تهران-ایرنا- «احمد دراهکی» عضو هیات علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به خبرنگار ایرنا گفت: از دست رفتن بسیاری از فرصت‌ ها برای تحقق سیاست‌ های جمعیتی به دلیل کندی ناشی از مدیریت ناکارآمد و نبودن بستر های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم در اجرای برخی سیاست‌ ها و برنامه‌ ها است.

جمعیت یکی از مهمترین سرمایه‌ های هر کشوری محسوب می‌شود و همواره در دوره‌ های مختلف این موضوع مورد توجه دولتمردان قرار دارد. با توجه به شرایط جوامع، گاه تصمیماتی مبنی بر کاهش جمعیت و گاه مبنی بر افزایش جمعیت گرفته می‌شود؛ اما آنچه آشکار است این است که امروزه بسیاری از جوامع اعم از توسعه یافته و توسعه نیافته با سالمندی جمعیت و کاهش نرخ باروری روبه رو هستند. عطف توجه به این موضوع سبب شده بسیاری از مسوولان درصدد اتخاذ و اجرای سیاست‌ های افزایش جمعیت باشند. در ایران نیز با توجه به روند حرکت جمعیت این موضوع مورد توجه مسوولان قرار گرفته و تصمیمات مختلفی نظیر بالا بردن وام ازدواج، وام مسکن و محدودیت آزمایش‌ های غربالگری در نظر گرفته شده است اما با توجه به اینکه برخی از این تصمیمات نظیر غربالگری نیاز به بحث و بررسی بیشتر دارند، این امر سبب شده حرکت سیاست‌ های جمعیتی به منظور اتخاذ تصمیم مناسب‌تر به کندی حرکت کند. نظر به اهمیت این موضوع پژ.وهشگر ایرنا با "احمد دراهکی"، عضو هیات علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو نشست. مشروح این گفت و گو را در ذیل می‌خوانید:

جمعیت، تحولات و پیامد های آن موضوعی استراتژیک برای تمامی جوامع

دکتر احمد دراهکی با اشاره به اهمیت پرداختن به سیاست‌ های جمعیتی، اظهار داشت: جمعیت، تحولات و پیامد های آن موضوعی استراتژیک برای تمامی جوامع به شمار می‌رود. این تحولات می‌تواند فرصت و چالش‌ های اساسی را برای آنها به دنبال داشته باشد. برای نمونه درک سطح پایین باروری از آن جهت مهم است که سطح فعلی باروری در برخی کشور ها آنقدر کم است که اگر در طولانی مدت تداوم یابد تهدیدی برای آینده جمعیت آنها محسوب می‌شود. این کشورها در آینده نزدیک شاهد سقوط جمعیتی خواهند بود. یا برای نمونه دیگر یکی از فرصت‌ هایی که با توجه به تغییرات ساختاری جمعیت‌ به وجود می‌آید در اصطلاح جمعیتی، پنجره جمعیت خوانده می‌شود. سیاستگذاری در هیچ دوره‌ای به اندازه دوره‌ای که پنجره جمعیتی باز است حساس، لازم و در صورت موفقیت موثر نخواهد بود. جوامعی که از این فرصت استفاده نکنند با چالش‌ها و تهدیدات متعدد در زمان حال و آینده خود مواجه خواهند بود. توجه به این نکته ضروری است که پنجره جمعیتی خود به خود عمل نمی‌کند؛ بلکه نیازمند به بسترسازی و سیاستگذاری است. اینجا است که اهمیت سیاستگذاری‌ های جمعیت و حساب شده بودن آنها مشخص می‌شود. بنابراین جمعیت نیازمند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی‌ های کوتاه مدت و دراز مدت است که هر دو از اهمیت فزاینده‌ای برخوردار هستند.

حرکت کند سیاست‌ های جمعیتی

دراهکی در خصوص میزان کارایی سیاست‌ های جمعیتی گفت: به نظر من کارایی سیاست‌ های جمعیتی زمانی آشکار می‌شود که در زندگی مردم حس شوند  و مردم اثرات آن را در زندگی خود ببیندد. یکی از مهمترین ویژگی‌ های سیاست‌ های جمعیتی آن است که باید محسوس و ملموس باشند. اینکه ما جمعیت‌ شناسان یا سیاستگذاران از سیاست‌ های جمعیتی صحبت کنیم و مردم آنها را نبینند یا در زندگی احساس نکنند نمی‌توان گفت این سیاست‌ها کارا هستند. به قول فردوسی: دو صد گفتار چو نیم کردار نیست. توجه به این نکته لازم است سیاست‌ های جمعیتی برای جمعیت‌ شناسان یا سیاستگذاران وضع و اجرا  نمی‌شوند؛ بلکه این سیاست‌ ها برای مردم است و مردم نیز باید در رابطه با کارآمد بودن آنها قضاوت کنند. به نظر من علی رغم تغییر گفتمانی کنترل جمعیت به افزایش فرزندآوری به دلیل عدم مدیریت هماهنگ و همچنین کافی نبودن بستر های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی لازم، اجرای سیاست‌ های جمعیتی به کُندی صورت گرفته و فرایند دستیابی به اهداف سیاست های جمعیتی به کُندی پیش می‌رود. این در حالی است که ما به سرعت فرصت‌ها و زمان خود را از دست می‌دهیم.

علل نواقص سیاست‌های جمعیتی

دراهکی درباره  علل و چرایی وجود نواقص سیاست‌های جمعیتی؛ بیان کرد: پاسخ به این سوال بسیار گسترده است و با توجه به اینکه یکی از مولفه‌های اصلی سیاست‌ های کلی جمعیت افزایش فرزندآوری  است و تخصص اینجانب نیز بیشتر در حوزه جمعیت‌شناسی باروری است پاسخ خود را را به این حوزه محدود می‌کنم. لازم به ذکر است سیاست‌ های جمعیتی ابعاد مختلفی مانند فرزندآروی، تسهیل ازدواج و تحکیم خانواده، بهداشت باروری، ترویج سبک زندگی ایرانی- اسلامی، توانمند سازی جوانان، تکریم سالمندان، تقویت مولفه‌های هویت بخش ملی، محیط زیست، آمایش سرزمین و رصد تحولات جمعیتی را در بر می‌گیرد.  در رابطه با باروری چندین مساله مهم به نظر من وجود دارد که در بحث‌ های سیاستگذاری باید مورد توجه قرار گیرند. اول آنکه بررسی میزان‌ های باروری کل (TFR) در ایران نشان دهنده آن است که با وجود همگرایی‌ هایی که در زمینه کاهش باروری در سطح کشور وجود دارد؛ باروری در سطوح شهرستانی با یکدیگر تفاوت‌های عمده دارند. برای مثال برخی از شهرستان‌ های استان سیستان و بلوچستان مانند مهرستان یا سیب و سوران میزان باروری کل بالاتر از ۵ در سرشماری ۱۳۹۵ داشته‌اند این در حالی است که بسیار از شهرستان‌های استان گیلان مانند لاهیجان، بندر انزلی، رشت باروری بسیار پایین یعنی حدود ۱.۲ داشته‌اند. بنابراین سیاست‌های جمعیتی باید به این تفاوت‌ های شهرستانی و عوامل موثر بر آن توجه داشته باشند.

وی در ادامه افزود: نکته دیگر که من سعی می‌کنم برای درک بهتر با یک مثال توضیح دهم این است که هنگامی که باروری به طور کلی پایین است. این باروری می‌تواند از طریق تصمیم تعدادی از زنان نه همه زنان بسیار پایین ‌شود. اگر ۲۰ درصد زنان در سن فرزندآوری بی‌فرزند باشند و ۲۰ درصد آنها تک فرزند، بنابراین ۴۰ درصد زنان در مجموع تنها ۰.۲ فرزند به میزان باروری کل (TFR) اضافه کرده‌اند. برای چنین جامعه‌ای برای داشتن باروری سطح جانشینی (۲.۱)  ۶۰ درصد باقی‌مانده زنان باید به طور متوسط هر کدام ۳.۲  فرزند داشته باشند. چنین امری برای جوامع امروزی که هنجار برنامه‌ریزی شده برای فرزندآوری ۲ فرزند است سخت به نظر می‌رسد. بنابراین ما باید بدانیم که این ۴۰ درصد که باروری خیلی پایین دارند و یا ممکن است در این راستا حرکت کنند و بر آن اثر داشته باشند شامل چه گروه‌ هایی از زنان می‌شود تا در سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرند.

دراهکی گفت: در این رابطه من توجه شما را به دو گروه معطوف می‌کنم اول گروهی که سن ازدواج آنها به تاخیر می‌افتد. نتایج سرشماری ۱۳۹۵ نشان دهنده آن است که حدود ۵۰ درصد زنان ایرانی تا سن ۲۵ سالگی ازدواج نکرده‌اند. این تاخیر در ازدواج بر میزان باروری کل اثر اجتناب ناپذیری دارد. بنابراین ترویج و تسهیل ازدواج جوانان یک امر بسیار مهم در رابطه با سیاست‌های باروری پایین است. اهمیت و تاثیر ازدواج بر باروری در کشورهای اسلامی که فرزندآوری در کانون ازدواج شکل می‌گیرد، اهمیت فزاینده‌ای دارد و در صورت تاخیر و افزایش بیشتر سن ازدواج، باروری ممکن است به سطوح پایین‌تر از حد فعلی سوق پیدا کند. از اینرو حمایت‌های جامع و مستمر برای تسهیل ازدواج بهنگام، تشکیل و تحکیم خانواده را برای دست یافتن به باروری خواسته افراد تسهیل می‌کند.

وی در ادامه افزود: یکی از گروه‌های دیگر که می‌تواند به سمت بارروی بسیار پایین حرکت کند زنان شاغل یا زنان در حال تحصیل در مقاطع عالی هستند که به نظر من به لحاظ سیاستگذاری بسیار مهم هستند. توجه به این نکته لازم و ضروری است که سنین ۲۵ تا ۳۴ سالگی به سن اصلی پیشرفت شغلی و تحصیلی جوانان تبدیل شده است و در عین حال سنین اصلی تولید مثل برای زنان نیز می‌باشد. بنابراین فرصت‌ هایی برای زنان برای دنبال کردن نقش‌ های به غیر از مادر بودن ایجاد شده است. از سوی دیگر برای مثال اقتصادهای لیبرال از کارمندان زن خود می‌خواهند کار خود را در اولویت قرار دهند. در این زمینه برخی جمعیت‌شناسان استدلال می‌کنند که تعارض موجود باعث می‌شود زنان در ترکیب کار خانه و فرزندآوری و کار بیرون از منزل بین دو راهی قرار گیرند و این امر باعث کاهش تمایلات زنان به فرزندآوری می‌شود.

راهکار چیست؟

دراهکی درباره  راهکار هایی برای بالا بردن نرخ باروری توضیح داد: در این زمینه از یک طرف سیاست‌ های حمایتی دولت در وضع قوانین کسب و کار به نحوی که امکان ترکیب شغل یا تحصیل و فرزندآروری و امور خانه با هم فراهم کند لازم و ضروری است. که در زمره سیاست‌ های حمایتی رسمی قرار می‌گیرد. سیاست‌ های دوستدار خانواده در این زمینه بسیار اهمیت دارد. از سوی دیگر علاوه بر حمایت‌ های رسمی حمایت‌های غیر رسمی نیز دارای اهمیت فراوان است که در دو جنبه قابل بحث و مطرح شدن هستند. اول در سطح خود نهاد خانواده: افزایش برابری جنسیتی درون نهاد خانواده در راستای افزایش مشارکت سایر اعضای خانواده به ویژه همسران در امور منزل و نگهداری از فرزندان که با فرهنگ دینی ما نیز سازگار است و بر آن تاکید شده است. نهاد خانواده همواره یکی از مقاوم‌ترین نهادها در برابر تغییر است بنابراین تغییر نقش‌های جنسیتی در راستای افزایش مشارکت مردان شاید نیازمند یک تغییر نسلی باشد؛ چرا که تغییرات خانواده بیشتر در چشم انداز نسلی قابل مشاهده‌اند. به این معنا که تغییر در روابط موجود زن و شوهر دشوار خواهد بود، اما یک جامعه‌پذیری متفاوت از کودکان می‌تواند منجر به تغییر در نسل بعدی شود. از این لحاظ از یک طرف نظام آموزشی نقش مهمی دارد و از سوی دیگر مادران جوان رهبران جنبش برابری جنسیتی خواهند بود که باید فرزندان خود را در راستای مشارکت بیشتر در درون خانواده تربیت کنند. سطح دوم در زمینه حمایت‌های غیر رسمی که همواره در جوامع ما نقش بی‌بدیلی داشته است شبکه‌های اجتماعی واقعی می‌باشند. همواره شبکه‌های اجتماعی‌ که مبتنی بر روابط پایدار و قوی هستند مانند پدر بزرگ‌ها، مادر بزرگ‌ها، خاله، عمه و سایر خویشاوندان نزدیک یکی از منابع مهم حمایت‌های غیر رسمی بوده‌اند که بدون هیج چشم داشتی به اعضای خویشاوندی خود به ویژه در زمینه فرزندپروری و نگهداری از آنها کمک می‌کرده‌اند. مطالعات مختلف نشان دهنده آن است شبکه‌های اجتماعی واقعی و حمایت‌های آنها بر باروری تاثیرگذار است. از سوی دیگر کاهش باروری و رفتن به سمت باروری پایین در آینده دایره این شبکه‌ها را محدود خواهد کرد. حفظ و استحکام روابط اعضای خانواده و خویشاوندی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

این جمعیت شناس گفت: سیاست‌ های کلی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که در راستای بهبود شرایط جامعه و امیدبخشی به آن انجام می‌شود بدون شک بر تحقق سیاست‌های جمعیتی نیز تاثیرگذار خواهد بود. نیاز به حمایت در شرایط شوک‌های اقتصادی به ویژه در این برهه زمانی لازم است. معمولاً زمانی که جامعه با شوک‌های اقتصادی و بحران‌های سلامت همانند دوران فعلی همه گیری کرونا روبروست، رفتارهای جمعیتی افراد و خانواده‌ها در زمینه ازدواج و فرزندآوری تحت تاثیر قرار می‌گیرد. تاکید بر هویت مادری با حفظ و تقویت الگوی ایرانی – اسلامی در راستای افزایش فرزندآوری بسیار حائز اهمیت است.

دراهکی در پایان  اشاره کرد: به نظر من یکی از مسایلی که به لحاظ فرهنگی باید در بحث سیاست‌های جمعیتی مورد توجه قرار گیرد مساله موانع ازدواج مجدد زنان بیوه و زنان مطلقه است. بر اساس مدل بنگارت از عواملی که به طور مستقیم بر باروری تاثیر می‌گذارند؛ نسبت زنان ازدواج کرده یا زنان در وصلت جنسی یکی از مهمترین متغیرها است که تناوب طلاق، بیوه گی  و ازدواج مجدد یکی از مولفه‌ های اصلی آن است. بنابراین با تغییراتی که در زمینه طلاق در جامعه اتفاق افتاده است ضمن تاکید بر حفظ و استحکام بنیاد خانواده باید در این زمینه نیز چاره‌اندیشی و سیاستگذاری انجام شود.