تهران- ایرنا- منتقد سینما و تلویزیون با نگاهی به آثار سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: فیلم‌های «بوتاکس» و «هلن» فرصت یک لذت بصری تمام عیار را برای مخاطب فراهم می‌کنند.

به گزارش عصر چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، سی‌وهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر از ۵ تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور در تهران برگزار شد.

درباره کیفیت فنی و هنری و محتوایی چند فیلم از جشنواره با رضا صائمی، منتقد سینما و تلویزیون همصحبت شدیم.

وی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، درباره فیلم بوتاکس نخستین فیلم بلند کاوه مظاهری اظهار داشت: می توان این فیلم را در تداوم جهان سینمایی و انسانی که در فیلم کوتاه روتوش خلق کرده بود تعریف کرد.

بوتاکس؛ روایتی از بحران‌های ذهنی و روانی آدمها

به گفته وی بوتاکس پر از تاویل های روانشناختی است که در یک خوانش فرامتنی می تواند روایتی از بحران های ذهنی و روانی آدمها در جامعه امروز را به تصویر بکشد. اینکه چگونه انسانها درپس آرزوها و نیازهای سرکوب شده در ضمیرناخودآگاه فردی و جمعی دست به برون‌فکنی‌های جبرانی می‌زنند و کشمکش ها و تضادهای درونی آدمها چطور در رفتارشناسی آن تجلی‌ می‌کند.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی افزود: فیلم پر از قاب های دیدنی و چشم نواز است که مبتنی بر یک زیبایی شناسی بصری، لذت تماشا و فرصت یک لذت بصری تمام عیار را فراهم می‌کند.

لذت شنیداری در مستند «ایستاتیس»

صائمی با اشاره به این‌که ایساتیس نام قدیمی شهر یزد است و علیرضا دهقان همین نام را برای مستند خود و روایت متفاوت تاریخی از آن برگزیده تاکید کرد: ایساتیس را می‌توان فراتر از یک روایت شهری با تمام وجوه زیبایی شناسانه‌اش، بازنمایی نسبت انسان با طبیعت در تجربه شهرنشینی هم دانست.

وی افزود: بازنمایی سوژه به زبان و نگاه ابژه (عینی) و عناصر چهارگانه طبیعت یعنی آب و باد و خاک و آتش، روایت جز به کل است. از طریق معرفی یک شهر به معرفت جهان پل می‌زند و مخاطب را دچار خودآگاهی نسبت به خود و طبیعت می کند.

این منتقد سینما مستند ایساتیس را قصه زندگی در کویر و رمز و راز شکوه ماندگار دانست و توضیح داد: زندگی کویری هم در نسبت با عناصر طبیعت تعریف و هم از زبان آنها روایت می‌شود و چه گزینه های خوبی برای بیان نریشین و متن گفتار این مستند برای زبان حال آب و باد و خاک و آتش انتخاب شده. ابوالحسن تهامی نژاد، نصرالله مدقالچی، زهره شکوفنده و مریم شیری با آن صداهای تاثیرگذار و سحرآمیز بر غنای متن افزودند. متنی که هم واجد اطلاعات لازم برای بیان واقعیت است و هم واجد ادبیات و نگارشی زیبایی شناختی است که لذت بصری مستند را با لذت شنیداری درهم تنیده و تماشای مستند را به تجربه‌ای دلچسب بدل کرده است.

«چهارصد ضربه» و بحران‌های هویتی دوران نوجوانی

این پژوهشگر حوزه سینما با اشاره یه یکی دیگر از آثار جشنواره اظهار داشت: چهار صد ضربه تروفو هم نختسین فیلم بلند اوست و هم از برجسته ترین فیلم های بنیادی در موج نوی فرانسه. چهار صد ضربه را باید یکی از موفق ترین فیلم های تاریخ سینما و یکی از تاثیرگذارترین داستان هایی دانست که تا به حال درباره یک نوجوان و بحران‌های هویتی دوران نوجوانی ساخته شده است. فیلمی که از کودکی و نوجوانی خود تروفو الهام گرفته و می توان آن را شکلی از اتوبیوگرافی (خودزندگی‌نامه) از دوران نوجوانی و بلوغ خود تروفو  دانست که مبتنی بر تجربه‌های زیسته فیلمساز صورت بندی شده است.

وی افزود: تروفو در چهار صد ضربه لحن و رویکردی انتقادی در پرداختن به نظام آموزشی و سیستم تربیتی در مدرسه هم دارد و به تعارض های موجود بین دو نهاد خانواده و آموزش در تربیت کودکان اشاره می کند.

«هلن»، روایتی روانشناختی از یک هنرمند

به گزارش ایرنا، فیلم هلن درباره نقاشی است که به طبیعت پناه برده و با یکی از ستایندگان آثارش آشنا می‌شود و علاقه‌ای که بین آن دو شکل می‌گیرد، بر آثار نقاش تاثیر به‌سزایی می‌گذارد.

صائمی فیلم هلن پنجمین ساخته بلند سینمایی آنتی یوکینن کارگردان، فنلاندی را یکی از بهترین فیلم های جشنواره سی و هشتم نامید و توضیح داد: این فیلم براساس کتابی با همین عنوان نوشته راکل لیه هو ساخته شده که بخشی از زندگی هلن شرفبک، نقاش مشهور فنلاندی را در فاصله سال‌های ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ به تصویر می‌کند.

این منتقد افزود: فیلم بنا به اقتضای شخصیت اصلی فیلم هلن که درونگراست از ریتم کندی برخوردار است و سرشار از قاب هایی است که متاثر از قصه فیلم به تابلوهای نقاشی شبیه است و امکان لذت بصری برای مخاطب را فراهم می‌کند.

به گفته صائمی، فیلم هلن واجد روایتی روانشناختی از یک هنرمند و نقاش زن درونگرا در مواجهه با یک شکست عاطفی و تاثیر آن بر سبک نقاشی و شخصیت اوست.

«هیولا»؛ یک فیلم به شدت طبیعت گرا

به گزارش ایرنا، فیلم هیولا به کارگردانی تام سالیوان که به عنوان نماینده ایرلند در اسکار ۲۰۲۱ هم انتخاب شده بود هم یک قصه تاریخی است و هم از لحن و بیانی شاعرانه بهره می برد. این فیلم داستانی زمان قحطی بزرگ ایرلند را در سال ۱۸۴۵ روایت می‌کند. اتفاقی که به قحطی سیب زمینی معروف است و طی آن میلیون‌ها نفر جان خود را از دست دادند. بازیگرانی مثل دونال او هیلای، دارا دوانی و مایکل مک الهاتون در این فیلم نقش آفرینی می‌کنند.

صائمی درباره ویژگی‌های این فیلم گفت: هیولا می کوشد تا در بستر یک رخداد تاریخی و واقعی، تاثیرات بحران های محیطی بر خلق و خوی انسان را به تصویر بکشد و در این میان بین شرافت و شررات تمایز اخلاقی قائل شود.

وی هیولا را یک فیلم به شدت طبیعت گرا نامید و اظهار داشت: این فیلم در یک فضای روستایی روایت می شود و نقش دریا و صخره به عنوان عناصر جغرافیایی در آن پررنگ است. در عمق آرامش این طبیعت حیرت انگیز می توان خشم و طغیان را شاهد بود و این شاید نمادی از قهرمان اصلی قصه است که به واسطه مصیبتی که بر سر خانواده اش آماده دچار فروپاشی روانی شده و منگ و ساکت است اما سرشار از آتشی از خشم و میل به انتقام که در درونش جریان دارد.