تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۹

شیراز- ایرنا- پس از شیوع کرونا در زمستان ۹۸ ، زندگی عمومی مردم تحت الشعاع شرایط ناشی از کرونا قرار گرفت، در این میانه فعالیت های فرهنگی و هنری شاید بیش از دیگر مشاغل مورد ضرر و زیان قرار گرفت.

تعطیلی‌های پی در پی به واسطه رنگ بندی شهرها ، سالن های سینما ، تئاتر و کنسرت های موسیقی را عملا دچار تعطیلی طولانی‌تری کرد.
اگر در سینمای جهان پخش‌کننده های حرفه ای از طریق قانون کپی رایت و پلتفرم های مختلف سعی کردند همزمان با اکران فیلم‌ها در سالن هایی با رعایت روتکل بهداشتی اکران آنلاین را مد نظر قرار دهند ، در داخل کشور ما مدت ها زمان برد تا اکران آنلاین با بلیط فروشی به رسمیت شناخته شود و عملا فیلم‌های در نوبت اکران نوروزی ۹۹ عملا بهره ای از آن نبردند.
در چند نوبت طی دو سال اخیر به فراخور در زمان هایی بازگشایی سالن ها در دستور کار قرار گرفت و مجددا به دلیل اینکه هیچگونه برنامه ریزی مدون و حمایتی در پی نداشت عملا به تعطیلی گرایید.
در بهار ۱۴۰۰ پس از کش و قوس های فراوان و شروع واکسیناسیون عمومی مجددا دستور به بازگشایی سالن‌ها اعلام شد اما با گذشت حدود یک ماه از بازگشایی ها هنوز رغبتی در مخاطبان برای حضور در سالنها و دیدن فیلم بر پرده مشاهده نمی شود.
این در حالی است که برای مخاطبان جدی سینما هیچ چیزی جای دیدن فیلم در تاریکی سالن سینما در یک خاطره جمعی را پر نمی‌کند.
یک عاشق سینما حتی در دوباره دیدن فیلم های مورد علاقه اش بر تلویزیون مجددا همان خاطرات را مرور می کند و دلش برای آن حال و هوا تنگ می شود با این‌همه چرا همچنان بسیاری برای دیدن فیلم وارد سالن نمی شوند؟
شاید نخستین دلیل در بی انگیزگی برای دیدن آثار بر پرده عدم اطمینان نسبت به رعایت مسائل بهداشتی در سالنها باشد که پس از بررسی و مشاهدات میدانی در برخی سینماها عملا متوجه شدم که پروتکل ها به نحو استانداردی رعایت می شود و به مراتب سالن های سینما از بسیاری از فروشگاه ها و مراکز خرید هم امن تر هستند اما شاید ضعف در سیستم اطلاع رسانی و حتی ساخت برنامه های با محوریت حمایت از تئاتر و سینما در رسانه ملی مشاهده نمی شود.
این در حالی است که در کلان شهر شیراز به جز دو مجموعه بقیه سینماها در اختیار حوزه هنری است و به نظر می رسد هیچگونه فعالیتی در جهت آشتی مردم با سالن ها دیده نمی شود.
دومین دلیل را شاید باید همان نگاهی دانست که در دهه های گذشته سینما را به عنوان یک کالای سرگرمی و پر کننده اوقات فراغت معرفی کرده تا یک پدیده اثر گذار فرهنگی و اجتماعی؛ این مورد نافی آن نیست که بخشی از سینما و تئاتر می تواند سرگرم کننده باشد و اصولا سرگرم کردن مخاطب خسته از مسائل روزمره با آثار هنری هم هدفی ارزنده است.
اما فراموش نکنیم سینما می تواند در اصلی ترین امور جاری زندگی به عنوان یک پدیده فرهنگی وارد عمل شود همانگونه که در طی سالهای طولانی عمر سینما بسیارند آثاری که همچنان مورد توجه هستند و در زمان نمایش توانسته اند تاثیری شگرف بر ذهن و روح مخاطب بگذارند.
اصولا بخش عمده ای از اثار تولیدی در سینما و خصوصا تئاتر توانسته در جهت بهبود شرایط اجتماعی ، فرهنگ سازی ، نمایان کردن آسیب های اجتماعی نقشی اساسی داده باشد هرچند همواره با بی توجهی مسئولان امر روبرو بوده اند.
شاید زمانه تعطیلی سالنهای سینما فرصت مناسبی برای تجدید نظر در مفاهیمی باشد که توسط افراد دارای تریبون در جامعه بارها و بارها اعلام شده است.
نکته بعدی را باید در خود آثار انتخاب شده توسط سینماها برای این دوران جستجو کرد ، اینکه متاسفانه هرگز شغلی وجود نداشته است که به عنوان ارزیاب مطلع در تمام سالها شرایط اجتماعی ، روحی و سیاسی مردم جامعه را بررسی کند که در شرایط حال چه اثری می تواند بیشتر مورد پسند و توجه مخاطب قرار بگیرد.
موردی که به نظر می رسد بیش از پیش به تعریف آن نیازمندیم ، چراکه با توجه به شرایط ناشی از کرونا چه اثر سینمایی می تواند مردم را ترغیب به دیدن فیلم کند؟ در حالی که ترسی هم از کرونا در دل دارد و یا در ذهنش نهادینه شده که باید برای سلامتی در فضای باز وقت بگذراند.
از سوی دیگر شرایط کرونا به ما یادآوری کرد که اصولا زیر ساخت های مناسب در مورد فعالیت های فرهنگی و هنری به روز را در اختیار نداریم.
به نظر می رسد بازگشایی دستوری سالن‌ها در شرایط فعلی هیچ کمکی به بدنه تولید نمی کند ، هنرمندان بسیاری از کار بیکار شده اند و به دلیل نداشتن امنیت شغلی مناسب در شرایط نابسامانی به سر می برند.
از سوی دیگر بازگشایی های قبلی سالن ها به دلیل عدم توجه به شرایط موقتی بوده است و همچنان عده زیادی از مردم و حتی فعالان هنری اطمینان خاطر ندارند که این سالن‌ها قرار است تا کی باز بماند و آیا با بروز اولین نشانه های پیک بعدی مجددا سالنها تعطیل خواهند شد یا خیر؟
دوران کرونا از اولین روزهای آغاز در بهمن ۹۸ تاکنون که عمری یک سال و چند ماهه را طی می کند و با توجه به اظهارنظر آگاهان احتمالا تا پایان ۱۴۰۰ هم ادامه خواهد داشت می تواند در کنار همه تلخی‌هایش ما را با این حقیقت روبرو کند که اگر در آینده ای دور یا نزدیک مجددا چنین اپیدمی در جهان گسترش یافت چه باید کرد؟
اصولا چه راه کار و را حلی در خصوص دوران پساکرونا اندیشیده شده است؟
مواردی که در ادامه می خوانید هر چند با تمرکز بر سالن های سینما نوشته شده است اما فراموش نکنیم تمامی بخش های دیگر هنری همانند تئاتر ، سالن های کنسرت ، نگارخانه ها و گالری ها هم دچار همین مشکلات هستند که می توان به همین شکل به آنها نیز پرداخت:
آنچه باید در این شرایط به ان اندیشیده شود و راه گشایی برای آن صورت بگیرد را به اختصار می تواند در موارد زیر جستجو کرد:

اطلاع رسانی :
اطلاع رسانی های خبری در خصوص بازگشایی سالن ها و یا شعارهای مسئولانه دردی را دوا نمی کند ، باید در یک برنامه مستمر برنامه سالنهای سینما و تئاتر بصورت عمومی و از طریق فضاهای پر بازخورد مخاطب همانند شبکه های رادیویی و تلویزیونی ، رسانه های نوشتاری و خبرگزاری ها و صفحات  مجازی اطلاع رسانی شود.
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه برنامه ماهانه هر شهر متشکل از یک برناه جامع اجراهای تئاتر صحنه ای ، اجراهای خیابانی ، اجراهای موسیقی ، برنامه ماهانه سالن های سینما و حتی برنامه های فرهنگی و ادبی در روزنامه ها منتشر و در سطح شهر نیز در ایستگاه های مترو و اتوبوس توسط شهرداری ها توزیع می شود.

دوم: تلاش برای تاسیس و ایجاد سالن های تابستانی برای اجرای برنامه های فرهنگی و هنری در مناطق مختلف شهر.
سالن های روباز علاوه بر اینکه می تواند حس اطمینان بیشتری در مورد سلامت را در مردم تقویت کند به دلیل متفاوت بودن می تواند جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد تا با رعایت پروتکل های بهداشتی به همراه خانواده به تماشای این برنامه ها بنشیند همانگونه که در دهه ۴۰ و ۵۰ اکثر سینماها یک سالن روباز تابستانی برای نمایش فیلم داشتند که همواره هم مورد استقبال عموم قرار می گرفته است.

سوم: حمایت:
هنرمندان و فرهنگوران جامعه همانند سایر اقشار جامعه نیازمند حمایت هستند ، چراکه علاوه بر مشکلات جاری عمومی همانند گرانی و تورم ، بیمه و ... به حمایتی بیشتر در جهت تولید و عرضه نیازمند هستند.
در شرایط فعلی شاید بهتر باشد تا با حمایت از صاحبان فیلم و یا تئاتر که پس از بازگشایی سالن ها نیز همچنان با بحران حضور مخاطب در سالن ها مواجه هستند علاوه بر حمایت از ایشان به رونق سالن ها هم کمک شود.
این حمایت می تواند با استفاده از ظرفیت های دولتی و خصوصی در هر استان بررسی و برنامه ریزی شود.
حمایت‌هایی همانند خرید بلیط  و توزیع رایگان و یا نیم بهای آن بین کارکنان هر اداره و سازمان ، و یا پوشش بخشی از هزینه ها از اطلاع رسانی تا تولید اثار هنری که با توجه به قوانین موجود در خصوص اختصاص درصدی از بودجه هر سازمان به فعالیت های فرهنگی و هنری به راحتی قابل انجام است.
بی تردید حمایت های اینچنینی دوسویه خواهد بود، علاوه بر حمایت از تولید کننده هنری افراد شاغل در این سازمانها و ادارات به عنوان بخشی از مردم همین جامعه علاوه بر استفاده از این سوبسید فرهنگی و هنری با فعالیت های اینچنینی آشنایی بیشتری پیدا می کنند و عملا در دراز مدت شاهد تربیت نسل جدیدی از مخاطبان خواهیم بود.
آنچه که امروزه به عنوان معضلی همه گیر در جامعه همواره بر آن تاکید می شود توجه به نسل جوان و کودکان و نوجوانانی است که با هجمه شبک های مجازی که به اسانی در اختیار آنهاست می توانند دچار بحران های مختلفی شوند ، توجه به محصولات فرهنگی و هنری داخلی که با آداب و رسوم ، فرهنگ و دیدگاه های کشور ما همسو است می تواند بخشی از این مشکلات و آسیب های اجتماعی را کاهش دهد و خانواده ها را در تربیت اصولی فرزندان خود یاری کند.

درجه بندی های کرونایی برای فیلم :
همانگونه که در کارخانه ها و مراکز تولیدی بزرگ بخشی به عنوان بازاریابی و سنجش وجود دارد بی تردید زمان آن رسیده تا بحث فرهنگ و هنر نیز به این مسئولیت توجه بیشتری شود.
در شرایط فعلی شاید زمان آن باشد تا برنامه اکران برنامه های فرهنگی و هنری از رویه دیگری به نام سنجش نیاز مخاطب پیروی کند به شکلی که با نظرسنجی و پژوهش پیرامون فضای روانی و اجتماعی جامعه ترتیب برگزاری برنامه ها تغییر کند.
همانگونه که پس از سالها در صدا و سیما برنامه های مختلف بر اساس مناسبت های ملی و مذهبی همانند ماه رمضان ، عید نوروز ، اعیاد مذهبی ، ماه محرم و صفر و ... تولید و پخش می شود مسلما باید به راه چاره ای اصولی و علمی منطبق بر شرایط جامعه اندیشید که حال که سالن های سینما بطور مثال بازگشایی شده اکران چه اثری و تحت چه شرایطی مناسب تر است؟
آنچه تحقیقات میدانی از سالنهای بازگشایی شده سینما در شیراز نشان می‌دهد فیلم های بر پرده همانند قبل طبق جدول اکران در حال پخش است و به جز یکی دو عنوان مابقی چندان در ترغیب مخاطب به سالنها موثر نیست.

توجه همزمان به فضاهای مجازی و حقیقی:
خلاقیت در کمبود پدید می آید و خلاقیت انسان ثمره تنگناها و کمبودهاست. زمانی که در روزهای نخست کرونا فعالیت های فرهنگی و هنری عملا تعطیل شد ، کمتر کسی تصور می کرد این دوران اینچنین به درازا بکشد.
پس از گذشت چند ماه ، عموم مشاغل سعی کردند به نحوی فعالیت خود را ادامه دهند و در این مسیر فضای مجازی شاید بهترین راه حل موجود بود.
هنرمندان و فرهنگوران نیز از همین قاعده پیروی کردند ، برگزاری برنامه های زنده گفتگو ، اجرای موسیقی در شبکه های اجتماعی ، اکران تئاتر و کنسرت در پلتفرم های اینترنتی و در نهایت اکران فیلم های جدید بصورت مجازی که هم از طریق کامپیوتر و تلویزیون های هوشمند و هم از طریق تلفن همراه قابل مشاهده بود.
نکته قابل توجه این است که بطور مثال فیلم «شنای پروانه» نخستین ساخته حمد کارت فیلمساز شیرازی عملا از طریق فروش مجازی و اکران محدود حضوری توانست فروشی میلیاردی را برای تهیه کننده  ارمغان بیاورد.
در همین زمان حتی بسیاری از سریال های شبکه خانگی هم ترجیح دادند به دلیل گرانی مواد اولیه دی وی دی سریال های خود را بصورت هفتگی بر همین پلتفرم ها بارگزاری کنند تا مخاطب با پرداخت حق اشتراکی اندک بتواند به این برنامه ها دسترسی بیست و چهار ساعته داشته باشد.
در این مورد هم سریال های موفقی مورد توجه مردم قرار گرفتند و باعث آشنایی و استقبال عمومی از این شبکه ها شوند.
اما شاید همین استقبال از این فضاها باعث شده تا بسیاری دیدن فیلم در سالن ها را در اولویت دوم قرار دهند که باید برای آن در دوران پساکرونا چاره ای اندیشید، همانند برنامه ریزی که در خصوص نسخه نمایش خانگی فیلم ها در سالهای قبل صورت گرفت. به شکلی که با بهبود شرایط عملا اکران آنلاین از گردونه خارج شود و پس از اتمام اکران در سینماها ، فیلم سینمایی پس از چند ماه تاخیر وارد شبکه مجازی شود.

نکته دیگر که بی ارتباط با این بحث نیست ، مسائل اقتصادی است که مدتهاست گریبان جامعه را گرفته است.
در یک سینمای معمولی بهای بلیط برای هر نفر ۲۰ هزار تومان مصوب شده است ، برای یک خانواده ۵ نفره ۱۰۰ هزار تومان بهای بلیط حداقل یک ساعت زمان برای رفت و آمد به سینما ، حداقل ۵۰ هزار تومان خرید خوراکی برای دیدن فیلم و در نهایت هزینه ای ۴۰ هزار تومانی و حداقلی برای کرایه رفت و آمد.
این باعث می شود تا یک خانواده به جای صرف هزینه ای حدود ۲۰۰ هزار تومان ترجیح دهد با خرید یک بلیط فیلم را در خانه ببیند موردی که متاسفانه صاحبان صنعت سینما در بازگشایی اخیر به آن توجه نکرده اند.
با توجه به تمام مسائل گفته شده شاید عملی ترین راه حل برای اینکه مخاطب مجددا وارد سالن سینما شود دادن رایانه سینما باشد.
اینکه حداقل در چند ماه نخست بازگشایی سالنها با تمهیدی بلیط سینما بصورت نیم بها عرضه شود تا مخاطبان حداقل توجیهی اقتصادی در این خصوص را مد نظر قرار دهند، که این کار بدون مشارکت و همکاری نهادهای مرتبط امکان پذیر نخواهد بود.

پی نوشت:
متاسفانه از دیدگاه برخی از مسئولان، هنر ابزاری در جهت تعاریف مختلف است درحالی که ذات هنر به دلیل اینکه پدیده ای خلاق است خود می تواند تعاریف متعدد را پدید آورد ، یا اینکه برخی دیگر هنر را در اولویت های بعدی جامعه قرار می دهند با این تفکر که مشکل امروز جامعه بیشتر معیشتی و اقتصادی است تا اینکه فرهنگی و اجتماعی باشد.
در رد این نظر باید گفت راه توسعه سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی از راه فرهنگ می گذرد و سینما ، تئاتر ، موسیقی و سایر هنرها می توانند راهگشای این مسیر رو به افول باشند.
به همین دلیل امروز بیش از هر زمان دیگری باید در اصلاح ساختاری این تفکر قدیمی که مسلما در جهان امروز نقشی ندارد کوشش کرد.
همانگونه که در تمامی شرایط دشوار به سایر صنوف پرداخته می شود زمان آن رسیده تا با عبرت گرفتن از دوران کرونا به آینده با نگاهی جامع تر توجه کنیم.
هنرمندان و اهالی فرهنگ در تمام دوران ها و بزنگاه ها از طریق تولید آثار فرهنگی و هنری دوشادوش جامعه خود تلاش کرده اند و اینک زمان آن رسیده تا با حمایت از این قشر مظلوم حداقل بخشی از مشکلات ایشان جبران شود.
فراموش نکنیم حمایت از فرهنگ و هنر یک سرمایه گذاری بی ضرر در همه دوران هاست به نحوی که جامعه ای فرهنگی علاوه بر اینکه از هنرمندان و اهالی فرهنگ به عنوان شهروندان و بخشی از جامعه حمایت می کند در سوی دیگر ثمره تولیدات ایشان را به عنوان خوراک روح همان جامعه مصرف می کند.
جامعه پسا کرونا بیش از هر چیز نیازمند نشاط ، آرامش و عادی سازی زندگی است که این مهم قطعا به همت فرهنگ و هنر اتفاق می افتد.
 

به قلم نوید جعفری نویسنده و فعال فرهنگی و هنری استان فارس