حجت الاسلام و المسلیمین سید ابراهیم رئیسی، رییسجمهور منتخب در اولین گفتوگوی رسانهای خود پس از برگزیده شدن به ریاست جمهوری اسلامی ایران، در بخشی از اظهاراتش در سر فصل سیاست خارجی مورد نظر دولت آینده پیرامون روابط با کشور عربستان به تعبیری خاطرنشان ساخت که این آمادگی وجود دارد که در اولین گام برای خروج از وضعیت قطع روابط، سفارتخانههای دو کشور افتتاح و مناسبات دو کشور ایران و عربستان وارد مرحله عادیسازی شود.
این اعلام مواضع روشن و شفاف درخصوص تحولات منطقه پر پیچ و خم خاورمیانه و خلیج فارس که در آستانه ورود به مرحله تازهای از تحولات پیشرو با گرایش عادیسازی مناسبات منطقهای همراه است، از چند نظر حائز اهمیت است.
طی هفتهها و ماههای اخیر عربستان سعودی در چارچوب راهبردی اعلام نشده برای کاهش فشارها و تنشزدایی در روابط منطقهای این پادشاهی و نمایش چهره همپیمانی قابل اتکاء برای دورانی که ایالات متحده جو بایدن اهداف خروج از منطقه خاورمیانه امریکا را عملی سازد، دست به اقدامات و ابتکاراتی زده است که با سیاستهای اعمالی ریاض در دوران پسا به قدرت رسیدن محمد بن سلمان ولیعهد این کشور کاملاً متفاوت و بعضاً متضاد است.
در این چارچوب ابتکار ابراز تمایل پادشاهی سعودی برای تغییر در مناسبات تهران و ریاض و آغاز گفتوگوهای دو کشور با وساطت عراق، برقراری روابط کامل دیپلماتیک عربستان با قطر با افتتاح سفارت و اعزام سفیر از سوی پادشاهی وهابی به دوحه، ملاقات رییس سرویسهای اطلاعاتی عربستان با بشار اسد رییسجمهور سوریه و چشماندازی که برای تغییر در مناسبات ریاض - دمشق پس از سالها منازعه و دخالتهای سعودی در امور داخلی سوریه و تلاش برای سرنگونی حاکمیت در آن کشور، ایجاد شده است میتواند به یک معنی توسل به اقداماتی باشد که حاکی از بروز نوعی از بارقههای عقلانیت در حاکمان ریاض و نگاه واقعیتر به تحولات منطقه ای قلمداد شود.
در همین حال و به موازات تحرکبخشی در نگاه متفاوت ریاض به مناسبات منطقهای و حوزه عربی پیرامونی پادشاه سعودی، اقدامات و ابتکاراتی همچون مکالمه تلفنی اخیر ملک سلمان پادشاه سعودی با رجب طیب اردوغان رییسجمهور ترکیه و نیز سفر عمران خان نخستوزیر پاکستان در اوج تنشهای فیما بین ریاض - اسلامآباد به جده و ملاقات با محمد بن سلمان، نشان از عمق و بستر بسیار گسترده دلمشغولیها ریاض برای آینده تحولات منطقهای و مناسبات این حکومت با همسایگان و هماوردان دیروز خود در این حوزهها دارد .
نگرانیها و دلمشغولیهای پادشاهی سعودی از زمانی که عزیمت دونالد ترامپ رییسجمهور سابق امریکا به عنوان حامی و شریک تمامی گرفتاریها و مشکلاتی که ریاض برای همسایگان در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه تولید و بسترسازی کرده بود، قطعی و جو بایدن دموکرات در کاخ سفید مستقر شود، سرعت و شدت بیشتری به خود گرفت و آن زمان که مشخص شد ایالات متحده با اذعان به بیثمر بودن راهبرد فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران، تصمیم قطعی خود برای بازگشت به برجام و تغییر مناسبات ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران را گرفته است، برای ریاض مسلم شود که ادامه راهبرد نسنجیده، غلط و پرهزینه قبلی در منطقه برای هژمونی و تصور سلطه وهابیها بر همسایگان ادامه یافتنی نبوده و تغییر در آن الزامی است.
شرایط جاری و تحولات در حال وقوع در راهبرد عربستان سعودی که پس از ولیعهدی محمد بن سلمان در این کشور، رویکردی شدیداً تهاجمی و مداخلهگرانه در منطقه به خود گرفته بود در ژئوپولیتیک این حوزه بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است. ولیعهد عربستان سعودی در اوج تشدید بحران روابط تهران - واشنگتن و خروج یکجانبه دونالد ترامپ از موافقتنامه بینالمللی برجام در سال ۲۰۱۷ با تصور واهی حمایت بیچون و چرای ایالات متحده از عملکرد وی، طی اظهاراتی در سال ۲۰۱۷ که مملو از نفرتپراکنی علیه جمهوری اسلامی ایران بود، اعلام کرد که ما مطلع هستیم که هدف حکومت ایران هستیم و لذا منتظر نمینشینیم که نبردها در داخل عربستان اتفاق بیفتد و تلاش میکنیم این جنگ و مبارزه را به داخل ایران منتقل کنیم.
این دیدگاه توام با نخوت ولیعهد سعودی که بخشی از آن ناشی از مناسبات ریاض و واشنگتن در دوران ترامپ بوده که با وساطت داماد یهودی رییس جمهوری ایالات متحده موجبات نزدیکی مناسبات ریاض و رژیم صهیونیستی را هم رقم زده بود، پس از روی کار آمدن جو بایدن و فضای جدید در خصوص چگونگی تداوم حضور منطقهای ایالات متحده در خاورمیانه، حاکمان سعودی و به خصوص محمد بن سلمان را به سمت این واقعیت سوق داد که دوران یکهتازیها و نفرتپراکنیها به پایان رسیده و نزدیکی با همسایگان منطقهای و به خصوص جمهوری اسلامی ایران امری اجتنابناپذیر است.
طی روزهای اخیر روابط مشکلدار و پیچیده عربستان سعودی با قطر نیز که طی چند سال گذشته در پایینترین سطح از مناسبات دو کشور قرار داشته و به قطع کامل و بسته شدن تمامی مرزهای زمینی و هوایی قطر از سوی عربستان منجر شده بود، با افتتاح مجدد سفارت عربستان در دوحه و تعیین یکی از شاهزادگان سعودی به عنوان سفیر این کشور در قطر، شکل ظاهری روابط کامل دیپلماتیک بین دو کشور و باز شدن مرزهای زمینی عربستان به روی قطر که تنها راه ارتباطی زمینی این کشور با خارج محسوب میشود، به خود گرفت.
سفیر جدید عربستان در دوحه به هنگام تسلیم رونوشت استوارنامه خود به وزیر امور خارجه قطر آمادگی پادشاهی سعودی برای بازگشت به روابط گذشته و بسط و توسعه آن در همه ابعاد مورد نظر دو کشور را اعلام کرد.
با توجه به تحولات مورد اشاره و الزامات و اجبارهایی که فرقه وهابی حاکم در عربستان سعودی را در مرحله گذار از وضعیت پرمخاطره و خطیر پیشروی خود، وادار به اتخاذ تدابیر و راهبردی برای مقابله و خروج از این وضعیت غیرقابل تحمل کرده و ظاهراً دست دوستی به سمت کشورهایی که تا پیش از این تا حد دخالت و سرمایهگذاری برای سقوط دولتهای آنها اقدام کرده بود، دراز کرده است. موضوعی است که باید از ابعاد و با مولفههای مختلفی مورد توجه قرار گیرد که عمدهترین آن پیرامون وضعیت و آینده مناسباتی است که ایالات متحده برای فردای رهایی از منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و به ویژه تمکین کردن به نقشآفرینی و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این منطقه حساس، در چارچوب "تنشهای قابل کنترل" و خروج از وضعیت بحرانی روابط تهران و واشنگتن میتواند برای خود تصور کند.
بنابراین چگونگی نگاه دولت جدید جمهوری اسلامی ایران که تا چند هفته آینده رسما زمام امور را در کشور به دست خواهد گرفت فرصتی منحصر به فرد و استثنایی در بهرهگیری از فضایی که تحولات و الزامات بینالمللی برای خروج آمریکا از منطقه به این کشور تحمیل کرده است، به وجود آورده که هرگونه محاسبه و ارزیابی احساسی، غیر واقعی و بازدارنده ناشی از جمعبندی و معادلات مبتنی بر تحولات داخلی و جناحبندیهای متاثر از نتیجه انتخابات اخیر، ممکن است در چگونگی بهرهبرداری از این فرصت "ذیقیمت" برای منافع ملی کشور در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار باشد.
دیپلمات پیشین