سمنان- ایرنا- سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا در حالی در استان سمنان برگزار می‌شود که شاهد جلوه ها و حاشیه های حضور مردم در این رویداد هستیم.

به گزارش ایرنا، این انتخابات از ساعت هفت صبح امروز جمعه ۲۸ خرداد در جای جای استان سمنان آغاز شد و همچنان در حال برگزاری است و بنا بر مشاهدات خبرنگاران ایرنا، حاشیه‌های جالبی از این رخداد ثبت شده است.

* برخلاف تبلیغات منفی دشمن، از ساعت اولیه صبح مردان و زنان از تمامی اقشار ، تحصیل کرده، کم سواد، پیر و جوان بدون توجه به اعتقادات و گرایشات مذهبی یا سیاسی، همگی فقط به اعتبار ایرانی و انقلابی بودن پای صندوق‌های رای به یکدیگر لبخند می‌زدند.

* همه مردم به منظور رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و همراهی با کادر درمان، ماسک بر چهره داشتند اما لبخند و شور و شعف شان از پشت ماسک نیز پیدا بود؛ انگشت زدن در استامپ نیز به منظور جلوگیری از انتقال ویروس کرونا ممنوع بود و این انتخابات بدون انگشتان جوهری برگزار شد.

* پیرزنی ۸۵ ساله که مهرتمامی انتخابات‌های گذشته بر چهره شناسنامه‌ای که مانند خودش فرسوده اما باشکوه بود خودنمایی می‌کرد، با قامتی خمیده برگه رای خود را نوشت و در صندوق اخذ رای مسجد عابدینیه سمنان انداخت.

* رای اولی‌هایی که غرور جوانی و حس مشارکت در مهم‌ترین رویداد سرزمین در جای جاس صورت شان نقش انداخته بود، برگه‌های رای را پنهانی می‌نوشتند وبا رضایت از عمل خود در صندوق‌ها می‌انداختند. یکی ازآنان با عکسی از سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی در شعبه حاضر شده بود و به خبرنگار ایرنا گفت: «اجازه نمی‌دهیم خون سردار سلیمانی پایمال شود و از امروز تا آخر عمرم در تمامی انتخابات‌ها با یاد و عشق او حاضر می‌شوم.»

* برخی از نوجوانان رای اولی‌ نیز با پوشش‌های عجیب که خاص سنین نوجوانی است پای صندوق‌ها آمدند که ثابت کنند هیچ لباسی نشان دهنده آنچه در قلب و اندیشه صاحبش می‌گذرد نیست.

* بانویی نیز در یکی از شعبه ها به نشانه وطن دوستی، پرچم ایران را دور بدن خود پیچیده بود و رای می‌داد.

* پدری کهن‌سال بر صندلی چرخدار نشسته بود و فرزندش او را همراهی می‌کرد. وقتی هنگام نوشتن نام نامزد مورد نظر بر تعرفه رسید، پسر گوشش را مقابل دهان پدر گرفت و بعد از شنیدن نام نامزد مورد نظر، سری به نشانه تایید تکان داد و به نیابت از پدر تعرفه را پر کرد.

* حضور زنان بارداری که با وجود مشقت و سختی روزهای آخر بارداری پای صندوق رای آمده بودند، فضا را لطیف و پرامیدتر کرده بود و در مقابل چشمان این مادران آینده، جوانان رشید و وارثان فردای این انقلاب قرار داشت.

* کودکانی که از ذوق، برگه رای سیاه شده پدر یا مادر خود را به نیابت از  آنان در صندوق می‌انداختند و شنیده شد که مادری به فرزندش گفت: «بله پسر عزیزم تو هم رای دادی.»

برچسب‌ها