تهران- ایرنا- با توجه به سابقه نویسندگان محترم اثر، در آیتم نویسی‌های طنز تلویزیونی، نباید انتظارِ یک قصه منسجم و پُرکشش و دراماتیک را داشت. در هر سکانس، گویی یک آیتم طنز خنده بازاری است. بدون هیچ خلاقیت در متن و صحنه و رفتار تیپ‌ها. بازی‌ها بسیار تکراری و یادآور تیپ‌های قبلی بازیگران محترم است.

دو نسخه از پشت صحنه‌های تولیدات اخیر آقای مهران مهام را دیدم. یکی برای سریال نوروز ۹۹  و  دیگری، مرتبط با پخش سریال بوتیمار. که ترکیب سازندگان هر دو مجموعه، همان گروه سال ۹۹ هستند. در این مشاهدات (تیزرها و پشت صحنه‌ها) روی آنتن تلویزیون و صفحات اینستاگرام شخصی دوستان، آقای مهام با حضور مستمر در «صحنه» دیده می‌شود و البته بر حضور وی، نوعی تاکید تصویری هم، وجود دارد! و در هر صحنه ، درحال ترمیم بازی‌ها و صحنه، میزانسن، رفتار بازیگران و... یا اگر بی پرده بگوییم، در حال «کارگردانی» است.

وقتی حاصل کار را دیدم (که حتی از مشاهدات پراکنده، تنها برای چند قسمت، به خوبی عیان است)، گویا حق با آقای مهام بوده است. چون در یک وضعیت متعارف و متعادل، چنین «حضور»ی ، و رسما، کارگردانی توسط تهیه‌کننده سر صحنه، ابهاماتی به وجود می‌آورد.

اگر کارگردان انتخابی، «کارگردان» و کاربلد است، نیازی به این میزان حضور، کنترل و نگرانی توسط تهیه کننده نیست. اگر کارگردان، کار نابلد و در حال تجربه‌ست، خُب در اینصورت ابهامی باقی نمی ماند. که به باور بنده ایشان یک تکنسین متوسط رو به پایین است. نَه یک کارگردان، آنهم در عرصه نمایش.

پس در این مورد، رفتار و نگرانی آقای مهام  قابل درک است. که البته انتخاب چنین فردی با این اوضاع اقتصادی و گرانی دستمزدهای دوستان مجرب و حرفه‌ای از سوی تهیه‌کننده، قابل فهم و درک است . در هر مجموعه تلویزیونی، تاثیر شخص کارگردان (یعنی دفاع از هر آنچه که در قاب تلویزیون دیده و شنیده می‌شود با تمامی جزئیات خوب یا بد . حتی کنترل بر عملکرد سایر گروه‌ها). در این اثر ، نه نشانی از قصه و روایت وجود دارد که صحبت در خصوص آن یک شوخی بزرگ است و نه نشانی و اثری از «شخصیت پردازی نمایشی»، که اینهم ، یک شوخی بسیار بزرگتر . نه میزانسن و ریتم و زیبایی‌شناسی که آقای نجف‌زاده حتی در سایه مراقبت‌های تهیه‌کننده هم، نتوانسته هیچکدام از اجزاء تصویری را،  از آن خود کند.

با توجه به سابقه نویسندگان محترم اثر، در آیتم نویسی‌های طنز تلویزیونی، طبعا نباید انتظارِ یک قصه منسجم و پُر کشش و دراماتیک را داشت. فی‌الواقع هر سکانس، گویی یک آیتم طنز «خنده بازار»ی است. بدون هیچ نوآوری و خلاقیت در متن و صحنه و رفتار تیپ‌ها. بازی‌ها بسیار تکراری (حتی در جزئیات) و یادآور تیپ‌های قبلی بازیگران محترم است.

هیچگونه پوست‌اندازی و «تفاوت» در ایفای نقش، مشاهده نمی‌شود. این مجموعه، تنها از نام این عزیزان در تیتراژ و تیزر بهره جسته است. البته آنهم، بازیگران باقیمانده برای تلویزیون. دوربین، اساسا در یک فرایند بسیار ساده و ابتدایی بنام «اکسپوژر» - استفاده درست از تکنیک نوردهی- عاجز است. خصوصا در لوکیشن‌های داخلی که تصویربردار محترم درگیر نورپردازی می‌شود. تصاویر هیچ سامانی ندارد. هیچکدام از رنگ‌ها، هایلایت‌ها – سایه‌روشن‌ها - ، سایه‌ها، منطقِ راکوردهای نوری... و غیره، رعایت نشده و سر جای خود نیست.

تصاویر پشت صحنه این کار ، به مراتب بهتر و حرفه‌ای‌تر از تصاویر اصلی و روایی ِ اثر است. امروزه یک جوان موبایل به دست که اندکی از تنظیمات دستی (مود پرو) دوربین گوشی خود، آگاهی داشته باشد بی تردید تصاویری ارزنده‌تری از این مجموعه ضبط می‌کند. نمونه های فراوان آنرا در فضای مجازی (اینستاگرام و یوتیوب و ... ) مشاهده می‌کنید.

البته با یک نگاه به لیست اسامی دوستان در تیتراژ ابتدا و انتهای مجموعه، نکات یاد شده، به راحتی قابل تصور است. حاصل سیاست و ریل چینی فعلی در سیما، چیزی بیش از این نخواهد بود.

با تمام این تفاسیر، همگی خوب می‌دانیم که اصولا تولید یک اثر نمایشی هر چند به جهت کیفیت، غیرقابل قبول، در فصل سرما (چون در کنداکتور اولیه نوروزی شبکه سه بود و توسط مدیران محترم حذف شد) دور از مرکز، با نگرانی‌های همه‌گیری کووید ۹ ، کار دشواری است. اما در همین روزگار، تولیدات به نسبت قابل قبولی هم در شهرستان‌های دور با شرایط سخت آب و هوایی در دوران کرونا، تولید شد. برای نمونه مجموعه ( نون . خ ) اثر سعید آقاخانی.

به هر روی، در این برهوت سریال سازی خصوصا در سیما با اقبال بسیار ناچیز مخاطب (خوش بینانه، و اگر نگوییم بدون مخاطب) لحظاتی هر چند کوتاه (با آیتم‌های آنیِ  بامزه )، شاد کردن مردم خسته و عصبی، در دوران قرنطینه و فاصله‌گذاری، بسیار غنیمت است و قابل ستایش . خدا قوت

و اما نکته آخر. با توجه به نبود فیلمسازان صاحب سبک و اثر در برنامه‌سازی، خصوصا تولیدات آثار نمایشی در سیما (که به شدت و به سرعت از قافله تولیدات آثار نمایش خانگی عقب مانده است) امیدواریم آقای علیرضا نجف‌زاده، تکنسین این مجموعه، با تلاش و کوششی بیش از پیش، با مطالعه بیشتر و همچنان «آزمون و خطا» در کنار مراقبت‌های آقای مهام، به زودی تبدیل به یک کارگردان شود تا ذخیره مناسبی برای تلویزیون به شمار آید.