به گزارش روز شنبه ایرنا ،پایگاه تحلیلی آمریکایی اوراسیا ریویو افزود: وانگ یی وزیر خارجه چین ماه گذشته میزبان نشست وزیران خارجه چین و کشورهای آسیای میانه در شهر "شیان" چین بود. این دومین نشست از این دست است که بطور فزایندهای تمرکز آن بر مسائل ژئوپلتیک قرار دارد. در سطحی گستردهتر این مساله حاکی از عدم نگرانی چین درباره منافع اقتصادی و سیاسی مهم روسیه در منطقه است. محور مهم این نشست مساله افغانستان بود بخصوص اینکه چین از سرایت احتمالی (ناامنی) از افغانستان به آسیای میانه در پی خروجی نیروهای آمریکا نگران است.
با این حال بزرگترین مساله در دورنمای ژئوپلتیک متغیر آسیای میانه مساله اقتصاد و تجارت است. چین در نشست شیان قول تعدادی از پروژههای جدید را داد و تعهد افزایش همکاری در کشاورزی ، بهداشت ، آموزش ، حمل و نقل و حتی باستانشناسی مطرح شد. مهمتر این که چین به قرقیزستان وعده داد تا برای کاهش بدهی کمک نماید و همچنین از این کشور خواست تا خط آهن پیوند دهنده چین به ازبکستان را تایید نماید. تاخیر این پروژه تا حدی به علت مشکلات سیاسی در قرقیزستان بوده اما روسیه نیز تا حدی مسئول این امر بوده است زیرا بیم دارد که این کریدور بخش زیادی از محمولههای باری را از مسیر این کشور منحرف کند. با این حال مسیر مشخص است: هر توافق اقتصادی موجب اتحاد نزدیکتر منطقه با چین خواهد شد.
این تحولات بطور طبیعی تاثیراتی بر روسیه دارند ؛ کشوری که بطور سنتی میانجی قدرت در آسیای میانه بوده است. این کشور تواناییهای نظامی قابل ملاحظهای در منطقه از طریق پایگاههای نظامی در تاجیکستان و قرقیزستان و همکاری نظامی با سایر کشورهای منطقه دارد. روسیه همچنین یک بازیگر مهم اقتصادی است و از شریکان تجاری مهم کشورهای منطقه محسوب میشود. روسیه همچنین ابتکارهای مشترک امنیتی و اقتصادی در منطقه دارد همانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان امنیت جمعی . و دست آخر اینکه روسیه از لحاظ فرهنگی به منطقه نزدیک است و زبان روسی در این منطقه زبان رسمی است.
چین تمام حوزههای نفوذ روسیه را هدف قرار داده است و جای تعجب خواهد بود اگر این تحولات موجب رنجشی نشوند. روایتی در غرب درباره رویارویی ژئوپلتیک در آسیای میانه بین دو کشور چین و روسیه وجود دارد.
اما واقعیت ممکن است پیچیدهتر از این باشد و این تحلیل بیشتر بیان آرزوها باشد. برای درک ماهیت رقابت چین و روسیه در آسیای مرکزی باید تغییرات در نظم جهانی را مورد توجه قرار دهیم و اینکه قدرتهای غیر لیبرال چه هدفهایی برای دستیابی دارند. یکی از مشخصههای نظم پسا لیبرال ، منطقهای شدن شدید حوزه های حساس ژئوپلتیک است. قدرتهای بزرگ همسایه این منطقه درصدد حذف و کنار گذاشتن قدرتهای ثالث هستند. روسیه این سیاست را با موفقیت در قفقاز جنوبی دنبال میکند و از طریق همکاری با ترکیه و تاحدی هم ایران درصدد کنار گذاشتن غرب است.
ظاهر قضایا ممکن است فریبدهنده باشند. روسیه و چین رقیب هستند اما بعید است که دشمن هم بشوند. غرب باید در برخی عوامل اساسی تفکر خود درباره مشارکت چین و روسیه در آسیای میانه بازنگری نماید .
تعامل (غرب) با آسیای میانه قطعا میتواند کمک کند و غیبت در آسیای میانه صرفا این منطقه را تقدیم این ۲ قدرت خواهد کرد. این منطقه نیازمند توازن مجدد و فضای بیشتری برای مانور است. هر دو کشور روسیه و چین در آسیا ترس دارند . موضع غرب مهم است و باید راهبردی منسجمی برای تعامل سیاسی با منطقه ایجاد نماید یا اینکه از این منطقه کنار گذاشته خواهد شد.