خبرگزاری خبرآنلاین یادداشتی به قلم محمدمهدی مظاهری استاد دانشگاه منتشر کرد و آورد: بعد از هفته ها اما و اگر طیف های مختلف جامعه و گروه ها و احزاب سیاسی، سرانجام انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و حال رئیس جمهور منتخب می تواند ۴۵ روز بعد از اعلام نتایج، زمام امور کشور را به دست بگیرد.
هر چند در عرصه داخلی اولویت های مختلفی پیش روی دولت قرار دارد که یادگار و حاصل مشکلات ساختاری کشور در طی دهه های متمادی است و از بین آنها می توان به مواردی همچون سامان دادن به اقتصاد، مقابله با فقر، تبعیض و بی عدالتی، مهار اپیدمی کرونا و توسعه واکسیناسیون، توسعه فرهنگی، آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیضهای جنسیتی، اعتلای فرهنگ ایرانی- اسلامی و مباحثی از این دست اشاره کرد...
در مقطع کنونی ایران در عرصه بین المللی با دولت جدیدی در آمریکا مواجهه است که می کوشد ضمن تلاش برای تداوم فشارها و تحریم های دوران ریاست جمهوری ترامپ بر کشورمان، برجام را نیز به نحوی احیا کند و به جمع کشورهای مانده در این توافق بین المللی برگردد. از سوی دیگر در عرصه منطقه ای نیز تنش و اختلاف نظر با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، حضور رژیم صهیونیستی در این منطقه و باز شدن باب مناسبات دیپلماتیک آن با برخی کشورهای عربی و خروج آمریکا از افغانستان و امکان ظهور مجدد طالبان مهمترین چالش های سیاست خارجی ایران در مقطع کنونی را شکل می دهند.
هر چند بر اساس اعلام نظر مقامات دیپلماتیک کشورمان، فرایند بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریم های کشور مراحل نهایی خود را طی می کند و احتمالا پرونده آن در دولت دوازدهم بسته می شود، اما سابقه کار با دولت آمریکا و کشورهای اروپایی نشان داده حتی دستیابی به توافق نیز به معنای پایان خصومت ها و سنگ اندازی های طرف مقابل نخواهد بود و از این رو دولت سیزدهم نیز به احتمال زیاد با ابعادی از این پرونده مواجه خواهد شد و باید بکوشد از نظر حقوقی و سیاسی آمادگی لازم برای مواجهه با آن را داشته باشد. از سوی دیگر تعامل با روسیه و چین و استفاده از اختلاف و شکاف های موجود بین آنها و آمریکا برای پیشبرد منافع ملی نیز از دیگر اولویت های کشور در عرصه بین المللی خواهد بود.
در عرصه منطقه ای نیز اولویت دولت جدید باید حل اختلاف با دولت های عرب و مسلمان حوزه خلیج فارس باشد؛ دولت دوازدهم با ارائه «طرح صلح هرمز» و فرستادن پیام های دوستانه و امنیت ساز متعدد، تلاش کرد نگرش خصمانه دولت های این منطقه را تغییر داده و آنها را به سمت تشکیل یک سیستم امنیتی درون گرا فارغ از مداخلات قدرت های بیگانه سوق دهد.
روسیه نیز با ارائه طرحی به شورای امنیت گام های مشابهی در همین زمینه برداشت؛ اما وابستگی دولت های عرب حوزه خلیج فارس به آمریکا و البته باز شدن پای اسرائیل به این منطقه استراتژیک تاکنون مانع به نتیجه رسیدن تلاش ها در این زمینه شده است. بنابراین گام نخست دولت سیزدهم باید تلاش برای رفع عوامل و موانع زیر بنایی بهبود روابط ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باشد.
مذاکره با دولت افغانستان و طالبان و تلاش برای سوق دادن آنها به سمت یک حکومت چند حزبی که در آن همه اقوام و گروه های سیاسی سهم متناسب خود را داشته باشند و بتوانند با توافق یکدیگر به سمت امنیت و ثبات افغانستان گام بردارند، از دیگر اولویتهای مهم دولت سیزدهم در عرصه سیاست منطقه ای است. بی شک چنانکه بعد از خروج کامل نیروهای آمریکایی، سناریوی سقوط دولت رسمی و شکل گیری جنگ و آشوب و یا سناریوی حکومت مطلق طالبان در افغانستان اتفاق بیفتد، تهدیدات امنیتی جدی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می شود که نا امنی مرزها، به خطر افتادن جان دیپلماتها و شهروندان ایرانی ساکن در افغانستان و نیز افزایش دوباره موج مهاجران افغان به ایران بخشی از آنها خواهند بود.
بر این اساس دولت منتخب در ایران باید بکوشد با رویکردی فراجناحی و دور از رقابت ها و کشمکش های سیاسی و درون گروهی که بیشترین آسیب را به تأمین منافع ملی می زند، نقشه راهی برای مقابله با چالش ها و تهدیدات بین المللی و منطقه ای طراحی و تدوین کرده و برای برخورد کنشی با آنها آماده باشد. از سوی دیگر برخورد حذفی، نادیده گرفتن تلاش ها و دستاوردهای کادر سیاست خارجی در دولت پیشین(دوازدهم) و تلاش برای طرد و جابجایی گسترده نیروها از اشتباهات اساسی است که انتظار می رود در دولت سیزدهم شاهد آن نباشیم و به جای آن اصل بر شایسته سالاری، تخصص و تعهد افراد برای خدمت به کشور، تأمین منافع و امنیت ملی قرار بگیرد.