تهران- ایرنا- بنیاد حکمت اسلامی صدرا از انتشار ۷۳ عنوان چکیده مقالات بیست و پنجمین همایش بزرگداشت ملاصدرا با عنوان «فلسفه و تعامل جهان و انسان» خبر داد.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا از بنیاد حکمت اسلامی صدرا همه ساله بمناسبت اول خرداد، روز بزرگداشت ملاصدرا، همایشی از سوی این بنیاد در نکوداشت مقام علمی این حکیم برجسته ایرانی و نیز تکریم و ارتقاء جایگاه حکمت و فلسفه اسلامی در کشور برگزار می شود و از سال گذشته که امکان برگزاری تجمعات وجود ندارد، این همایش به صورت مجازی برگزار می شود.
همایش امسال به تحلیل و تبیین چرایی پیدایش بحران های زیست‌محیطی، از جمله مشکلات ناشی از شیوع بیماری کوید ۱۹ اختصاص یافته که ذیل عنوان فلسفه و تعامل جهان و انسان برگزار می شود.
پس از فراخوان عمومی ۱۰۰ مقاله از اساتید، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه و دانشگاه به دبیرخانه همایش واصل شد که از آن میان، ۷۳ عنوان چکیده مقاله در شورای علمی همایش پذیرفته شد.

بر اساس این گزارش مجموعه این چکیده‌ها در یک کتابچه گرد آمده که نسخه الکترونیک آن نیز منتشر شده است. البته مجموعه کامل مقالات برگزیده همایش نیز به زودی در پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حکمت منتشر خواهد شد.

حکمت و فلسفه بیش از همیشه مورد نیاز بشر است

آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای رییس بنیاد حکمت اسلامی صدرا به مناسبت روز بزرگداشت ملاصدرا با صدور پیامی اعلام کرد: روز اول خرداد، روز حکیم ملاصدرا و روز حکمت و فلسفه است. در این روز علاوه بر انجام همایش ها و پژوهش های فلسفی، درباره مسائل مهم بشری، هم از جهت نظری و علمی و هم از لحاظ ارتباط و تأثیر عملی فلسفه در زندگی بهینه انسان ها، بحث می شود و به یافتن یک زندگی شایسته برابر عقل و شرع و قوانین اصیل طبیعت، به دور شدن انسان از پستی و حیوان‌منشی کمک می کند.
وی افزود: حکمت و اندیشه عقلانی و فلسفی، نخستین بار به وسیله پیامبران و مبلغان ادیان آسمانی به عرصه حیات بشر وارد شد و نگهبان و معلمان آن، وارثان پیامبران و عالمان و روحانیان ادیان بودند و پس از آن نیز خردوَرزان ملل، خوشه‌یی از آن را برچیدند، کسانی که بعدها حکیم و فیلسوف نامیده شدند و به ارشاد اخلاق و سلوک ملت خود پرداختند.
رییس بنیاد حکمت اسلامی صدرا ادامه داد: حکمت و فلسفه، امروز بیش از همیشه مورد نیاز بشر و آموختن یک زندگی پرسعادت، منطقی و برابر ناموس طبیعت است و خوشبختانه پس از انقلاب مقدس اسلامی در ایران جایگاه بهتری یافت و نام ایران و ملاصدرا و ابن‌سینا و حکمای دیگر را بر سر زبان ها انداخت. امید است مسئولان و مقامات رسمی آموزشی و فرهنگی ما نیز در نشر حکمت و فلسفه بیش از آنچه هست یاری برسانند و نمایندگان بیرونی ایرانی ما آن را بیشتر به گوش جهانیان برسانند.

نگاهی به زندگی نامه ملاصدرا

خواجه ابراهیم قوامی پدر ملاصدرا، سیاستمداری دانشمند و بسیار مومن بود که فرزندی نداشت ولی سرانجام در سال ۹۷۹ هجری قمری بر اثر دعا و تضرع بسیار به درگاه الهی، خدا پسری به او داد که نام او را محمد (صدرالدین) گذاشتند و در عمل او را «صدرا» می خواندند و همین سبب شد که بعدها نیز ملقب به «ملا» یعنی دانشمند بزرگ شد و نام «ملاصدرا» معروفتر شد و بر نام اصلی وی غلبه کرد.

صدرالدین محمد (یا صدرا)، یکتا فرزند وزیر حاکم منطقه وسیع فارس، در بهترین شرایط یک زندگی اشرافی زندگی می کرد. به رسم آن روزگار فرزندان اشراف در قصر خود و به وسیله معلّمان خصوصی و خانگی آموزش می دیدند. صدرا پسری بسیار باهوش، جدی، با انرژی، درس خوان و کنجکاو بود و در مدت کوتاهی تمام دروس مربوط به ادبیات زبان فارسی، عربی و هنر خط نویسی را فرا گرفت، حتی ممکن است به رسم قدیم سواری و شکار و فنون رزمی را هم آموخته باشد. ریاضیات و نجوم و قدری پزشکی نیز از دروس نوجوانان بود. درس های دیگر او علم فقه و حقوق اسلامی، منطق و فلسفه بود که در این میان صدرای جوان که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، از همه آن دانش ها مقداری آموخته ولی طبع او بیشتر به فلسفه و به ویژه عرفان علاقه مند بود.

یادداشت هایی که از دوران جوانی او باقی مانده، به خوبی علاقه او را به ادبیات عرفانی بخصوص اشعار فارسی فریدالدین عطار، جلال الدین مولوی و عراقی و نیز تصوف ابن عربی نشان می دهد.

بخشی از این آموزش مسلماً در شیراز بوده ولی بخش عمده آن را به احتمال قوی در پایتخت آن زمان یعنی شهر قزوین گذرانده است، زیرا حاکم فارس در سال ۹۸۵ هجری قمری پس از مرگ شاه که برادر او بود به سلطنت رسید و ناگزیر به قزوین رفت و بسیار بعید به نظر می رسد که وزیر و مشاور او به همراه او نرفته باشد یا رفته و فرزند یکدانه خود را با خود و خانواده نبرده باشد.

بنابر این توجیه، صدرا در سن شش سالگی بهمراه پدر به قزوین رفته و در کنار اساتید فراوانی که در همه رشته های علمی در آن شهر بودند، به آموزش مقدماتی و متوسطه پرداخته و زودتر از دیگران به دوره عالی رسیده است.

ملاصدرا در قزوین با دو دانشمند و نابغه بزرگ، یعنی شیخ بهاءالدین عاملی و میرداماد که نه فقط در زمان خود، که حتی طی چهار قرنی که از آنها گذشته، بی نظیر و سرآمد بوده اند، آشنا شد و به دروس آنان رفت. در ظرف مدتی کوتاه او نیز با نبوغ خود سرآمد شاگردان آنها شد.

شیخ بهاء نه فقط در علوم اسلامی به ویژه در فقه، حدیث، تفسیر، کلام و عرفان متخصص بود بلکه در نجوم، ریاضیات نظری، مهندسی، معماری، پزشکی و برخی از علوم مرموز پنهانی فوق عادت هم استاد بود ولی بنظر می رسد که بنابر عقاید صوفی منشانه خود فلسفه و کلام را درس نمی داده است.

میرداماد نابغه بزرگ دیگر، از همه دانش های روزگار خود باخبر بود ولی حوزه درس او به فقه و حدیث و بیشتر به فلسفه اختصاص داشت. وی در دو شاخه مشائی و اشراقی فلسفه اسلامی ممتاز و سرآمد بود و خود را همپایه ابن سینا و فارابی و استاد تمام فلاسفه پیرو آن دو می دانست. ملاصدرا بیشترین بهره خود را در فلسفه و عرفان از میرداماد گرفت و همواره او را مرشد و استاد حقیقی خود معرفی می کرد.

با انتقال پایتخت صفویه از قزوین به شهر اصفهان در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شیخ بهاءالدین و میرداماد نیز به همراه شاگردان خود به این شهر آمدند و بساط تدریس خود را در آنجا گستردند. ملاصدرا که در آن زمان ۲۶ تا ۲۷ سال داشت، از تحصیل بی نیاز شده بود و خود در فکر یافتن مبانی جدیدی در فلسفه بود و مکتب معروف خود را پایه گذاری کرد.

سرگذشت و زندگانی ملاصدرا بسیار تاریک و مبهم است. معلوم نیست که وی تا چه سالی در اصفهان بوده و پس از آن به کجا رفته است. به نظر می رسد که وی پیش از سال ۱۰۱۰ هـجری قمری از اصفهان مهاجرت کرده و به شهر خود شیراز بازگشته است که در آنجا املاک و دارائی های پدرش قرار داشت و با وجود آنکه بسیاری از آن اموال را به فقرا می بخشید، هنوز بخش هایی از آن املاک به صورت موقوفه امور خیریه در شیراز و فارس موجود است.

ملاصدرا بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام است. وی به صدرالحکما و صدرالمتألهین نیز معروف است. او نظام فلسفی خود را در مهمترین کتاب خود الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة معروف به اسفار تبیین کرد. پس از او سنت عقلانی شیعه تحت تأثیر آموزه‌های وی قرار گرفت و فیلسوفان متعددی از جمله ملاهادی سبزواری، آقا علی مدرس زنوزی و علامه سید محمدحسین طباطبایی به شرح اندیشه‌های او پرداختند. اصالت وجود، اساس مکتب فکری اوست و نظریه‌اش درباره چگونگی معاد جسمانی مناقشاتی برانگیخته است.

ملا محسن فیض کاشانی و ملاعبدالرزاق لاهیجی از مهمترین شاگردان مکتب ملاصدرا هستند. سرانجام این فیلسوف بزرگ جهان اسلام در سال ۱۰۵۰ هجری قمری در سفرحج و در شهر بصره از دنیا رفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.