر گفته ما تلاش میکنیم تحریمها را برداریم، اما عدهای عزادار شدهاند. پرسش از اصولگراها و کاندیداهای آنها که پا به میدان انتخابات گذاشتهاند این است که چگونه میخواهند خسارت ۵۰۰ میلیارد دلاری واردشده به ملت را که خود آنها هم در آن نقش دادهاند، با تداوم تحریمها جبران کنند؟ پرسش دیگر از کاندیداهای ریاست جمهوری این است که با مردم صریح و روشن بگویند در روابط خارجی طرفدار سیاست «تنشزدایی»، «تعامل» یا «سیاست تهاجمی» که باعث خسارت ۵۰۰ میلیارد دلاری به اقتصاد کشور شده است هستند یا خیر؟
به عقیده نویسنده مشکل آنجاست که عدهای به رفتار نظام بینالملل و آنچه در خاورمیانه و جاهای دیگر میگذرد یا آشنا نیستند یا آشنایی عمیق ندارند. دراینارتباط متأسفانه اقداماتی انجام میدهند که بهجای اینکه از خسارت تحریمها بکاهند، بر حجم آن میافزایند. اگر آنها از نظام بینالملل شناخت درست داشتند، بهجای «سیاست تهاجمی» در روابط خارجی، «سیاست تعاملی» را برمیگزیدند. رفتار چین و روسیه که ۲ ابرقدرت هستند در برابر ایالاتمتحده جاخالی دادن و نرمش است نه تهاجم، تنش، توپوتشر و آتش زدن پرچم، زیرا آنها از تحریم میترسند و میدانند که چه عواقب بدی برای مردم کشورشان دارد؛ واقعیتی که تحریم در سالهای گذشته به اقتصاد این ۲ کشور لطمه زده است. پرسش این است که آیا وقت آن نرسیده که از چین و روسیه که هر ۲ متحد ایران هستند درس بگیریم و سیاست تهاجمی را کنار بگذاریم و تا دیر نشده از فرصت پیشآمده استفاده و مذاکرات وین را بهجای شکست به سرانجام برسانیم؟