روزنامه اعتماد یکم تیر یادداشتی به قلم ابوالقاسم دلفی منتشر کرد و نوشت: در شرایطی که اولین دیدار جو بایدن و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور ایالات متحده و روسیه در ژنو بهرغم تمامی سروصداهای تبلیغاتی، آنچنانکه اروپاییها منتظر بودند موجبات کاهش اساسی در منازعات امریکا و روسیه را فراهم نکرد، ظاهرا بخش اعظم اجلاس اخیر سران اتحادیه اروپایی، پس از گردهمایی سران گروه هفت کشور صنعتی و نیز اجلاس سران ناتو در بروکسل، به بحث و بررسی راهبرد آتی این اتحادیه در قبال تهدیدات فزاینده روسیه در اروپا اختصاص یافته است...
جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی که اخیرا و در اوج کشمکشهای مسکو - بروکسل به روسیه سفر و با پوتین ملاقات کرده بود در آستانه برگزاری اجلاس سران «EU» و در روز قبل از دیدار پوتین - بایدن در ژنو، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه اظهار داشت: اتحادیه اروپایی در مقابل روسیه باید دارای وحدت رویه بوده تا بتواند مسکو را «ملزم» به «پاسخگویی» و «گفتوگو» کند. وی که به دنبال سفر به مسکو و به درخواست سران EU راهبرد جدید اتحادیه اروپایی برای تعامل با روسیه را تدوین و به اجلاس سران EU ارایه داده است، خاطرنشان میکند که سه محور یاد شده به عنوان خطوط هماهنگ شده و ابزار اجرایی هستند که باید به صورت همزمان به کار گرفته شوند و وی امیدوار است که به صورت اجماع مورد تایید سران اتحادیه اروپایی قرار گیرد. به گفته مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اگر این راهبرد و محورهای آن مورد قبول واقع شوند باید از سوی تمامی اعضا مورد احترام بوده و اجرا شود و اجازه ندهیم که روسیه موجبات افتراق و جدایی بین ما را رقم بزند.
آنچه در شرایط فعلی باعث بروز نگرانیهای فراوان در مجموعه اروپا و اتحادیه اروپایی شده، وجود این برداشت است که روسیه مایل به گفتوگو با اتحادیه اروپایی نبوده و ترجیح میدهد که تنها با برخی اعضای این اتحادیه که از نظر مسکو دارای اهمیت خاص هستند به صورت دوجانبه و مستقیم مذاکره و مراوده داشته باشد و متقابلا اتحادیه اروپایی معتقد است که باید با وحدت رویه و اتحاد همگانی روسیه را مجبور کرده که با مجموعه اتحادیه گفتوگو کند. اتحادیه اروپایی به دلیل مشکلاتی که در دستیابی به سیاست خارجی و امنیتی مشترک با آن روبهرو است و کشورهای بزرگتر و با قدرتتر آن غالبا ترجیح میدهند که بر پایه راهبرد ملی خود عمل کنند، دچار نوعی دوگانگی در برخورد با جهان بیرون از خود بوده و کشورهای ثالث و خارج از مجموعه اروپایی که جمهوری اسلامی ایران را نیز میتوان در زمره آنها تلقی کرد، به منظور تنظیم روابط خود با این مجموعه ترجیح میدهند که مناسبات خود را در چارچوب روابط دوجانبه با کشورهای عضو EU پایهریزی کرده تا از رهگذر فقدان یکپارچگی سیاسی در این مجموعه منافع خود را بر اساس مناسبات ملی با کشورهای عضو آن جستوجو کنند.
البته تجربیات روابط اتحادیه اروپایی با این دسته از کشورها، دارای رویه مشترک و واحدی نبوده و به تناسب ظرفیت و تواناییهای این کشورها نتایج متفاوتی را به همراه داشته است. روسیه از جمله شرکای اتحادیه اروپایی است که به دلیل نوع مناسبات و تعهدات روابط مسکو - برلین همواره ترجیح میدهد تا منافع خود را در تنظیم روابط با تکتک کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و به صورت جداگانه جستوجو کند و لذا مناسبات در سطح مجموعه اتحادیه را با نوعی تاخیر و کم اهمیت جلوه دادن در دستور کار دارد. البته اینکه تا چه حد این رویه برای روسیه مفید بوده است باید در انتظار عکسالعمل سیاستهای جاری اتحادیه اروپایی و تصمیمات اجلاس اخیر سران آن باشیم. بهرغم این برداشت عینی از نوع مناسبات مسکو با کشورهای اروپایی و مجموعه EU، هر یک از کشورهای اتحادیه اروپایی نیز به تناسب منافع و ملاحظات دوجانبه خود بعضا مایل هستند در مناسبات با مسکو به تنهایی و به عنوان یک کشور با روسیه مراوده کنند.
واقعیتهای روابط مسکو با اروپا حکایت از آن دارد که حدود ۷۵ درصد سرمایهگذاریهای مستقیم در روسیه توسط شرکتهای اروپایی انجام شده است. بر اساس آمار کمیسیون اروپایی سرمایهگذاریهای اروپایی در روسیه در مقطع سال ۲۰۱۹ بالغ بر سیصد و یازده و نیم میلیارد یورو بوده و در حالی که روسیه شدیدا به صادرات نفت و گاز خود وابسته است و حدود ۴۰ درصد بودجه سالانه روسیه از منبع صادرات نفت و گاز تامین میشود، نقش اتحادیه اروپا در واردات نفت و گاز روسیه برای این کشور بسیار حایز اهمیت است.
برپایه منابع آماری کمیسیون اروپایی، کشورهای اروپایی، واردکننده و خریدار ۴۰ درصد از صادرات گاز و ۲۶ درصد از صادرات نفت روسیه هستند و این حجم واردات انرژی اروپا از روسیه بالغ بر ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی روسیه را تشکیل میدهد، ضمن آنکه خط لوله نورد استریم ۲ بین آلمان و روسیه نیز یکی از منابع مهم در انتقال منابع گازی روسیه به اتحادیه اروپایی محسوب میشود. جوزپ بورل با در نظر گرفتن حجم مناسبات انرژی اروپا با روسیه خاطرنشان کرده که در حوزه وظایف من نیست که به آلمان بگویم چه باید انجام دهد لیکن پروژه نورد استریم ۲ برای اتحادیه اروپایی یک اولویت را تشکیل نمیدهد، زیرا موجبات بهبود استراتژی متنوعسازی منابع تامین انرژی اروپا را فراهم نمیکند.
از سوی دیگر جو بایدن رییسجمهور امریکا با اشراف به شکافهایی که در دوران ریاستجمهوری ترامپ در روابط فرا آتلانتیکی بین همپیمانان غرب در دو سوی آتلانتیک ایجاد شده و با در نظر گرفتن دلمشغولیهای اروپا در قبال تهدیدات مسکو در قاره کهن، قبل از سفر اخیرش به اروپا طی یادداشتی در واشنگتنپست نوشت که ایالات متحده در کنار همپیمانان اروپایی خود در مقابل روسیه خواهد ایستاد و همچنین قول داده است که پیمان دموکراتیک ایالات متحده در قبال بحرانهای متعدد و فزاینده مسکو و پکن را تحکیم خواهد بخشید.
یادآوری میشود که واشنگتن مسکو را در ازای یک سلسله اتهامات همچون دخالت در انتخابات ایالات متحده، سرقت اطلاعات، جاسوسی، رفتار علیه الکسی ناوالنی ناراضی روس، تهدیدات نظامی علیه اوکراین، «الحاق کریمه اوکراین» و برخی موضوعات دیگر، تحت تحریمهای شدید قرار داده است. روسیه نیز با توسل به اقدامات متقابل و نظر به اینکه مدتهاست پایتختهای دو کشور فاقد سفیرند، ناتو را متهم کرده که از نظر نظامی در مرزهای روسیه فعال شده و ضمن استقرار نیرو در این مرزها به تمرینات نظامی مبادرت کند.
به هر صورت در میان مهمترین بحثها و موضوعات مورد توجه اروپا و غرب برای امنیت فراگیر، موضوع تهدید بودن روسیه و چین برای ثبات و امنیت جهانی و قاره سبز مطرح است که ظاهرا اروپاییها از نظر افکار عمومی نگرانی بیشتری نسبت به نقش روسیه در این موضوع دارند ضمن آنکه این نظریه نیز در اروپا دارای طرفدارانی است که اصولا امریکا بزرگترین تهدید برای صلح و ثبات جهانی بوده و اثباتکننده این ادعا نیز جنگهای متعددی است که امریکا در حال حاضر در نقاط مختلف جغرافیایی جهانی درگیر آنهاست.