روزنامه آرمان ملی ۹ خرداد در گفت وگویی با علی بیگدلی کارشناس ارشد مسایل سیاست خارجی، می نویسد: این روزها یکی از مسائلی که بسیار مورد توجه قرار گرفته است، مذاکرات وین و همزمانی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران است. در این میان بسیاری از کارشناسان بر این باورند که هر شخصی مسئول قوه مجریه در کشور باشد بر سیاست خارجی اثرگذار است، به این علت که وزارت امور خارجه به عنوان یکی از مهمترین نهادهای شکلدهنده سیاست خارجی زیر نظر دولت کار میکند. در این میان برخی صحبتها در خصوص اینکه سیاست خارجی در شوراهای بالادستی تنظیم و معین میشود و وزارت خارجه مجری مصوبات آنهاست، اماواگرهایی را در کشور به وجود آورد.
بسیاری پس از مطرح شدن این جملات اظهار کردهاند که لزوما تغییر دولت به معنای تغییر رویکردها نیست. البته از یک منظر شاهد تغییراتی به ویژه در تاکتیکها در عرصه سیاست خارجی خواهیم بود، اما به این علت که در شورای عالی امنیت ملی مباحث کلان بحث و تصمیمگیری میشود. به همین علت بسیاری بر این باور هستند که مشخصا در رابطه با تعامل با آمریکا و آینده مذاکرات هستهای و مباحث منطقه و سیاست امنیتی ایران بعد از انتخابات شاهد تحول معناداری نخواهیم بود؛ اما در حوزههای دیگر شاید تغییراتی ایجاد شود. مشخصا باید دولت روی کار بیاید و چند ماه کارها را پیش ببرد تا مشخص شود سمتوسو و جهتگیریها به چه شکل خواهد شد. هرچند از همین امروز برخی پیشبینیها نگرانیهایی را در اذهان عمومی به وجود آورده است.
چه موانعی امروز سبب شده است، روند مذاکرات کند شده و باید به نکاتی در دولت فعلی یا دولت آتی در این خصوص توجه شود؟
ما باید در عرصه مذاکرات در وین یک تقسیمبندی انجام دهیم. به این شکل که نخست به دنبال رفع تحریمهایی باشیم که برای مردم مشکلساز شده است و با لغو آنها گشایش در عرصه اقتصادی کشور به وجود میآید و در مرحله بعد باید به سراغ لغو تحریم های سازمانها و افراد حقیقی رفت. این امر از اهمیت بهسزایی برخوردار است؛ زیرا امروز کشور نیاز به فروش نفت و مبادله مالی با جهان دارد و باید مسیرهای تجارت جهانی کشور باز شود، سپس به سمت لغو سایر تحریمها رفت. عدمانجام چنین کاری سبب شده است روند مذاکرات کند شود و حتی برخی عنوان کنند مشکلاتی در روند مذاکرات به وجود آمده است.
دور جدیدی از فشارها علیه بایدن آغاز شده است که این فشارها پس از تنشها در سرزمینهای اشغالی بوده است و گروههای پرنفوذ در آمریکا که اغلب صهیونیستی هستند، از بایدن نمیخواهند تا ایران سیاست منطقهای خود را تغییر نداده نباید تحریمها علیه این کشور لغو شود و این نیز به مانعی در روند مذاکرات بدل شده است. فشار کنگره نیز اندکی بر بایدن بیشتر شده است و مجموع این عوامل به نتیجه رسیدن مذاکرات در دوره دولت فعلی را کمی سخت کرده است.
دولت بایدن تا چه مرحلهای این فشارها را تحمل میکند و تا چه زمانی روند حل مشکلات با استفاده از دیپلماسی را با ایران ادامه میدهد؟
بایدن تا این لحظه نیز انعطافهای زیادی از خود نسبت به ایران نشان داده است، به شکلی که حتی عنوان کردهاند تحریمهای مرتبط با متن برجام را برخواهند داشت. آنها مشخصا مساله دفاعی ایران، مسائل منطقهای و حقوق بشر را نیز در دستور کار خود قرار دادهاند و در این حوزهها نیز خواستههایی از ایران دارند. فاصله گرفتن آمریکا از اسرائیل به این معنا نیست که ایران هر امتیازی بخواهد را آنها به ما میدهند.
برای نخستینبار اسرائیل در شورای حقوق بشر سازمان ملل محکوم شده و عملا اقدامات آنها علیه حقوق بشر دانسته شده است و آمریکا نیز واکنش اثرگذاری در مخالفت با آن نداشته است و کشورهای مهم جهان امروز اسرائیل را محکوم کردهاند. امروز روابط آمریکا با اسرائیل کم شده است تا نتانیاهو از عرصه سیاسی اسرائیل حذف شود. باید توجه کرد که برای نخستینبار آمریکا سیاستی تا این حد متفاوت نسبت به فلسطین داشته که بسیار مهم است. بایدن یک خاورمیانه آرام میخواهد و ایران نباید این فرصت را از دست دهد، زیرا در دوره بعدی ریاستجمهوری در آمریکا ما دیگر شاهد این انعطافها نخواهیم بود.
در راستای اینکه مذاکرات به نتیجه برسد دولت فعلی و دولت آینده باید چه اقداماتی انجام دهند؟
یک مساله بسیار مهم است و باید در مذاکرات مورد توجه قرار گیرد و آن نکته این است که باید به تمام مسائل مورد اختلاف با سایر کشورها امروز به صورت یک مجموعه نگاه کرد. نمیتوان صرفا یک مشکل را حل کرد و منتظر تغییرات زیادی در عرصه سیاسی و یا اقتصادی بود. حل یک مشکل صرفا یک تنش را کم میکند و منجر به اتفاقات مثبت نخواهد شد.