تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۴

تهران- ایرنا- در جهانی که سرعت آن به‌سرعت در حال افزایش است، اگر عادت به کُندی وجود داشته باشد، نه‌فقط پیش‌روی وجود ندارد، بلکه حفظ جایگاه کنونی نیز ممکن نیست. برای اینکه کشورها بتوانند وضعیت فعلی خود را حفظ کنند، لازم است بدوند و اگر خواسته باشند به پیش روند، باید با سرعت بسیار و هوشمندانه بدوند.

آلیس با اینکه به‌سرعت می‌دوید، به جلو پیش نمی‌رفت.

ملکه متوجه می‌شود و به او می‌گوید: حتماً از دنیایی آمده که بسیار کُند حرکت می‌کند.

(آلیس در سرزمین عجایب)

«در دنیایی که به‌سرعت در حال حرکت است شما برای آنکه در جایی که هستید بمانید، باید تا آخر عمر بدوید و برای اینکه از جایی‌که هستید جلوتر بروید، مجبورید سرعت خود را از این هم تندتر کنید.»[۱]

از دیرباز گفته‌اند که زمان و سرعت امری برساخته و نسبی‌اند. امروزه همه می‌دانند یکی از ویژگی‌های دنیای معاصر سرعت‌گرفتنِ سرعت است. «پیش‌افتادن» مضمون اصلی زندگی و هنر تلقی می‌شود. شیء مطلوب به‌فراوانی یافت نمی‌شود و آن چیزی که آسان و فراوان باشد شیء مطلوب نیست. شیء مطلوب همواره به نایاب یا کم‌یاب بودنش تعریف می‌شود و به همین دلیل لازم است برای کسب آن از دیگران پیش افتاد. برای پیشی‌گرفتن باید عناصری مهیا شود؛ عناصر مهمی همچون انتخاب مسیری درست، پیوستگی در حرکت و سرعت. بنابراین سرعت از لوازم زندگی رقابتی امروزی محسوب می‌شود. 

در جهانی که سرعت آن به‌سرعت در حال افزایش است، اگر عادت به کُندی وجود داشته باشد، نه‌فقط پیش‌روی وجود ندارد، بلکه حفظ جایگاه کنونی نیز ممکن نیست. لوییس کارول این موضوع را به‌خوبی در قرن نوزدهم، که قرن آغاز علم‌گرایی و سرعت‌گرایی است، در داستان آلیس در سرزمین عجایب طرح می‌کند. همان‌طور که در بخش آغازین یادداشت به نقل از این داستان آمده است، سرعت در مقابل «کُندی» قرار می‌گیرد. حُکماً برای کُندی حرکت از وجود موانعی درونی یا بیرونی یاد می‌کنند. برای مثال، اگر فردی بخواهد خود را با سرعت به مقصدی برساند، دو عامل وی را تهدید به کُندی می‌کند: نارسایی‌های درونی (مانند بیماری‌ها یا معلولیت‌ها) و یا موانعی طبیعی یا انسانی در بیرون (مانند کوه یا عده‌ای از آدم‌ها). 

برای حرکت و سرعت‌داشتن، توانایی و انگیزه و شرایط مناسب لازم است. برای همه اینها نیاز به نظم و قاعده ضروری می‌نماید. فقط در یک وضعیت قابل پیش‌بینی می‌توان امید و انگیزه داشت. در وضعیتی آشوبناک و غیرقابل پیش‌بینی که بر پایه تصادف و روابط شکل بگیرد نمی‌توان انگیزه‌ای را انتظار داشت. در این صورت، تکرار و کُندی و کجی پیش می‌آید و افراد نیازی نمی‌بینند برای رسیدن به شیء مطلوب، مراحل و ضوابطی را طی کنند و به خود زحمت حرکت بدهند، چه برسد به سرعت و یا شتاب. 

با این حال، جهان با شتابی روزافزون، در عرصه‌های گوناگون علمی، صنعتی، اجتماعی، شهری ... در حرکت است. بی‌دلیل نیست که از واژه شتاب و شتاب‌دهنده تا این حد در جهان معاصر استفاده می‌شود. امروزه شتاب‌دهنده یکی از واژه‌های پربسامد در حوزه زندگی علمی و کسب‌وکار به شمار می‌رود؛ زیرا موضوع، سرعت‌دادن به فکرهای مستعد برای تبدیل‌شدن آنها به شرکت‌های بزرگ سودمند برای جامعه است. بنابراین سرعت عنصری مهم در همه جنبه‌های زندگی انسان معاصر است و گریز و گزیری از آن نیست.

حذف از عناصر مهم سرعت محسوب می‌شود. در روایت‌شناسی با حذف حشو و زواید است که روایت سرعت پیدا می‌کند و با شتاب پیش می‌رود؛ برعکس، هنگامی که روایت نه به رویداد، بلکه معطوف به توصیفات می‌شود، کُند و آهسته پیش می‌رود. روایت‌شناسانی بزرگ، مانند ژرار ژنت (نظریه‌پرداز ادبی و نشانه‌شناس فرانسوی)، در این خصوص مطالب بسیاری مطرح کرده‌اند. این اصل روایت‌شناسانه به همه امور زندگی قابل تعمیم است. در صناعت ادبی نیز ایجاز موجب سرعت می‌شود؛ همان‌طوری که اطناب سبب کُندی می‌شود. در این مورد پالایش‌کردن، یعنی حذف هدفمند عناصر و پدیده‌های زاید، از شیوه‌های مهم و اصلی به شمار می‌رود. 

تراکم نیز از لوازم سرعت محسوب می‌شود. سرعت صرفاً با حذف صورت نمی‌گیرد، بلکه بهترین نوع سرعت شکل تراکمی آن است. چکیده‌کردن همه آن چیزی که ضروری است، موجب شتاب می‌شود. لازم است اشاره شود که سرعت و شتاب با شتاب‌زدگی فرق دارد. شتاب‌زدگی همراه با فقدان تفکر و تأمل تعریف می‌شود، اما شتاب لزوماً بدون برنامه یا تأمل نیست و در صورتی که همراه با دانش و اندیشه، برنامه و هدف باشد کارساز می‌شود. در سرعت همه چیز متراکم می‌شود.

آینده از آن کسانی است که بتوانند سرعت را در مناسب‌ترین جنبه‌های زندگی و شغل بیشتر در اختیار داشته باشند. سرعت کسب و انتقال اطلاعات، امروزه با میلی ثانیه سنجیده می‌شود و رقابت میان سرویس‌های مجازی بر سر کمترکردن آن با شدت ادامه دارد. دیگر انواع خودروها عرصه رقابت در سرعت نیستند، بلکه دستیابی به اطلاعات و انتقال آن است که عرصه رقابت در سرعت است. هر کس زودتر بتواند به اطلاعات مورد نظر دسترسی داشته باشد و آن را منتقل کند، پیروز میدان خواهد بود. به عبارت دیگر، نبرد سرعت نبردی جدی و تعیین‌کننده به شمار می‌آید. به همین دلیل، یکی از عناصری که در آموزش نسل آینده در بعضی از کشورها مورد تأکید قرار می‌گیرد، آموزش سرعت است. 

به گفته یکی از صاحب‌نظران، «جهانْ سرعت را برگزیده است». امروزه، هر کس سرعت بیشتری دارد فرصت‌های مناسب‌تری کسب می‌کند. بسیاری از آزمون‌های دوره معاصر، مانند امتحانات مدارس و کنکورها، بیش از پیش بر سرعت متمرکز شده‌اند. هر کس با سرعت بیشتر پاسخ پرسش‌ها را بدهد امکان موفقیت بیشتری دارد. همه چیز در بعضی از کشورها بسیج شده‌اند تا از موانع سرعت بکاهند و بر تسهیلات آن بیفزایند. مهم این است که ادوات و لوازم امروزی بر پایه سرعتی خاص ساخته می‌شوند و ابزارآلات تسهیلگر سرعت بیشترند. هر کس بتواند از تمام قابلیت‌های آنها، برای مثال گوشی همراه، با سرعت بیشتری بهره ببرد، از امتیازی ویژه در مقایسه با دیگران برخودار خواهد بود. هر کس بتواند نسبت به دیگران پاسخی صحیح‌تر و در عین حال سریع‌تر ارائه کند، پیش افتاده است.

اگر در گذشته سرعت بر اساس جابه‌جایی صورت می‌گرفت و تعریف می‌شد، امروزه شاید بتوان گفت سرعت بیشتر بدون جابه‌جایی مادی تعریف می‌شود. این درست است که سرعت در حمل‌ونقل مهم و اساسی است، اما سرعت در فضای مجازی به‌مراتب مهم‌تر تلقی می‌شود و هرآینه نیز بر اهمیت آن افزوده می‌شود. بنابراین موضوع و فضای سرعت نیز بسیار تعیین‌کننده است. عرصه رقابت از یک دوره به دوره دیگر می‌تواند متفاوت باشد یا کاملاً متحول شود. امروزه عرصه فضای مجازی، بیش از دیگر فضاها، میدان رقابت‌ها، ازجمله رقابت در سرعت، شده است.

سرعت نیز برای خود قواعدی دارد و بر اساس سازوکاری خاص شکل می‌گیرد. همان‌طوری که کُندی متأثر از عوامل اصلی درونی و بیرونی است، سرعت نیز با دو عامل درونی و بیرونی میسر می‌شود. اگر جامعه‌ای یا یک بخش از آن دچار کُندی شده است، باید علت آن را جُست. اگر ما در پاره‌ای از موارد، مانند تولید هنری، دچار مشکل کُندی هستیم، باید عواملی را که موجب این کُندی شده‌اند، شناسایی و با اتخاذ تمهیداتی، چون موارد زیر، برطرف کنیم: 

- دادن انگیزه کافی

- رفع نارسایی‌های درونی حوزه هنر

- برطرف‌کردن موانع قانونی

- ایجاد شرایط هموار برای توسعه خارجی

بی‌شک انسان معاصر در این زندگی پُرشتاب نیازمند لحظات آرام‌بخشی نیز هست که به دور از شتاب و سرعت به خویش بپردازد. به این پرسش که آیا سرعت‌گرفتنِ سرعت موجب خوشبختی است یا نه، نمی‌توان به‌راحتی پاسخ داد؛ اما می‌توان گفت که بی‌گمان کُندی و جاماندگی، شوربختی را در پی خواهد داشت؛ زیرا یافتن شیء مطلوب فرصتی است که از دست می‌رود.  

در هر صورت برای اینکه کشورها بتوانند وضعیت فعلی خود را حفظ کنند، لازم است بدوند و اگر خواسته باشند به پیش روند، باید با سرعت بسیار و هوشمندانه بدوند؛ زیرا اگر جهت و مسیر را اشتباه بروند، این بیم وجود دارد که از صحنه رقابت برای همیشه حذف شوند. در این صورت، فقط باید امید داشته باشند رقبا نیز اشتباه کنند تا اشتباه آنها جبران شود. بهتر است یادآوری شود که موضوع شتاب‌زدگی نیست، بلکه شتاب بدون شتاب‌زدگی مورد توجه است. هیچ معلوم نیست این سرعت تا چه اندازه پیش می‌رود، اما این موضوع مشخص و مبرهن است که هر جامعه یا قشر یا فردی که نتواند خود را با سرعت زمان خود هماهنگ کند جا می‌ماند. جاماندن یعنی ازدست‌دادن فرصت‌های بی‌شمار. 

[۱]. برنامه‌ریزی سناریووار، حلقه پیوند میان آینده و استراتژی، متس لیندگرن و هانس بندهولد، ترجمه هایده هادوی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۹۵، ص ۲۱.