تهران- ایرنا- «هاروکی موراکامی» نویسنده معروف ژاپنی در یک مصاحبه جدید وجود الگویی حساب شده برای خلق شخصیت‌های زن منفعل و ساده در آثارش را رد کرد و گفت تا به حال هیچگاه عامدانه به تغییر شخصیت‌پردازی این کاراکترها فکر نکرده است.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا از پایگاه اطلاع‌رسانی لیترری هاب، اگرچه هاروکی موراکامی نویسنده پرکار ژاپنی که در بین مخاطبان ایرانی بیشتر با رمان کافکا در کرانه شناخته می‌شود، برای شخصیت‌پردازی راوی زن داستان کوتاه خواب (Sleep) مورد تحسین قرار گرفته است اما همیشه اینطور نبوده و  این نویسنده اغلب به دلیل خَلق زنانی که کاراکتری ساده دارند، از دریچه چشم مردان دیده می‌شوند و تنها هدفشان رفع نیازهای جنس مذکر است، مورد انتقاد قرار می‌گیرد. موراکامی در یک مصاحبه جدید با شان ویلزی که در تارنمای اینسایدهوک منتشر شده است، یک بار برای همیشه با صراحت تمام به این انتقادات پاسخ داد:

آیا عمدا درحال تغییر نحوه شخصیت‌پردازی کاراکتر زنان در آثارتان هستید؟

نمی‌شود اینطور گفت. تا به حال به این مسئله فکر نکردم.

برای آن این سوال را پرسیدم که وقتی میکو کاواکامی رمان‌نویس ژاپنی با شما مصاحبه می‌کرد، با تاکید بر این مسئله گفت: (در دنیای ادبیات) گرایشی جدی وجود دارد که کاراکترهای زن قربانی شخصیت‌های اصلی مرد شوند. سوال من از شما این است چرا زنان رمان‌های موراکامی معمولا باید چنین نقشی را بازی کنند؟ به ظاهر در داستان‌های بعدیتان به این مسئله واکنش نشان دادید. نظرتان درباره دیدگاه کاواکامی چه بود؟

اگر ماه دیگر انقلاب می‌شد، احتمالا به جرم داشتن افکار اشتباه بازداشت می‌شدم، یک کلاه سه گوش قرمز به سرم می‌گذاشتند، توده‌های مردم دشنام و ناروا نثارم کرده و از نزدیک ترین تیر چراغ برق آویزانم می‌کردند. اما من همینم. از شیوه زندگیم لذت می‌برم؛ هیچوقت بر موج دیدگاه‌های رایج سوار نشدم و حالا هم قرار نیست این کار را بکنم.
 

در مصاحبه‌ای که ویلزی به آن اشاره کرد، موراکامی وجود یک نوع الگوی حساب‌شده و آگاهانه در شخصیت‌پردازی کاراکترهای زن داستانهایش را رد کرد. موراکامی به کاواکامی گفته بود: شاید این قانع‌کننده‌ترین توضیح ممکن نباشد اما فکر نمی‌کنم هیچکدام از کاراکترهای من آنقدر پیچیده باشند. تازه من همیشه حواسم هست بیشتر از اندازه روی معنای وجود، اهمیت آن و پیامدهایش مانور ندهم. هر اثر من شرایط و بستر خودش را می‌طلبد.

دختر نوجوانم یک بار گفت: موراکامی فمنیست به نظر نمی‌رسد اما غیرفمنیست هم نیست. فقط انگار برایش اهمیتی ندارد. وقتی از او خواستم منظورش را توضیح دهد، گفت شما به خودتان زحمت نمی‌دهید بین شخصیت‌های زن و مرد تفاوت بگذارید. با این حرف موافقید؟

من اینطور زندگی می‌کنم؛ کلا با ایسم‌های جهان کاری ندارم. هیچ ایسمی به من نمی‌چسبد. فقط سعی می‌کنم در داستان‌هایم چیزی ننویسم که به کسی صرفا به دلیل مرد یا زن بودن آسیب بزند یا تحقیرش کند. شاید هم این خودش یک نوع ایسم (یا گرایش فلسفی) باشد، اگر دوست دارید می‌توانید آن را مکتب موراکامیسم بنامید.

در این مصاحبه وقتی صحبت به فعل نوشتن رسید، موراکامی گفت برای توصیف فرآیندی که برای او حساب شده نیست، به استفاده از  استعارات فیزیکی یا سورئال روی می‌آورد. برای این نویسنده مطرح، نوشتن درست مثل خواب دیدن در زمان بیداری غافلگیرکننده است. نوشتن برای او مثل بوکس یا صخره نوردی یا خزیدن در دل یک تونل عجیب و غریب است. اگر می‌خواهید الگوهای بزرگتر یا سیاست پشت کارش را درآورید، موراکامی چیزی را برایتان ترجمه و تفسیر نخواهد کرد، باید خودتان با دقت به متن آثارش گوش کنید.

هاروکی موراکامی یکی از مشهورترین نویسندگان و مترجمان معاصر است. وی که در سال ۱۹۴۹ میلادی در کیوتوی ژاپن متولد شد، نوشتن را از ۲۹ سالگی آغاز کرد؛ کتاب‌ها و داستان‌های وی تاکنون به ۵۰ زبان ترجمه و در ژاپن و همچنین در سطح بین‌الملل پرفروش شده‌اند.

این نویسنده معروف که به فهرست روزنامه گاردین از بزرگترین نویسندگان جهان هم راه یافت، در ایران نیز طرفداران خودش را دارد. مجموعه کجا ممکن است پیدایش کنم شامل پنج داستان بلند از موراکامی اولین کتابی است که از این نویسنده ژاپنی به زبان فارسی ترجمه شد. این کتاب در سال ۱۳۸۶ با ترجمه بزرگمهر شرف‌الدین چاپ و روانه بازار کتاب شد. در همان سال کافکا در کرانه، دهمین رمان موراکامی که یکی از معروفترین آثار اوست با ترجمه مهدی غبرائی منتشر شد. از دیگر آثار این نویسنده معروف که به زبان فارسی ترجمه شده‌اند می‎‌توان به چوب نروژی و رمان کوتاه کتابخانه عجیب اشاره کرد.